Download new Track Hamid Hiraad
توضیحات رئیس شورای شعر دفتر موسیقی ارشاد درباره این اتفاق
گراتومیک – محمدعلی بهمنی رئیس شورای شعر دفتر موسیقی ارشاد از برگزاری جلسات مصالحه بین شاعران و هنرمندانی که نسبت به حمید هیراