Download new Track Mag Article
واكنش هنرمندان به نام كشور نسبت به اين فاجعه انسانی
گراتومیک – اهالی موسیقی در صفحات شخصی خود نسبت به جان باختن هموطنان مان در حادثه تلخ غرق شدن «سانچی» واکنش نشان دادند.
روز شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶ (۶ ژانویه ۲۰۱۸) نفتکش ایرانی سانچی که از عسلویه حرکت کرده بود و قرار بود جهت تحویل میعانات گازی عازم داسان کره جنوبی شود، در راه با یک کشتی باری چینی به نام «کریستال»در سواحل چین برخورد کرد، محموله نفتکش سانچی نفت فوق سبک با درجه اشتعال بسیار بالا بود که این موجب آتشسوزی فوق سریع کشتی شد. بر اثر برخورد این نفتکش با یک کشتی باربری در ۳۰۰ کیلومتری بندر شانگهای در سواحل شرقی چین ۳۲ ایرانی ناپدید شدهاند.
و پس از گذشت چند روز سازمان بنادر و دریانوردی غرق شدن نفتکش ایرانی را تایید کرد و در پیامی جان باختن ۳۲ نفر از کارکنان و خدمه کشتی را به ایرانیان تسلیت گفت.
واکنش برخی از هنرمندان موسیقی ایران:
اسامی ۳۲ پرسنل کشتی نفتکش سانچی:
۱-مجید قصابی عروجی، کاپیتان
۲- فرید محبی، سرمهندس
۳-مجید نقیان، افسر اول
۴-حسین جهانی هلآباد، افسر دوم
۵-احسان ابولی قاسمآبادی، افسر دوم
۶-میلاد عنایتی، افسر سوم
۷–حامد بهاری هشکوایی، مهندس دوم
۸- محمدرضا رضازاده ماسوله، مهندس سوم
۹- مهدی سادگی، مهندس سوم
۱۰-حسن رومیانی، مهندس چهارم
۱۱-محمد کاووسی تکاب، افسر تدارکات
۱۲- بهرام اتحاد، افسر برق
۱۳-عبدالغنی سامری، سرملوان
۱۴- ابوذر نظامی، کمک سر ملوان
۱۵-سیدجواد حیدری، ملوان یکم
۱۶-محمدساجب علی میریدها، ملوان یکم
۱۷-محمدهارون راشید، ملوان یکم
۱۸-علیرضا نجفیفر، ملوان دوم
۱۹- علی حیدریه کهن، ملوان دوم
۲۰-بهرام پوریانی، تعمیرکار
۲۱- یاور افشاری، روغن کار
۲۲-میلاد آروی، روغن کار
۲۳-مسلم علیزاده نودهی، روغنکار
۲۴-عبدالکریم بشارتیپور، سرآشپز
۲۵-امید ضیایی، کمک سرآشپز
۲۶-ایوب مظفری عبدگاه، مهماندار
۲۷-احسان فرجی، مهماندار
۲۸- سعید دهقانی، دانشجوی عرشه از دانشگاه خارگ
۲۹-پوریا عیدیپور، دانشجوی عرشه از دانشگاه خارگ
۳۰-سجاد عبداللهی، دانشجوی عرشه از دانشگاه خارگ
۳۱-محمد پیریائی، دانشجوی موتور از دانشگاه صنعت نفت محمودآباد
۳۲-ساقی فعال، همسر حسین جهانی هلآباد
وب سایت گراتومیک هم این حادثه ی تلخ را به تمام مردم ایران تسلیت عرض میکند.
Download new Track Khashayar Etemadi
در تازه ترین جلسه هزار صدا مطرح شد
گراتومیک – پنجشنبه بیست و یکم دی ماه نشست دیگری از سری برنامههای هزارصدا در فرهنگسرای ارسباران و با حضور خشایار اعتمادی، بابک زرین و افشین مقدم به عنوان کارشناسان برنامه اجرا شد.
در ابتدا آرش نصیری اثری از افشین یداللهی خواند تا برنامه شکل رسمی به خود بگیرد. در این برنامه شش خواننده پشت میکروفون قرار گرفتند و برای حاضرین به اجرای موسیقی پرداختند. کارشناسان پس از هر اجرا نقطه نظرات خود را عنوان کردند و هر اثر به خودیِ خود نقد شد.
افشین مقدم در ابتدای صحبت های خود و پیش از نقد آثار گفت: این خاصیت ماست که قدر خوانندگان را در زمان خودشان نمی دانیم. یا باید فوت کنند یا عصا به دست شوند تا مراسمی برای آن ها برگزار شود. موسیقی پاپ بعد از سال ها سکوت با خشایار اعتمادی آغاز شد و اگر چه این سال ها به شکل حرفه ای کم کار شده، در آغار ترانه سرایی ام در دوران گمنامی، خشایار اعتمادی در شرایطی به من اعتماد کرد که در اوج قرار داشت. اگر خواننده ای مثل خشایار اعتمادی که مطرح است، به صدای ترانه سرای گمنامی مثل من گوش نمی داد، شاید امروز این اتفاق ها برای من نمی افتاد.
آرش نصیری صحبت های مقدم را ادامه داد و گفت: خشایار اعتمادی علاوه بر اینکه خواننده خوبی است، موزیسین بسیار خوبی ای هم هست و تالیف آثارش را خودش انجام می دهد. در خیلی از مصاحبه ها حتی در مصاحبه ام با بابک بیات این نکته از جانب ایشان مطرح شد.
خشایار اعتمادی در میان نقدهای کارشناسانه خود به نکات زیادی اشاره کرد و گفت: پوشش و جوشش خواننده باید با موسیقی همگن باشد. خواننده نباید از استیج و نگاه مردم بترس و خودش را سانسور کند. ما زمانی خودمان را سانسور کردیم. وقتی موسیقی هیجان دارد خواننده هم باید هیجان داشته باشد. خواننده در برنامه های این چنینی باید وسعت صدایش را به گوش ما برساند تا بتوانیم بهتر نظر بدهیم. بعضی خوانش ها از سوی آقایان به خانم ها شبیه شده و نباید اینگونه باشد و دلیلش عدم حضور بانوان در خوانندگی است. نبود خوانندگی خانم ها در موسیقی یعنی نیمی از موسیقی نیست!
بین اجرای شرکت کننده ها قسمتی از مستندی ساخته شهیار کبیری که برای نمایش در این برنامه تدوین شده بود به نمایش گذاشته شد که صحبت های افشین یداللهی را به گوش حاضرین رساند. امین قباد اجرای موسیقی این ویژه برنامه را به عهده داشت که پس از اجرای سه قطعه از ساخته هایش، قطعه میوه ممنوعه را به یاد افشین یداللهی خواند.
پس از اجرای امین قباد، با حضور کارشناسان، آرش نصیری و برادر افشین یداللهی منتخبین این جلسه معرفی شدند. علیرضا خراسانی، علی حسنزاده و سروش مظهری سه برگزیده این دوره بودند. در انتها خشایار اعتمادی پشت پیانو نشست و قطعه تولدت مبارک را نواخت و حاضرین یک صدا ترانه آن را خواندند و تولد افشین یداللهی را تبریک گفتند.
Download new Track fereydoun asraei
جشنواره موسیقی فجر یا دورهمی کنسرت بفروشها!
گراتومیک – فریدون آسرایی: هیچ وقت جشنواره موسیقی فجر از پایه گذاران موسیقی پاپ همچون خشایار اعتمادی، محمد اصفهانی، علیرضا عصار، قاسم افشار و امیر تاجیک دعوت نکرده، تنها به این دلیل که به دنبال گیشه و فروش بلیت ها است.
فریدون آسرایی خواننده موسیقی پاپ درباره دوره سی و سوم جشنواره موسیقی فجر و دلایل نداشتن اجرا در این دوره گفت: در سال گذشته در این جشنواره حضور پیدا کردم اما چون معمولا از کسانی دعوت می شود که اجرایشان بیشتر فروش می کند در این دوره حضور ندارم.
او درباره ماهیت جشنواره موسیقی فجر اظهار کرد: این جشنواره صرفا مجموعه ای از کنسرت ها را برگزار می کند و نام جشنواره دارد. واقعیت این است که این کنسرت ها برای جشنواره درآمد دارد یعنی قیمت بلیت اجرای این کنسرت ها می تواند هزینه ها را تامین کند.
این خواننده در ادامه به انتقاد از بی توجهی جشنواره موسیقی فجر به خوانندگان موسیقی پاپ پرداخت و توضیح داد: از اولین باری که موسیقی پاپ در جشنواره جایزه دریافت کرد چند سال می گذرد و در طول این مدت تنها یک بار به این سبک موسیقی جایزه داده شد. در هر جشنواره ای معمولا خوانندگان دعوت می شوند، اجرای آنها بررسی شده و جایزه داده می شود اما چنین روندی در جشنواره موسیقی فجر وجود ندارد بلکه یک سری کنسرت ها که جنبه مالی دارد به نام جشنواره موسیقی اجرا می شود.
در واقع این رویداد جشنواره موسیقی فجر نیست بلکه کنسرت های موسیقی است و هیچ ربطی به جشنواره ندارد. شاید در این میان جایزه ای به بهترین اجرا داده شود اما هیچ جنبه رقابت و مسابقه ای در جشنواره به ویژه در بخش موسیقی پاپ وجود ندارد.موسیقی پاپ در جشنواره موسیقی فجر جایی ندارد و اگر جوایزی هم داده شود به موسیقی نواحی و سایر بخش ها اهدا می شود. سه سال پیش جایزه موسیقی پاپ اهدا شد که من آن جایزه را کسب کردم.
خواننده “گل هیاهو” جشنواره موسیقی فجر را در صدد کسب سود از طریق برگزاری کنسرت های پر مخاطب عنوان کرد و افزود: از خوانندگان بزرگ به دلیل نداشتن گیشه در این جشنواره دعوت نمی شود و متاسفانه هر سال وضعیت به همین شکل است، حتی اجراهای جشنواره در این دوره نیز براساس احتمال فروش خوبشان انتخاب شده اند. هیچ وقت جشنواره موسیقی فجر از پایه گذاران موسیقی پاپ همچون خشایار اعتمادی، محمد اصفهانی، علیرضا عصار، قاسم افشار و امیر تاجیک دعوت نکرده، تنها به این دلیل که به دنبال گیشه است.
او با اشاره به شرایط ناعادلانه بلیت فروشی در جشنواره موسیقی فجر اظهار کرد: هیچ گاه در اجراهای مربوط به جشنواره، بلیت به شکل رایگان در اختیار مردم قرار داده نمی شود. جشنواره موسیقی فجر به جای این که از مردم عادی و طبقه ضعیف دعوت کند تا اجراها را ببینند از آنان پول دریافت می کند. متاسفانه جشنواره موسیقی فجر و کنسرت های موسیقی که برگزار می شوند مناسب وضعیت مالی طبقه پایین جامعه نیست.
آسرایی به ابتذال در محتوای آثار فعلی عرصه موسیقی اشاره و بیان کرد: در آغاز شکل گیری موسیقی پاپ بعد از انقلاب اسلامی ایران ترانه ها و شعرهایی که استفاده می شد محتوای بسیار درست و مناسب داشتند اما امروز ریتم اهمیت پیدا کرده است و محتوا آن گونه که باید رعایت نمی شود. مخاطبان به سمت موسیقی های شاد و ریتمیک می روند و تولید کنندگان نیز سلیقه مخاطبان را در نظر می گیرند.
او همچنین درباره فعالیت هایش در عرصه موسیقی خاطرنشان کرد: در صدد انتشار آلبوم جدیدم متشکل از 10 تا 15 قطعه هستم، اسم ترکها هنوز مشخص نشده و هنرمندان جدید و با تجربه در این آلبوم با ما همکاری می کنند. فکر می کنم کنسرتم نیز در هفته دوم اسفندماه برگزار شود.
Download new Track Hamid Hiraad
صحبت های جنجالی علیرضا بدیع درباره حمید هیراد
گراتومیک – علیرضا بدیع شاعر،ترانه سرا و مجری در برنامه ای ادبی در تلویزیون انتقاد تندی را به حمید هیراد خواننده محبوب این روزهای پاپ مطرح کرد.
حمید هیراد خواننده ای است که به تازگی محبوبیت زیادی به خصوص در میان نسل جوان پیدا کرده است متهم به سرقت اشعار و سرقت ادبی شد.
علیرضا بدیع شاعر و ترانه سرای کشور در گفتگو با یک برنامه تلویزیونی، به صحبتهای حمید هیراد در برنامه «دورهمی» اشاره کرد و گفت: شما شعرهایت را سرقت میکنی! ما را که از بچگی با شعرهای مولانا بزرگ شدهایم را نمی توانی گول بزنی!
علیرضا بدیع همچنین گفت: ما شما را رصد می کنیم و می دانیم شعر های مولانا و فلان شاعر خانم خراسان را با هم تلفیق می کنی و می گویی شعر خودم است.
در پی این صحبتها، فیلمی در فضای مجازی با عنوان اتهام جنجالی به حمید هیراد منتشر شده است که حاشیه های زیادی را در پی داشته است.
همچنین حمید هیراد قبلا در مصاحبه ای گفته است که مطالعه نمی کند!
حمید هیراد در ماههای گذشته با انتشار قطعاتی در فضای مجازی خیلی زود توانست نظر مخاطبان موسیقی در کشور را به خود جلب کند و آثارش خیلی زود همه گیر شد.این هنرمند آثاری مشترک را با «پازل بند» هم تولید و منتشر کرد.
حمید هیراد چندی پیش به برنامه ی دورهمی دعوت شده بود و محبوبیت او بعد از حضور در این برنامه بیشتر نیز شد اما با بالا رفتن تعداد هواداران، حاشیه های او نیز روز به روز افزایش پیدا کرد.
حمید هیراد در ابتدا متهم به سرقت ادبی از شاعری خراسانی به نام مهتاب یغما شده بود و بعد از آن هم ماجرای سرقت ادبی از شاعری دیگر به نام شهرام سببی(جزئیات خبر) اتفاق افتاد.
و اما علیرضا بدیع که خود شاعر و ترانه سرا است با بازگو کردن این موضوع در شبکه چهار جنجال های زیادی به راه انداخت.
در حاشیه های قبلی بوجود آمده برای این خواننده هم شرکت تهیه کننده و هم خود حمید هیراد سکوت کرده اند اما بعد از این اتفاق باید دید که آنها همچنان سکوت خواهند کرد یا بلاخره مجبور به نشان دادن واکنشی خواهند شد.
البته خانم مهتاب یغما در صفحه ی مجازی خود اظهار داشته است که کاملا پیگیر این سرقت ادبی خواهد بود و تا حمید هیراد از جامعه هنری عذرخواهی نکند عقب نخواهد کشید!
گراتومیک
Download new Track Mag Article
سخنی درباره موسیقی غالب پاپ این روزها و لحن لاتی که روز به روز گسترش مییابد
گراتومیک – در این یادداشت در مورد موسیقی کوچهبازاری و سمبلهای آن خواهم نوشت و مشخصههای عمده و اصلی این موسیقی مردمی را بر خواهم شمرد و مقایسههایی خواهم داشت. از همین ابتدا بگویم بنده هیچ مخالفتی با این نوع موسیقی ندارم. اتفاقاً چند خواننده هستند که بیشترین آهنگ را از کارهای آنها از حفظ هستم و یکی از آنها جناب «جواد یساری» است. از نظر من، هر موسیقی برای مخاطب خاص خودش تعریف و تولید میشود. این قاعده از قدیم وجود داشته و هنوز و همیشه پابرجا است. بنده هم در دورههای مختلف، موسیقیهای مختلف را با عشق گوش کرده و یاد گرفتهام و جالب است که هنوز آن موسیقیها را -که قریب سی سال پیش گوش کرده بودم- از یاد نبردهام و هنوز دوستشان دارم.
مقدمه: گویا تقسیمبندی عمدهای که الان برای موسیقی وجود دارد، با آنچه که قبلاً وجود داشته، تفاوتهایی دارد. آن موقع هم موسیقی پاپ یا جاز داشتیم و هم موسیقی کوچهبازاری و جالب اینکه این دومی بیشتر موسیقی مردمی خوانده میشد. آن موقع خوانندگانی که در مکانهای مختلف میخواندند، طیفی بودند از کسانی که موسیقیهای غربی یا موسیقیهایی منبعث از موسیقی جَز یا موسیقی پاپ غربی را میخواندند تا خوانندگانی که موسیقی سنتی یا موسیقیهای پاپیولار منبعث از موسیقی سنتی ایرانی را میخوانند و همینطور خوانندگانی که موسیقیشان تلفیقی بود از موسیقی ایرانی و آثار ستارههای موسیقی عربی آن زمان (از قبیل عبدالحلیم حافظ و امکلثوم). هر کدام هم مخاطب خودشان را داشتند و کسی نمیتوانست به سبد مخاطب دیگران نظر داشته باشد. فیالمثل اگر آقای اقبالی میرفت در جایی که آقای یساری برنامه اجرا میکرد میخواند، حاضران یا او را به آنجا راه نمیدادند یا خودشان از آنجا میرفتند و برعکس. مخاطبان یساری برای یساری میآمدند و مخاطبان اقبالی برای شنیدن موسیقی او. خوانندگان دیگر هم هر کدام سبک و سیاق خودشان را داشتند و مخاطبان خود را.
خلاصه آنکه، موسیقیهای ستارههای آن زمان هم مثل مخاطبانشان با هم واقعاً تفاوتهای اساسی داشتند؛ اما بعد، پس از یک دوره که تعدادی خواننده بعد از انقلاب آمدند و کمکم بعضیهایشان رفتند، دوره استودیوهای خانگی و موسیقی زیرزمینی روزمینی شده و… آمد که اکثر موسیقیها شبیه هم شدند و البته -از سالهای قبل- دیگر اسم همهشان شده بود موسیقی پاپ.
پاپ شیکتر است. کوچهبازاری کلاس ندارد و جنوبشهری است و بنابراین، اسم همه آن طیف موسیقیهای مردمی قبل از انقلاب شد «پاپ». در حالی که اغلبشان واقعاً کوچهبازاری بودند و هستند.
متن: یک بار روزنامهنگاری، یکی از خوانندگان را به آقای یساری تشبیه کرد و خواننده معروف خیلی هم ناراحت شد. عجیب بود. چرا؟ خودم در جمعهای خودمانی، موسیقی یکی از خوانندگان برند این سالها را، ترکیبی از موسیقی آقای یساری و بنیامین بهادری میدانم و این حرف بنده، خیلی هم مورد استقبال اهل فن قرار میگیرد. بگذریم از اینکه نمیتوانم این نظر کارشناسی را بیان کنم برای اینکه قطعاً این دوست عزیز خواننده هم ناراحت میشود؛ در حالی که آنها موسیقی مردمی اجرا میکردند و بسیار هم باهویتتر و بهتر از اغلب موسیقیهای موسیقی پاپ الان بودند. به ضرس قاطع میگویم اگر آن جریان منقطع نشده بود و تا الان حضور داشت، همین الان مخاطب بیشتری از موسیقیهای ستارههای امروز موسیقی پاپ داشت.
از اینها بگذریم و به این بپردازیم که به نظر شما مشخصههای اصلی موسیقی کوچهبازاری چه بود؟ در پاسخ به این سوال، شاید بتوان این موضوعات را برشمرد: ساده، روان و روراست (اگر نگوییم سطحی) بودنِ ترانه، احساسات اگزجره خواننده، اغلب سانتیمانتال و رمانتیک بودن کلیت اثر، استفاده از مفاهیم و تکیهکلامهای عامیانه و روزمره، استفاده از جریانات غالب موسیقی و سادهتر کردن آنها و حذف پیچیدگیهایشان و…
آیا موسیقی مردمی یا پاپیولار یا پاپ و به تعبیر دیگر عوامپسند امروز -که توسط جوانان شیک و امروزی تولید میشود و مورد استقبال انبوه مردم قرار میگیرد- مشخصههایی غیر از این دارد؟ همه همین مشخصات را دارند. تا بوده همین بوده و همیشه همین خواهد بود. البته همانطور که پیشتر عنوان شد، قبلاً موسیقی مردمی طیف گستردهتری داشت و بعداً، به مدد استیلای رسانهها -و حضور تهیهکنندههایی که برخی فقط دلبسته پول زیاد هستند نه پول کمتر و آبروی بیشتر- اغلب نوع و شیوه خاصی از موسیقی مورد توجه قرار گرفت. بنابراین، مشخصه اصلی موسیقی پاپ همین بوده و هست. مشخصه موسیقی کوچهبازاری هم همین بود؛ منتها در آن زمان، آهنگها متأثر از موسیقی غالب آن زمان بود و حالا بر اساس موسیقی غالب این زمان. اینها پوسته ظاهری است و اصل و درونمایه همان است که گفته شد. بگذریم که ستارههای الان موسیقیشان را جدا و خودشان را آرتیستتر از ستارههای آن زمان میدانند.
موخره: و اما آن نکته مهم که دلیل اصلی نوشتن این یادداشت است.
یکی از مشخصههای اصلی ستارههای موسیقی کوچه و بازار آن زمان -علاوه بر مشخصههایی که گفته شد- خواندن با لحن و لهجه مردم کوچه و بازار بود. بسیاری از آهنگهایی که آنها میخواندند، در اصل و به صورت ساختاری، فرق فاحشی با موسیقیهای بهقولی بالاشهری آن زمان نداشت و آنچه آنها را متفاوت میکرد، لحنشان بود که به فراخور مخاطبان و خاستگاه خودشان -که اغلب از طبقات معمولیتر جامعه بودند- جنوبشهری بود.
در موسیقی پاپ بعد از انقلاب تا همین سالهای اخیر، انصافاً این خصیصه وجود نداشت و خوانندگان، با وجود داشتن همه مشخصات دیگر موسیقی مردم کوچه و بازار، اقلاً لاتی نمیخواندند! الحمدلله این کمبود هم در سالهای اخیر مرتفع شد و جریانی در موسیقی به راه افتاد که با لهجه لاتی هم میخوانند. حالا دیگر با خیال راحت میشود گفت که موسیقی فراگیر و غالب پاپ این روزها، کاملاً کوچهبازاری شده است.
آرش نصیری
Download new Track Sirvan Khosravi
در پی اعتراض این هنرمند نسبت به ارائه بدون اجازهی قطعه «بازم بتاب» به عنوان آوای انتظار صورت گرفت
گراتومیک – یکی از شرکتهای تأمین محتوای سرویس آوای انتظار همراه اول، بابت قرار گرفتن قطعه «بازم بتاب» اثر سیروان خسروی در فهرست آواهای انتظار این شرکت، از این هنرمند عذرخواهی کرد.
سال گذشته اعتراض «سیروان خسروی» به شرکت همراه اول بهخاطر قرارگیریِ بدون اجازهی قطعه «بازم بتاب» در لیست آواهای انتظار (پیشواز) این اپراتور تلفن همراه، حاشیههایی به دنبال داشت. پس از اعتراض سیروان، همراه اول در بیانیهای یکی از شرکتهای تأمینکننده محتوای آوای انتظار (شرکت سروش همراه رسانه) را مسئول این اتفاق دانست و البته اذعان کرد که قطعه مورد اشاره سیروان، از جمله محتواهای متعلق به سازمان صداوسیما است.
اما به تازگی شرکت «سروش همراه رسانه»توضیحاتی درباره این مسئله را ارائه کرده است.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
«چندی پیش انتشار قطعه «بازم بتاب» از آقای سیروان خسروی توسط شرکت سروش همراه رسانه در قالب سرویس آوای انتظارهمراه اول که بدون عقد قرارداد و توافق منتشر گردیده، موجبات اعتراض شدید ایشان را فراهم نمود و در مقابل بدون توقف انتشار، اداره کل شرکت ارتباطات سیار (همراه اول) طی بیانیه مورخ 11/08/1395 اعلام داشت که قرارگیری این قطعه در لیست آوای انتظار همراه اول توسط شرکت سروش همراه رسانه (یکی از شرکتهای تأمینکننده محتوا (CP) در حوزه آوای انتظار) صورت پذیرفت. آقای سیروان خسروی صراحتاً اعلام داشته که تمامی حقوق معنوی و مادی این قطعه متعلق به ایشان است، اما پخش آن در یکی از برنامههای تلویزیونی این برداشت را برای شرکت سروش همراه رسانه ایجاد نمود که حق بهرهبرداری از قطعه مذکور متعلق به صدا و سیما است و ارائه آن در قالب سرویس آوای انتظار برای مشترکان همراه اول بلامانع است. علیهذا سروش همراه رسانه همواره بر رعایت حقوق مؤلفان و هنرمندان تأکید داشته و بهوسیله این بیانیه رسمی مراتب عذرخواهی و دلجویی خود را از آقای سیروان خسروی اعلام میدارد.»
Download new Track Alireza Assar
علیرضا عصار خواننده موسیقی پاپ، شب گذشته در جریان کنسرتش مخالفتش با تخریب اموال عمومی را اعلام و در عین حال تاکید کرد که باید به مطالبات مردم جامهی عمل پوشاند.
گراتومیک – در روزگاری که خوانندگان اینستاگرامی یک شبِ و همچون قارچ سر برمیآورند و ژستهای سلبریتی شدن میگیرند؛ در روزگاری که خوانندگان «یههویی» از در و دیوار سردرآوردهاند؛ در روزگاری که کنسرتهای موسیقی پاپ پُر از دست و جیغ و هوراست؛ در روزگاری که ترانههای سطحی در اولویت کاری هر خوانندهای است…
در چنین روزگاری هنوز باقی مانده خوانندهای که قدیمی است، صدایش آشناست، ساده و بیآلایش است، شعرهایی با مفاهیم عمیق میخواند، خندههایش واقعی است، روی صحنه میشود باورش کرد و از گفتنِ حرفی که به آن باور دارد، هیچ ابایی ندارد…
علیرضا عصار خوانندهای است که 20 سال از آغاز فعالیت هنریش میگذرد و هنوز هم بلیتِ سانسهای پُرتعداد کنسرتش در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی به فروش میرسد.
دیشب(سهشنبه 11 دی 1396) در میانههای کنسرتش در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی نتوانست در مقابل اتفاقهای اخیری که در شهرهای مختلف کشور رخ داده، سکوت کند و گفت:
«نظر شخصیام را میگویم، به عنوان یک شهروند ایرانی؛ هیچ کدام از ما موافق خیلی از اتفاقهایی که در این روزها میافتد نیستیم، اتفاقهایی مانند شکستن شیشهها و تخریب اموال عمومی، اما نظر شخصی من این است که حق با مردم است. نمیخواهم کلیشهای حرف بزنم و نمیخواهم شعاری سخن بگویم؛ واقعا واقعا واقعا حق با مردم است و مسئولان در هر سِمتی که هستند باید دقت کنند که این مردم شایستگیشان بیشتر از این حرفهاست که بخواهند با این همه سختی در کشوری زندگی کنند که ثروت بسیار دارد.»
شب گذشته کنسرت عصار مخاطبان بسیاری را به سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی کشانده بود و تقریبا همهی این مخاطبان هم راضی و لبخند بر لب سالن را ترک کردند.
زهی ها با ویلن هایشان در سمت راست صحنه نشسته بودند و در کنارشان تنها یک نوازنده ویلنسل نشسته و محوریت در برخی از قطعهها هم با او بود. نوازنده پیانو هم در میانهی صحنه جای گرفته بود و دیگر نوازندگان هم هر کدام گوشهای ایستاده یا نشسته بودند. عصار در این اجرا بسیاری از آثار ماندگارش را خواند و در عین حال از میان قطعههای آلبوم جدیدش، چند قطعه را اجرا کرد.
همچنین در این کنسرت قطعهای برای آتشنشانان اجرا شد که عصار دربارهی این قطعه گفت: «همان زمان که ماجرای پلاسکو رخ داد، این قطعه را ساختم اما فرصت ارائهاش فراهم نشد. امروز و با حضور تعدادی از همکارانم این قطعه را برایتان اجرا میکنیم.»
پس از سخنان عصار، گروه کودکانِ عضو گروه کُر نامیرا روی صحنه آمدند. عصار پشت پیانو نشست و بچه ها گرداگردش ایستادند همراه او آواز خواندند. همزمان تصاویری از آتشنشانان در سالن پخش شد.
یکی از قطعههای جالب این کنسرت «محتسب» بود. برای اجرای این قطعه ترگل خلیفی نوازنده تار روی صحنه آمد تا همراه با ارکستر حاضر بر روی صحنه، این قطعه را اجرا کنند.
در میان کنسرت دیشب آنچه از همه مهمتر بود، کیفیت بالای گروه، صدای رسای خواننده و اشعار پُر مفهوم بود. مخاطبان این کنسرت در عین شنیدنِ موسیقی پاپ، با موسیقی جدی مواجه شدند که پُر از اندیشه بود.
Download new Track emad talebzadeh
ابتذال در موسیقی وجود ندارد بلکه سلایق مختلف است یعنی همان قطعه ای که از نگاه یک نفر مبتذل است از دیدگاه شخص دیگر ممکن است اثر خوبی باشد.
گراتومیک –عماد طالب زاده خواننده موسیقی پاپ جدیدا درباره وضعیت موسیقی پاپ گفت: با ظهور و بروز نسل جدید در موسیقی هر ساله تعدادی خواننده تازه وارد بازار شده و فعالیت می کنند. به مرور زمان از این تعداد عده ای گلچین شده، عده ای ماندگار می شوند و عده ای نیز فعالیتشان کمرنگ شده و آثارشان کمتر شنیده می شود.
من نسبت به این وضعیت نه جبهه می گیرم و نه ناراحت هستم چون بسیاری از این افراد خوب کار می کنند. بسیاری از خوانندگان فعالیت هنرمندانهای دارند و زحمت می کشند. هنرمندی که مردم او را بپذیرند قابل احترام است چون ویژگی هایی برای رسیدن به موفقیت داشته که مخاطب و هوادارش شده اند.
این خواننده موسیقی پاپ درباره افزایش دانلود غیرمجاز قطعات موسیقی اظهار کرد: نمی توانیم در برابر چنین وضعیتی اعتراضی داشته باشیم. اگر قانون کپی رایت لحاظ شود علاوه بر اصلاح وضعیت فعلی، در آمد خواننده تامین خواهد شد یعنی خواننده با موفقیت حتی یک اثر درآمد زیادی کسب می کند. همچنین وجود قانون کپی رایت باعث میشود کاربران برای هر قطعه دانلودی هزینه ای را پرداخت کنند، این هزینه بین شاعر، آهنگساز، تنظیم کننده، تهیه کننده و خواننده آن اثر تقسیم خواهد شد.
طالب زاده با اشاره به تاثیر دستگاه های دیجیتال موسیقی در تولیدات امروز توضیح داد: پیشرفت در علم گاهی آسایش و آرامش در کار یا زندگی به همراه دارد و گاهی نیز ممکن است آسایش و آرامش را از بین ببرد. با پیشرفت موسیقی الکترونیک و علمی نوازنده ها در بسیاری مواقع به واسطه نواختن سازهای الکترونیک به جای ساز زنده قطعه ای با کارایی راحت تر ساخته اند اما کیفیت موسیقی از لحاظ هنری و حسی کمتر شده و این در حالی است که صدابرداری و میکس آن با کیفیت تر شده است.
وی با بیان اینکه تاکنون در برگزاری کنسرت با خللی روبرو نشده است تاکید کرد: اگر از رابطه های کاری و آدم هایی که با آنها همکاری می کنید توقع نداشته باشید، آنگونه که هستند و به کار خود تخصص دارند با آن ها تعامل داشته باشید و انتظارات خود را بر آن اساس بسازید مشکلی در عرصه هنری پیش نخواهد آمد.
تلاش و زحمات زیادی برای خلق یک اثر موسیقی صرف می شود. این تلاش باعث جذب هواداران آن قطعه یا خواننده خواهد شد. گاهی برخی از وجود ابتذال در موسیقی می گویند ولی من اعتقاد دارم ابتذال در موسیقی وجود ندارد بلکه سلایق مختلف است. یعنی همان قطعه ای که از نگاه یک نفر مبتذل است از دیدگاه شخص دیگر ممکن است اثر خوبی باشد.
همانطور که میدانید وضعیت موسیقی داخل کشور اصلا جالب نبوده و در حال حاضر وجود ابتذال در مارکت موسیقی از چشم کسی پنهان نیست و به همین دلیل اظهارات عماد طالب زاده کمی عجیب و دور از واقعیت تلقی میشود.
Download new Track EpiCure Band
تغییر جهت به سبک اپیکور بند
بعد از بوجود آمدن حواشی اخیر در ارتباط با سخنرانی توهین آمیز دونالد ترامپ رییس جمهور ایالات متحده آمریکا، هم مردم و هم هنرمندان به این سخنرانی واکنش نشان دادند و این خیلی هم خوب است،
ولی حالا وقت آن شده کسانی که تا دیروز سعی در تقلید رفتار غربی و امریکایی داشته اند بیایند دیروز خود و کل جامعه ی غرب را نقد کنند تا به هدف جدیدشان برسند.
دقیقا همان افرادی که نمادی از زندگی غربی بوده اند امروز آنچنان تغییر جهت داده اند که اگر آدم شک نکند خیلی عجیب است.
اینجاست که مخاطب باید باهوش باشد و هنرمند را از هنرمندنما تشخیص دهد، مگر این امریکایی که امروز گروه اپیکور آن را نقد میکند بعد از سخنرانی ترامپ بوجود آمده؟ چرا تا دیروز این حرف را برای مردم نمیزدید؟ نکند نان و یا نامی در این تغییر جهت باشد!!! نکند آن خبر مجوز گرفتن رپ در آینده ای نزدیک را شنیده اید و حالا اینگونه شده اید؟
چرا آن امریکایی که امروز بقول شما پر از جوانان بنگی و فقر است را تا قبل از این اتفاق نمی دیدید؟
گفتید حالا که بازار داغ است و مردم احساساتی اند بهتر است به این جهت برویم، هم برای آینده خوب است و هم الان بازتاب خوبی دارد چون مردم میگویند به به چه هنرمندان غیوری داریم!
اما مطمعن باشید که در اشتباهید، ما مردمی باهوش داریم که حداقل یادشان هست شما همان هایی هستید که اتاق های مه گرفته و پر از دود که نماد نشئه بازی و خوشی های کاذب است را به نمایش میگذاشتید و یا چند دختر با لباس چسبان را دور یک پسر نشان داده اید که خود نماد بردگی جنسی است، این را بدانید و یادتان نرود مخاطب این حزب باد بودن را تشخیص میدهد…
منبع:وب سایت گراتومیک
Download new Track Mag Article
پس از سخنرانی دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا و توهین هایی که نه تنها به دولت ایران بلکه به ملت ایران شد اینبار آنچنان موجی در فضای مجازی به راه افتاد که توجه تمام رسانه های بزرگ دنیا را به خود جلب کرد.
اما در سخنرانی سراسر توهین ترامپ جمله ای استفاده شد که بهانه ای برای شروع این اعتراضات بزرگ شد: خلیج عربی!!!
امروز نه تنها تمام دنیا بلکه حتی رییس جمهورهای قبلی امریکا نیز میدانند که آن خلیج معروف،خلیج فارس نام دارد. خود ترامپ هم این را میداند اما چرا در یک سخنرانی که در آن به ظاهر قصد دفاع از ملت ایران را دارد چنین کلمه ای را استفاده میکند؟ آیا مگر غیر از این است که خلیج فارس برای ملت ایران است؟ این چطور دفاعی از ملت ایران است که در آن سرزمین مردم ما را به کشورهای همسایه میبخشد؟
اینکه قدمت نام همین خلیج فارس از قدمت کل تاریخ امریکا بیشتر است بماند و با اینکه چرا چرا او به عمد از خلیج عربی استفاده میکند هم فعلا کاری نداریم چون میدانیم که همه ی این افکار و حرکت ها در چهار چوب سیاست است،و سیاست هم چیز خوبی نیست…
اما نقطه ی درخشان این اتفاق همدلی و اتحاد مردم و هنرمندان ایران بود که باعث شگفتی رسانه های بزرگ دنیا شد. هشتگ های خلیج فارس و نه به سیاست های ترامپ در تنها چند ساعت از مرز چند هزار پست گذشت و تعداد کامنت ها و اعتراضات مردم ایران در آخرین پست دونالد ترامپ در صفحه ی اینستاگرامش تنها در یک شب از مرز یک میلیون و دویست هزار گذشت.
این اتحاد یکی از بی نظیرترین اتحاد های تاریخ در فضای مجازی بود. اتحادی که هنرمندان هم ملت خود را تنها نگذاشتند و همه با هم به این اتفاق واکنش نشان دادند…
بخش کوچکی از هنرمندانی که به این اتفاق واکنش نشان دادند:
رضا یزدانی
محمد علیزاده
حجت اشرف زاده
رضا صادقی
محمدرضا گلزار
بابک جهانبخش
فریدون آسرایی
احسان خواجه امیری
روزبه نعمت اللهی
عماد طالب زاده
یاحا کاشانی
شهرداد روحانی
امید حاجیلی
بهنام صفوی
و …..
منبع:وب سایت گراتومیک
Download new Track Mag Article
همانطور که ميدانيد در چندين سال قبل همه ي جوانهايي که اندکي روحيه هنري داشتند، آسان ترين راه براي وارد شدن به دنياي هنر را سينما و بازيگري ميدانستند
جوانهايي که فوج فوج به سراغ کلاسهاي بازيگري هنرپيشهها ميرفتند و به دنبال روزنهاي براي ورود به دنياي شهرت و محبوبيت بودند. اما حالا داستان کمي تغيير کرده! الان موسيقي آسان ترين راه براي ورود به دنياي هنر محسوب ميشود. و حال ميخواهيم بررسي کنيم کساني که سوداي خوانندگي را در سر ميپرورانند، براي ساخت يک آهنگ و يک آلبوم موسيقي چه هزينه هايي را بايد متحمل شوند.
کساني که قصد تهيه آلبوم يا حتي يک آهنگ را دارند بارها در استوديو هاي موسيقي يا در فضاي مجازي و… به تبليغاتي مانند متن زير برخورده اند!
(آيا به دنبال ساخت و تهيه آهنگ يا آلبوم پاپ هستيد ولي در بازار کنونيِ موسيقي و هزينههاي سرسام آور، سفارشِ يک تِرَک موسيقي به صورت کامل براي شما مقدور نمي باشد؟ آيا علاقه مند به شروع خوانندگي هستيد ولي هنوز فرصتي براي آن نيافتهايد؟ مايليد با هزينهاي مختصر توانايي خود را در خوانندگي بيازماييد؟ آيا هزينه براي جمع آوري يک آلبوم در شرايط فعلي براي شما دشوار است؟ اگر واقعا اين گونه است بيشتر از اين فرصت را از دست ندهيد .. در هر سطح از موسيقي که باشيد (از مبتدي تا حرفهاي) تيم ما پيشنهاد مناسبي براي شما خواهد داشت)
اما شايد جالب باشد که بدانيد يک خواننده چه هزينههايي را براي ضبط يک آلبوم ميکند پس بياييد با هم هفت خان خواننده شدن را بررسي کنيم:
خان اول: آهنگساز
اولين قدم براي ساخت يک آلبوم يا يک آهنگ پيدا کردن يک آهنگساز است.اما سوال اين جا است که آهنگسازان معمولا چقدر براي کارشان دستمزد ميگيرند؟ در بازار ساخت موسيقي معمولا آهنگسازان سه رتبه دارند؛ آهنگسازان درجه يک، درجه دو و درجه سه!
بيشتر جوانان به دليل مسائل مادي با آهنگسازان درجه سه سروکار دارند.و در حال حاضر قيمت حدودي ساخت آهنگ توسط آهنگسازان برابر با مقادير زير است:
-دستمزد آهنگساز درجه سه براي ساخت يک قطعه از 500 تا 4 میلیون تومان
-دستمزد آهنگساز درجه دو براي ساخت يک قطعه از 4 تا 15 ميليون تومان
-دستمزد آهنگساز در جه اول براي ساخت يک قطعه از 15 میلیون به بالا…
تنظیم کننده:
-دستمزد برای تنظیم یک قطعه ی مورد قبول از 1.5 میلیون تومان به بالا است.
بطور مثال تنظیم قطعهای ارکسترال حرفه ای بیش از 10 میلیون تومان و همچنین قیمت پایه تنظیم کنندگان نامی نیز به بیش از 12 میلیون تومان میرسد که دیده شده نرخی بین 30 تا 40 میلیون هم برای تنظیم یک قطعه حرفه ای که مخاطب را راضی کند هزینه شده…
میکس و مسترینگ:
-دستمزد برای میکس و مسترینگ یک قطعه ی مورد قبول از 600 هزار تومان به بالا
خان دوم: شعر و ترانه
بعد از انتخاب آهنگساز نوبت به شعر و ترانه ميرسد! که البته بيشتر مواقع خود مسئول استوديو يا آهنگساز چند شعر و ترانه در جيب دارند و از اين طريق هم پولي به جيب ميزند. اما معمولا براي خوانندههاي آماتور يک ترانه از 300 هزار تومان تا 2 میلیون خرج بر ميدارد. اما اگر بخواهند از ترانهسراهايي بهنام و به اصطلاح برند استفاده کنند، بايد از 2 تا 5 ميليون تومان و یا بیشترهزينه کنند!
خان سوم: استوديو
هزينههاي استوديو معمولا ساعتي محاسبه ميشود.
-هزینه ی یک ساعت رکورد در یک استودیوی درجه سه 50 تا 90 هزار تومان
-هزینه ی یک ساعت رکورد در یک استودیوی درجه دو 90 تا 120 هزار تومان
-هزینه ی یک ساعت رکورد در یک استودیوی درجه یک از 200 هزار تومان به بالا
زمان ساختن يک آهنگ در استوديو بسته به نوع و سازبندي و استفاده از نوازنده و … متغير است. مثلا ممکن است يک قطعه را ظرف دو ساعت ضبط کرد و در عين حال ممکن ضبط يک قطعه ديگر 10 ساعت يا بيشتر به طول بيانجامد. اما معمولا ميانگين ضبط يک آلبوم در استوديو بين 60 تا 120 ساعت زمان ميبرد. البته ميکس و مسترينگ کار هم براي خوانندههاي آماتور بر عهده خود استوديو است.
خان چهارم: نوازنده
استفاده از نوازنده يکي ديگر از هزينههايي است که کساني ميخواهند خواننده شوند بايد متحمل شوند. دستمزد نوازنده هم که قاعدتا بنا بر کيفيت کار او تعريف ميشود. اما دستمزد نوازنده معمولا به دو روش محاسبه ميشود؛ بعضي از نوازندگان ساعتي دستمزد ميگيرند که معمولا از 200 هزار تومان تا 5 ميليون تومان و یا بیشتر است. بعضي ديگر از نوازندگان اما قطعهاي حساب ميکنند!
خان پنجم: کارچاق کن(دلال)
بعد از اينکه مراحل ساخت تمام شد حالا جوان جوياي نام بايد ببيند که ميخواهد به صورت مجاز فعاليت کند يا غير مجاز(زيرزميني)، براي فعاليت غير مجاز بايد دست به دامن سايت هاي موسيقي و رسانه هاي کوچک و بزرگ ديگر شود و با کلي ميانجي گري همان افراد استوديو و پرداخت پول بتواند کار خود را پخش کند و يا اگر بخواهد پخشی خوب انجام دهد بايد اشخاصي را پيدا کند که به اين افراد در اصطلاح عاميانه دلال يا کار چاق کن گفته ميشود. در اين بين بايد پول هايي ردوبدل شود و معمولا شام دادن ها،زير ميزي ها و … نيز کاملا عرف است.
خان ششم:ارشاد
اگر بخواهد به صورت مجاز فعاليت کند که بايد برود کساني که آشنايي در ارشاد دارند را پيدا کند چون اگر بخواهد روند قانوني را طي کند چند سالي طول خواهد کشيد و آهنگ ها هم بيات و قدیمی ميشوند تازه اگر به شعر و ترانه ي او گير ندهند، در اينجا خواننده بايد مراحل گوناگوني را براي کسب مجوز در راهروهاي دفتر موسيقي طي کند که معمولا هم، هزينه بر است.
خان هفتم:تبليغات
بعد از آماده شدن و گرفتن مجوز تازه نوبت به مهمترين بخش يعني تبليغات ميرسد.با توجه به بالا رفتن تعداد خواننده هاي جديد و همچنين رسانه ها، هزينه هاي تبليغ از هزينه هاي تهيه و توليد آهنگ يا آلبوم بسيار بيشتر است چون اين جوان جوياي نام بايد به اندازه ي کافي ديده شود و ديده شدن هم که خرجش بسيار بالاست.
-هزینه ی تبلیغات (معمولی و درجه سه) در بیلبورد های شهر و هم چنین در فضای مجازی از 60 تا 200 میلیون تومان
-هزینه ی تبلیغات (درجه دو) در بیلبورد های شهر و هم چنین در فضای مجازی از 200 تا 700 میلیون تومان
-هزینه ی تبلیغات (درجه یک و ویژه) در بیلبورد های سطح شهر و هم چنین در فضای مجازی با روش ها و شگردهای معرفی هنرمند مورد نظر به مردم ،که طرح های مختلفی مانند دعوت هنرمند به برنامه ها و مصاحبه ها،حاشیه سازی ها و .. است از 700 تا 2 میلیارد تومان و بیشتر
برآورد هزينه ساخت يک آلبوم
با محاسبات و بررسيهايي که انجام دادیم، مشخص شد که مقدار هزینه برای یک هنرجو در توليد يک آلبوم پاپ حرفهاي (10 قطعه) که مورد قبول باشد برابر با مقادیر زیر است:
-هزینه ی تولید و انتشار یک آلبوم موسیقی(10 قطعه) درجه سه 90 میلیون تا 290 میلیون تومان
-هزینه ی تولید و انتشار یک آلبوم موسیقی(10 قطعه) درجه دو290 میلیون تا 820 میلیون تومان
-هزینه ی تولید و انتشار یک آلبوم موسیقی(10 قطعه) درجه یک820 میلیون تا 2.5 میلیاردتومان و بیشتر…
(تمام هزینه های بالا بر اساس تولید یک آلبوم موسیقی مورد قبول و با کیفیت است)
این هزینه ها نشانگر اين موضوع است که خوانندگان جوان و تازه کار بايد قبل از همه ي اينها دنبال یک تهيه کننده باشند ولي با اين حال کم نيستند کساني که براي رسيدن به اين موفقيت دست به هر کاري ميزنند و حاضرند زندگيشان را به حراج بزنند تا نور شهرت بر صورتشان بتابد. خيلي از جواني که به دنبال موسيقي هستند فقط عطش شهرت دارند اما عده ديگري هم هستند که ذاتا اهل هنر هستند و روحيه هنري دارند و به همين واسطه هم به اين ورطه کشانده ميشوند. در مواردي خوانندگاني هم بودند که ميليون ها هزينه کرده اند و به هر طريقي ممکن وارد دنياي هنر شدند ولي بعد ها حرفي براي گفتن نداشتند.
Download new Track Mag Article
چهرههای پرمخاطب و پرفروش این روزهای بازار موسیقی
از سال 95 بود که کم کم چهرههای جوان و پرمخاطب موفق به اخذ مجوز فعالیت رسمی از دفتر موسیقی وزارت ارشاد شدند. هنرمندانی هرکدام یک یا چند قطعه هیت در کارنامه داشتند و پس از ورود به صحنه توانستند به رقیب جدی چهرههای قدیمیتر در جذب مخاطب و فروش بلیت تبدیل شوند. این روند در نیمه اول سال 96 هم ادامه پیدا کرد و در حال حاضر میتوان گفت نسل جدید خوانندههای پاپ بازار کنسرتها را از دست چهرههای باسابقهتر درآوردهاند و تعداد سانس کنسرتهای برخی از آنها حتی سه رقمی هم شده است. اصولاً با ورود چهرههای جدید بعضی از مخاطبان موسیقی به این نکته اشاره میکنند که فلانی یک شبه مطرح شده است. اما حقیقت این است که چهرههای جوان و پرفروش حال حاضر بازار موسیقی هیچکدام حاصل اتفاق ناگهانی نیستند و پشت سر هرکدام یک تا ده سال سابقه کاری وجود دارد.
در گزارشی که پیش روی شما قرار دارد سابقه و روند کاری هنرمندان پرمخاطب و پرفروش موسیقی پاپ را بررسی کردهایم. با ذکر جزئیاتی نظیر روز دقیق انتشار اولین آهنگ و اطلاعات جالبی که شاید تا پیش از خواندن این گزارش در جریانش نبودید. همچنین خواندن این گزارش را اکیداً به خوانندههای جوان پاپ پیشنهاد میکنم. خوانندههایی که انتظار دارند با همان آهنگ اول یا همان آلبوم اول سریع پرمخاطب و پرفروش شوند و اصولاً هم صبر کمی دارند!
امیرعباس گلاب
تابستان امسال بود که خبر ورود امیرعباس گلاب به عرصه رسمی موسیقی منتشر شد. او روز دهم مرداد برای اولینبار توانست به صحنه سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی قدم بگذارد و با مخاطبانش دیدار کند. صحنهای که به گفته خودش زمانی که ده سال سن داشته، علیرضا عصار را روی آن دیده و تصمیم گرفته که بالاخره روزی روی آن بایستد. داستان امیرعباس گلاب بیارتباط به مصرع «میدونم تلاشم یه روز یه جایی اثر میکنه» نبود. «فقط برو» اولین قطعه امیرعباس بود که در سال 1386 منتشر شد و آن اثر به همراه ویدئویی که داشت توانست به سرعت جایش را میان مخاطبان باز کند و بازخورد زیادی برای این خواننده داشت. لحن خوانش امیرعباس در آن مقطع خیلیها را به یاد «فرمان فتحعلیان» میانداخت که اتفاقاً بیدلیل هم نبود. چون این دو خواننده با هم نسبت خانوادگی دارند. امیرعباس گلاب در ادامه یکبار دیگر توانست قطعه هیت منتشر کند و این بار صدایش به گوش مخاطبان گسترده یک سریال پربیننده رسید. در سال 89 فصل اول سریال «ستایش» پخش شد و قطعه امیرعباس گلاب برای تیتراژ این مجموعه همخوانی جالبی از لحاظ مضمون ترانه و موسیقی با قصه سریال داشت. همین موضوع باعث شد تا به سرعت آهنگ او در میان مخاطبان دست به دست شود. شاید جالب باشد بدانید که امیرعباس برای اجرای تیتراژ سریال ستایش رقبای قدرتمندی را پشت سر گذاشت. در آن زمان نامهایی نظیر حامی، فریدون آسرایی و زندهیاد مرتضی پاشایی برای اجرای تیتراژ ستایش مطرح میشد. امیرعباس در ادامه تیتراژ سریال ستایش 2 را هم خواند اما به دلایلی قطعه او در کل فصل دوم این مجموعه پخش نشد. او در ادامه و تا سال 96 قطعات مختلفی را منتشر کرد و بالاخره امسال توانست به همت موسسه فرهنگی هنری «آراد» به عرصه رسمی موسیقی وارد شود. کنسرتهای او در تهران هم توسط شرکت «اکسیر نوین» و به تهیهکنندگی «محمدرضا خانزاده» روی صحنه رفت. اولین اجرای او در مردادماه با استقبال چشمگیر دوستدارانش مواجه شد و او توانست سانسهای تمدیدی برنامهاش را شهریورماه روی صحنه ببرد.
حامد همایون
دوازدهمین روز از دوازدهمین ماه سال 94 بود که قطعه «بارون که زد» با صدای خوانندهای به نام «حامد همایون» منتشر شد. این اثر در همان روزهای اول توانست به گوش افراد زیادی برسد و نوع خوانش و موسیقی قطعه بارون که زد مورد توجه قرار گرفت. در ادامه قطعات «الکل نگاه» و «مردم شهر» با صدای حامد همایون به گوش مخاطبان رسید و این خواننده میخ اصلی خود در بازار موسیقی را تیرماه 95 و با قطعه «چتر خیس» کوبید. در اسفند 94 خیلیها گفتند که حامد همایون هم یک جوان تازه وارد به عرصه موسیقی است ولی اینطور نبود. سید حامد محمودزاده سال 1361 در شهر شیراز متولد شد. او از سالها قبل فعالیت موسیقی را آغاز کرد و حتی چند سال در شیراز کار تدریس آواز و آهنگسازی انجام میداد. همزمان با این فعالیتها کار خوانندگی را هم به شکل جدی دنبال کرد و قطعه «ای کاش» یکی از اولین آثار او بود که 20 بهمن 1391 در فضای مجازی منتشر شد. حامد در این آهنگ با حمید فریزند و نیما علامه در بخش ترانه و موسیقی همکاری کرده بود. قطعات حامد محمودزاده در آن مقطع با استقبال چندانی از سوی مخاطبان مواجه نمیشد و به همین دلیل با فواصل زمانی زیاد کارهایش را به مرحله انتشار میرساند. «از هوا پیداست» کار بعدی حامد محمودزاده بود که 18 آذر 1392 منتشر شد و اتفاقاً میکس و مسترینگ آن توسط زندهیاد «نیما وارسته» انجام شده بود. حامد در ادامه قطعات «از تو چی میشنوم» و «نرو» را منتشر کرد و آخرین کار او با نام حامد محمودزاده، «تنهایی» نام داشت. یک آلبوم هم به نام «آدم برفی» با صدای حامد محمودزاده در سایتهای اینترنتی موجود است. در ادامه یک آشنایی مسیر زندگی حامد محمودزاده را تغییر داد. او از طریق «سامان امامی»، که تنظیمکننده فصل جدید آثار و رهبر ارکسترش است، با «محسن رجبپور» آشنا شد. این تهیهکننده با سابقه موسیقی و مدیر شرکت «ترانه شرقی» با هوشمندی کاراکتر جدید و کاملاً متفاوتی برای حامد محمودزاده در زمینههای مختلف تعریف کرد و به این ترتیب او با نام حامد همایون به مخاطبان معرفی شد. برنامهریزی گام به گام و استراتژی دقیق محسن رجبپور و شرکت ترانه شرقی باعث شد تا ظرف فقط ده ماه، نام و آثار حامد همایون به قدری مطرح شود که او به کنسرت برسد. چندی پیش هم از سوی شرکت ترانه شرقی اعلام شد که حامد همایون در 6 ماهه اول سال 96، موفق به برگزاری 230 کنسرت شده و از این حیث در میان تمامی خوانندههای پاپ رکورددار است.
سینا شعبانخانی
میتوان لقب بچه مثبتترین چهره نسل جدید موسیقی پاپ را به او داد! خوانندهای سر به زیر و آرام که مراحل موفقیت را به آرامی اما پیوسته طی کرده است. او در مرداد سال جاری توانست برای اولینبار در تهران روی صحنه برود و طلسم پشت خط ماندنش را بالاخره شکست. از اوایل سال 96 هم که فعالیتهایش عنوان رسمی گرفت قطعات «من بیقرارم»، «عمداً»، «چشماتو ببند» و «خوب یا بد» را منتشر کرد. مهمترین اتفاق او در بدو ورودش به عرصه رسمی هم اجرای تیتراژ ماه عسل 96 بود. برگردیم به گذشته و مروری بر فعالیتهای سینا شعبانخانی 29 ساله از ابتدا تا الان داشته باشیم. اولین آهنگ او به نام «کابوس تنهایی» در روز 25 آبان 1389 منتشر شد. اثری با ترانه و موسیقی و تنظیم خود سینا که در آن زمان 22 سال سن داشت. این خواننده سپس در 26 اردیبهشت 1390 قطعه دومش به نام «بدون تو تنهام» را در فضای مجازی منتشر کرد. اتفاق مهم برای سینا شعبانخانی در خرداد سال 1390 و با انتشار قطعه «جادوی خاص» رخ داد. اثری که بازتابهای زیادی داشت اما دو سال و سه ماه بعد، «حامد برادران» موفقیتهای این کار را تکمیل کرد. در 27 شهریور سال 1392 قطعه جادوی خاص با ریمیکس حامد برادران منتشر شد و این ورژن به گوش خیلیها در داخل و خارج از کشور رسید ولی باز هم نتوانست آلبوم رسمی منتشر کند یا کنسرتی داشته باشد. همکاری با حامد برادران و در ادامه «میلاد ترابی» باعث شد تا مسیر فعالیتهای سینا هموارتر شود. از همان سالها هم او با «کامبیز طاهری» به عنوان مدیر برنامه وارد همکاری شد و نهایتاً کنسرتش به همت شرکت «پیام» به مدیریت «شاهین ترابی» برگزار شد.
شهاب مظفری
تابستان امسال برای چهرههای جوان موسیقی پاپ بسیار خوشیُمن بود. از جمله برای «شهاب مظفری» که پس از سالها توانست روز 14 تیرماه به همت موسسه آراد روی صحنه برود. این خواننده از اوایل دهه 90 انتشار آثارش را به شکل جدی آغاز کرد و «خدا با توام» اولین اثر او بود که در سطح گستردهای در فضای مجازی پخش شد. شهاب در آن سالها فعالیت حرفهای خود را به همراه «هادی دمیرچی»، تهیهکننده برنامه شب کوک، پیگیری میکرد. «فقط در همین حد»، «روانی» و «خونمون کو؟» از جمله سایر آثار شهاب در سال 91 بودند. یک آلبوم به نام «تورو خواب دیدم» هم از این خواننده در سایتهای موجود است که این آلبوم در دو پارت پخش شده بود. او از همان ابتدا برنامه مشخصی برای انتشار تکآهنگهایش داشت و البته شبکه اجتماعی اینستاگرام در شهرت بیشتر او بیتأثیر نبود. شهاب از این فضا به شکل متفاوتی بهره میبرد و در حین نواختن پیانو و اجرای زنده قطعاتش از خودش به شکل سلفی فیلم میگرفت و منتشر میکرد. همین ویدئوهای ساده که دوربین معمولاً روی پیانو بود و شهاب میخواند به شکل جالبی در اینستاگرام و سایر شبکههای اجتماعی دست به دست میشد. اتفاقاً این مدل استفاده شهاب مظفری از اینستاگرام در ادامه بیشتر مورد توجه خوانندهها و خصوصاً چهرههای جوان قرار گرفت. نکته دیگر درباره شهاب مظفری این بود که او از همان ابتدا از لحاظ نوع خوانش و میمیک صورت نسبت سایر خوانندهها تا حدی متفاوتتر بود. نگاه و چهره غالباً مغرور او در عکسها و همچنین لحن مغرور و گاهی معترضش از جمله امضاهایی بود که شهاب مظفری پای کارهایش زد و توانست مخاطبان را به سمت خودش جلب کند. «آی»، «لعنتیترین حوالی»، «میگن که عوض شدی»، «عکس قدیمی»، «منو ترکم نکن» و «قسم» هم از جمله قطعات شهاب طی یکی دو سال اخیر است که برایش بازخوردهای زیادی داشت.
بهنام بانی
شاید برای خیلیها فروش سریع اولین شب از کنسرتهای «بهنام بانی» در فصل تابستان عجیب بود و باز هم درباره او این صحبت مطرح شد که چطور ناگهان این خواننده آمده و اینقدر خوب میفروشد؟ شاید بد نباشد برای پاسخ به این سوال درباره بهنام بانی به سالها قبل برگردیم. او از زمان دانشجویی خوانندگی را به شکل مستمر دنبال میکرد و حتی چند اجرا در آن دوره برگزار کرده بود. اما اولین آهنگی که از بهنام منتشر شد آن هم بهنام بانی بدون سبیل در 19 اسفند سال 1392 بود! او در آن مقطع زمانی کارهایش را با همراهی «بهنام ابطحی» و «راشا تقیپور» در بخش موسیقی وتنظیم دنبال میکرد و از لحاظ فضای موسیقی و لحن خواندن شباهت زیادی با زندهیاد ناصر عبداللهی داشت. این شباهت بیدلیل نبود چون خود بهنام علاقه زیادی به آن خواننده فقید داشت. «فصل عاشقی» و «زندگیمون قصه نبود» دو قطعه بعدی بهنام بودند که به ترتیب در زمستان 93 و بهار 94 منتشر شدند. از تیرماه 94 و همزمان با انتشار قطعه «مرز دیوونگی» که او به همراه حسام فرحی این کار را خوانده بود، از چهره با سبیل بهنام بانی رونمایی شد. مشخصه ظاهری که تا همین الان هم همراه او هست و به نوعی تبدیل به لوگوی یا امضای ظاهری آثارش تبدیل شده است. مسیر کاری بهنام بانی از پاییز سال 1395 دستخوش تغییرات گستردهای شد. او از این زمان مدیریت هنری آثارش را به حامد برادران واگذار کرد و این تنظیمکننده جوان و خوشفکر موسیقی پاپ توانست ظرف مدت کوتاهی از خوانندهای که آثارش کمتر به گوش مخاطبان رسیده بود یک چهره پرفروش بسازد. 13 آبان 1395 اولین همکاری بانی و برادران به نام «من یه دیوونم» منتشر شد که این آهنگ از همان روز اول توانست بازخورد زیادی برای این زوج هنری داشته باشد. «چی بگم»، «همه دنیام»، «علاقه خاص»، «عاشقم کرده»، «چه بخوای چه نخوای» و «اخماتو واکن» از جمله سایر همکاریهای بهنام و حامد بود که هرکدام توانست نظر مثبت طرفداران این خواننده را جلب کند. اتفاقی که حامد برادران در بهنام بانی رقم زد این بود که کاراکتر موسیقایی او را تا حد زیادی تغییر داد. این تغییر در ملودی و تنظیم کارها، ترانهها و همچنین نوع خوانش بود. خوانشی که قبلاً با تکنیکهای آوازی و تحریرهای متنوع همراه بود اما بهنام توانست با سادگی در ترانه و موسیقی و لحن خواندن، صدایش را پس از سالها به گوش مخاطبان بیشتری برساند.
هوروشبند
هوروشبند یکی از گروههایی بود که در تابستان پر خبر 96 به استیج راه پیدا کرد و شهریورماه چهار اجرا در تهران داشت اما این گروه داستان متفاوتی نسبت به سایر خوانندهها دارد. «مسعود جهانی» یکی از تنظیمکنندههای جوان موسیقی است که طی چند سال اخیر با خوانندگان مختلفی همکاری موفقی انجام داده است. او به نوعی عضو اصلی یا سرپرست هوروشبند است. سال گذشته این تنظیمکننده به همراه «مهدی دارابی» گروه هوروش را تشکیل میدهد. اما مهدی دارابی پیش از فعالیت در قالب این گروه به همراه مسعود جهانی سابقه خوانندگی داشت و هوروش اولین تجربه او در این زمینه محسوب نمیشد. مهدی دارابی در روز 18 خرداد سال 1392 سه قطعه «ازت خاطره دارم»، «به من سر بزن» و «تو حالت ناخوشه» را به صورت همزمان منتشر کرد و این آثار اولین تجربه جدی او در عرصه موسیقی بود. دارابی که آن زمان با چهره و لحن و فضای موسیقایی متفاوتی فعالیت میکرد در ادامه قطعاتی نظیر اگه نباشی، منو دس ننداز و نشد و… را منتشر کرد. آثار شخصی مهدی دارابی در آن زمان برایش بازخورد چندانی نداشت اما شرایط این خواننده از سال گذشته تغییر کرد. او با فضایی کاملاً متفاوت در کنار مسعود جهانی قرار گرفت و آنها به سراغ تلفیق موسیقی هیپ هاپ و سنتی و پاپ و حتی جَز رفتند و با استراتژی دقیقی از لحاظ محتوایی کارشان را شروع کردند. «یاد تو میافتم» اولین قطعه آنها بود که زمستان 95 منتشر شد. آنها در ادامه قطعات «مجنون» و «آخر منو به باد داد» را به مخاطبانشان ارائه کردند اما اتفاق ویژه برای هوروش در قطعه «به کی پُز میدی؟» رخ داد. آهنگی توانست دایره شنوندگان این گروه نوپا را گستردهتر کند و مسیر را برای برگزاری کنسرتشان هموارتر کرد. «ماه دلم»، «عاشقم»، «خنک شد دلت» و «فاصله نه» سایر کارهای آنها تا شهریور 96 بود. نکته دیگر درباره هوروش این است که این گروه علاوه بر تولید محتوا برای خودش، تأمینکننده کلام و موسیقی چهرههای مختلف بازار هم هست و به عبارت دیگر این گروه شامل چند تولیدکننده است که در کنار هم جمع شدهاند.
اشوان
شهریور سال 95 بود که خبر ورود اشوان به عرصه رسمی موسیقی پاپ منتشر شد. خوانندهای که تا پیش از آن توانسته بود مخاطبان زیادی را به سمت آثارش بکشاند و بدون حاشیه و جنجال خاصی توانست مجوزهای رسمی را اخذ کند. او در همان تابستان سال گذشته توانست 5 شب اجرا در تهران به همت موسسه «آوای دوران» و تهیهکنندگی «رسول ترابی» داشته باشد و فروش خوب کنسرتهایش پس از یک سال هنوز هم حفظ شده است. اما بد نیست برای مرور سابقه کاری اشوان به گذشته او یک فلاشبک داشته باشیم. اولین آهنگ اشوان به نام «چه خوبه حالم» 18 فروردین 1390 منتشر شد. «پیشم بمون» و «حواست نیست» دو قطعه دیگری بودند که اشوان در همان سال به مخاطبان رو به افزایشش ارائه کرد. این خواننده از همان سالها مقوله ویدئو را هم دنبال کرد و قطعه حواست نیست را به تصویر کشید. اما به زعم خیلیها «تنها شدم» قطعه هیت اشوان است و که توانست نظر خیلیها را جلب کند. آخرین قطعهای که با صدای اشوان منتشر شد «دوباره تو» نام داشت و خود این خواننده برای آهنگ جدیدش یک ویدئو هم ساخت که اتفاقاً کارگردانی جالبی هم داشت. اشوان تا کنون 16 تکآهنگ منتشر کرده و از همان تابستان سال گذشته زمزمههای انتشار آلبومش شنیده میشود اما تا کنون چنین اتفاقی رخ نداده است.
پازل بند
تا یکی دو سال پیش خیلیها اسم گروه «پازل بند» را صرفاً با تنظیم قطعات برای خوانندههای مطرح پاپ میشناختند. اما آرین بهاری و علی رهبری به عنوان اعضای پازل ثابت کردند که در عرصه خوانندگی هم میتوانند موفق باشند. آنها سال گذشته اولین آلبوم رسمی خود به نام «قایق کاغذی» را با یک مراسم مفصل و پرستاره رونمایی کردند و تور کنسرتهایشان از تهران و به همت شرکت «آوازی نو» آغاز شد. پازل بند هم مثل همه چهرهها و گروههایی که در این گزارش اشاره کردیم ظرف یک شب به موفقیت نرسیدهاند. اولین آهنگ مستقل آنها با صدای علی رهبری اول اسفند 1390 منتشر شد که «هم نفس» نام داشت. آنها در ادامه و با فواصل زمانی نسبتاً زیاد کارهای شخصی خود را در کنار تنظیم برای سایر خوانندهها منتشر میکردند اما هیچ وقت در این زمینه رقابتی نداشتند. «بارونای نم نم» و «نگم برات» دو قطعه پازل بند بود که سکوی پرش آنها شد و توانستند از لحاظ آمار و ارقام دانلود و بازدید، جهش چشمگیری داشته باشند و این کارها در میان مخاطبانشان هم به خوبی شنیده شد. اما اتفاق جالب برای پازل بند همصدایی با یک خواننده دیگر بود که تقریباً فضای ایرانی در صدایش داشت. «حمید هیراد» هنرمند دیگر شرکت آوازی نو است که همصدایی او پازل بند در قطعه «مزن دست» و فضای شاد آن کار توجهها را به خود جلب کرد. همکاری موفق آنها در قطعه «دلارام» و «معشوقه» هم ادامه پیدا کرد. حالا حمید هیراد هم به کاراکتر مستقلی در عرصه موسیقی تبدیل شده و قطعات مستم کن، شب که شد، رسوایی، فراموش کن و خدا را منتشر کرده است.
ماکان بند
در اولین روزهای فصل تابستان بعید بود در خودرویی بنشینید یا به جایی بروید و قطعه «هر بار این درو» اثر «ماکان بند» را نشنوید. آهنگی که 29 خرداد 96 در سطح گستردهای منتشر شد و با سرعت زیادی توانست برای این گروه جوان طرفدار جذب کند. این اثر با ترانه مهشاد عرب و ماکان بند و موسیقی این گروه و تنظیم امیرمیلاد نیکزاد و نوازندگی ساکسوفون یاشار خسروی در بین کارهای محبوب سال قرار گرفت. اما داستان ماکان بند هم به سال گذشته بر میگردد. «امیر مقاره» و «رهام هادیان» اعضای ماکان بند بودند که در سال 95 قطعات «خدا پشتمه»، «ببین منو»، «خیالت تخت» و «دیوونه» را منتشر کردند. آنها در سال 96 با یاشار خسروی به عنوان پرودیوسر همکاری کردند و امیرمیلاد نیکزاد هم تنظیم قطعاتشان را انجام داد و فعالیت ماکان بند از سوی موسسه «آوازی نو» پیگیری میشد. سرانجام در تابستان آنها توانستند آلبوم «دیوونه بازی» را منتشر کنند. هرچند منتقدین ماکان بند آنها را از لحاظ استایل ظاهری و لحن خوانش متهم به تقلید از گروه مسیح و آرش عدلپرور میکنند اما آنها با انتشار آلبوم دیوونه بازی و برگزاری مراسم رونمایی بزرگ آن در برج میلاد نشان دادند که طیف مخاطبان خودشان را دارند و میتوانند یک رقیب جدی برای کنسرتهای نیمه دوم سال 96 باشند.
مسیح و آرش
آرش عدلپرور و مسیح یکی از گروههای موفق این روزها هستند. آنها از اوایل دهه نود فعالیتهایشان را شروع کردند و از همان اولین قطعاتشان با فضای متفاوتی که داشتند توانستند آغازگر یک جریان باشند. جریانی که این روزها در بازار موسیقی مخاطب پیدا کرده و خوانندههای زیادی هم به آن متمایل هستند. مسیح و آرش از همان اولین آهنگهایشان با لحن اعتراضی! خود توانستند مضمون گلایه و اعتراض ترانههایشان را به شکل متفاوتی منتقل کنند. آنها در کنار ترانههای معترض خود، مدلی از عاشقانه را ارائه کردند که بر خلاف کارهای مرسوم بازار بود. از این جهت که تا پیش از شروع جریان کارهای مسیح و آرش، عاشقانهها عموماً به دو دسته سیاه که توام با ناله و نفرین و عاشقانههای من و تویی بود تقسیم میشدند. اما مسیح و آرش در عاشقانههایشان به زعم خیلیها دست بالا را داشتند و روایتشان غالباً فارغ از این دو مدل بود. لحن خوانش این دو خواننده و خصوصاً آرش این روزها در میان خوانندگان زیادی دیده میشود که اتفاقاً خیلیها جواب هم گرفتهاند. آرش و مسیح از حدود دو سال قبل و همزمان با پیگیری مراحل اخذ مجوزشان در زمینه ساخت ملودی و نوشتن ترانه به شکل جدی با خوانندههای زیادی همکاری کردند. علی لهراسبی، محمدرضا گلزار، هوروش بند و مهدی آذر و… برخی از خوانندگانی بودند که ساختههای مسیح و آرش را تا کنون اجرا کردهاند. موضوع جالب این است که آنها مستثنایی برای این قاعده معروف هستند که اگر آهنگساز و ترانهسرا خواننده باشد کار خوبش را به دیگران نمیدهد! چون اتفاقاً کارهای که آرش و مسیح در اختیار این خوانندهها قرار دادند از لحاظ کیفی در سطح خوبی بودند. چندی پیش هم اولین قطعه رسمی آنها به نام «چه قشنگ» منتشر شد و این دو هنرمند وارد فصل جدیدی از فعالیتهای حرفهای خود شدند. حالا زمزمههای انتشار آلبوم رسمی آنها تا پایان سال جاری و برگزاری کنسرتشان شنیده میشود و باید دید استراتژی شرکت آراد برای آنها چیست.
Download new Track Mag Article
اردلان سرفراز يکي از شاعران مطرح و قديمي خارج از کشور است که سابقه ي زيادي در همکاري با خواننده ها و هنرمندان موسيقي ايران دارد.
مدتي پيش خبرهايي از شکايت اين شاعر از علي لهراسبي،رضا صادقي و سينا سرلک منتشر شد و در روز چهارشنبه 19مهر،خبر رسيد که اين شکايت به سود اردلان سرفراز به پايان رسيده و هر سه خواننده به 2 سال حبس تعزيري محکوم شده اند.
خب اين امر طبيعي است و هر شاعر ديگري هم بود به اين استفاده ي بدون اجازه از اشعار خود واکنش نشان ميداد،چرا که اين کار به وضوح سرقت ادبي نام دارد و توهين به شاعر محسوب ميشود پس نميتوان اين را گفت که چرا شاعر پيگير کار خود بوده و از آثارش دفاع کرده است!
اما بعد از اعتراض و شکايت اردلان سرفراز،اين سه خواننده واکنش هاي عجيبي نشان داده اند
به طور مثال رضا صادقي متني را در اينستاگرام خود منتشر کرد که نشان دهنده ي اين بود که گويي مشکل از جاي ديگر است و شاعر اشتباه کرده که اعتراض کرده و در مورد احضاريه دادگاه هم اعلام بي خبري کرد.
سينا سرلک هم که گفت 2 سال پيش مشکلم را با اين شاعر حل کرده بودم و نميدانم چرا شکايت کرده،هرچند آن شعري که من در قطعه ي برخيز خوانده ام گفته بودند که براي ابتهاج است،تازه اگر براي این شاعر باشد تنها 2 بيت از آن، شعر ایشان است.
(اينکه چطور ميشود يک هنرمند نسبت به قطعه اي که براي يک سريال ميسازد و جايگاه ويژه اي هم دارد اينقدر بي اهميت باشد که نداند شاعر کار کيست هم، خودش يکي از عجايب است!)
علي لهراسبي هم که در کمال خونسردي هيچ واکنشي نشان نداد.
همه ي ما ميدانيم که اين سه خواننده ي موسيقي ايران کارشان خوب است و اما نکته درست همينجاست که چطور ميشود سه خواننده ي مطرح موسيقي که در فضاي حرفه اي مشغول به فعاليت اند چنين کار غير حرفه اي را انجام دهند و بدون اجازه ي شاعر از اثر او استفاده کنند؟!
شايد همه ي اينها به دليل اين بي قانوني که در سالهاي اخير بوجود آمده باشد،به طوري که ديگر نياز نيست کسي براي کاري که ميکند به ديگري جواب پس دهد. و به خودش ميگويد کسي که حواسش به اين چيز ها نيست و مردم اصلا برايشان مهم نيست که چه براي که بوده است پس بهتر است ما کار خودمان را بکنيم و وقتي ميتوانيم اينقدر آزادي عمل داشته باشيم از موقعيت خودمان استفاده کنيم.
اين درست است که آنها خواننده هايي پر طرفدار اند ودقيقا به همين دليل انجام چنين کاري از آنها بعيد بود.
و اما با جبهه اي که اين خواننده ها و وکيل هايشان گرفته اند معلوم است که حق را به خودشان داده اند و بايد به زودي منتظر عذر خواهي شاعر نام آشناي ايران باشيم…
منبع:وب سایت گراتومیک
Download new Track Mag Article
بسیاری از مردم، از سرقت ادبی (Plagiarism) با عنوان کپی کردن آثار دیگران یا قرض گرفتن ایده های آنها یاد می کنند.
اما عباراتی مانند “رو نوشت (کپی) نمودن” و “اقتباس کردن” ممکن است واقعیت امر را به روشنی نشان ندهد…
،بر اساس لغتنامه آنلاین مریام-وبستر، توضیح سرقت آثار دیگران (Plagiarize) به شرح زیر است:
-سرقت یا تخریب (ایده ها یا سخنان فردی دیگر) با عنوان فردی دیگر (غیر از صاحب اصلی)
-استفاده از (محصولات و حاصل اثر دیگران) بدون دادن حق الزحمه آن
-انتشار و یا ارائه یک ایده با نام ایده جدید یا اصلی که در واقع از یک ایده دیگری مشتق شده است.
-به عبارت دیگر، سرقت ادبی عملی کلاهبردارانه و تقلبی است. این امر شامل سرقت حاصل زحمات دیگران و همچنین دروغ های گفته شده بعد از آن است.
اما آیا سخنان و ایده ها واقعا می شود سرقت شوند؟
بر اساس قوانین پاسخ مثبت است. عبارت “ایده های اصلی” به عنوان یک ملک فکری شناخته می شود و توسط آیین نامه حقوق طبع و نشر (Copyright) همانند اختراعات اصیل از آنها محافظت می شود. تقریبا تمامی گفته ها و عبارات تا هنگامی که آنها به نوعی ضبط شده باشند (مانند یک کتاب یا یک فایل کامپیوتری) تحت محافظت حقوق طبع و نشر قرار می گیرند.
تمامی اتفاقات و امور زیر، سرقت ادبی محسوب می شوند:
-تعویض نام اثر دیگران به عنوان اثر خودتان
-رو نوشت (کپی) کردن گفته ها و ایده های سایر افراد بدون دادن حق الزحمه آن
-استفاده و رو نوشت دقیق از گفته ها و ایده های دیگران در نوشته ها بدون استفاده از علامت های نوشتاری ویژه نقل قول (Quotation Marks) که با دو چنگک ( ” ” ) در طرفین جمله مشخص می شود.
-دادن اطلاعات غلط در مورد نوشته نقل قول شده
-تعویض و یا تغییر کلمات متن نقل قول شده بدون توجه به ساختار جمله بدون دادن حق الزحمه
-رو نوشت کردن تعداد زیادی از گفته ها یا ایده های یک منبع که عمده اثر شما را تشکیل دهد، هر چند هزینه آن پرداخت شود یا خیر
-از بیشتر موارد سرقت ادبی می توان حذر و دوری نمود، همانند نوشتن منبع آن. به طور ساده، تصدیق این که اطلاعات مشخص شده از جایی اقتباس شده است و همچنین فراهم نمودن اطلاعات لازم برای یافتن منبع آن معمولا از جرم سرقت ادبی پیشگیری می کند.
عکس ها، ویدئوها و موسیقی چگونه است؟
استفاده از یک عکس، ویدئو و یا قطعه ای از موسیقی در یک اثری که خودتان ساخته اید اما اجازه مورد قبول دریافت نکرده اید یا منبع آن را ذکر نکرده اید، سرقت ادبی محسوب می شود. امور زیر در جامعه بسیار کاربردی و عادی است. علیرغم استفاده زیاد آن، همچنان سرقت ادبی محسوب می شود.
کپی رسانه (خصوصا عکس) از وب سایت های دیگر برای درج آن در نوشته یا وب سایت خود
ساخت یک فیلم یا ویدئو با استفاده از تکه هایی از ویدئو های دیگران یا استفاده از موسیقی تحت حقوق کپی رایت بعنوان موسیقی متن
اجرای موسیقی شخصی دیگر که تحت قوانین کپی رایت است (مثلا اجرای کاور)
ساخت قطعه ای از موسیقی که از موسیقی دیگری به شدت اقتباس و رو نوشت شده است.
در واقع، این رسانه ها شرایطی را ایجاد می کند که تحت آن، تشخیص این که قوانین کپی رایت یک اثر نقض شده اند یا خیر، سخت می شود. برای مثال:
عکسبرداری یا تصویر (اسکن) یک عکس (برای مثال: عکسبرداری از جلد یک کتاب برای معرفی آن در وب سایت یک شخص)
ضبط صدا یا فیلمی که موسیقی یا ویدئوی تحت قوانین کپی رایت در پیش زمینه پخش گردد.
تشکیل دوباره یک اثر بصری در همان رسانه (برای مثال: عکسبرداری که ترکیب و موضوع آن برابر با ترکیب و موضوع عکس فرد دیگریست).
تشکیل دوباره یک اثر بصری در همان رسانه (برای مثال: نقاشی کردن تصویری که شبیه اثر فرد دیگری است).
میکس دوباره یا تغییر و اصلاح عکس ها، ویدئو ها و موسیقی تحت قوانین کپی رایت، اگر چه همانند نسخه اصلی باشد.
مجاز بودن این شرایط و سایر شرایط مشابه، وابسته به قصد و زمینه ای است که آثار طی آنها تهیه شده اند.
دو راهکار مورد اطمینان که طی آن می توان قوانین را در این شرایط رعایت نمود:
۱) جلوگیری از اتفاق افتادن همزمان این شرایط و ۲) تایید و تثبیت شرایط استفاده از آثار و ذکر منبع آنها به طور مناسب می باشند.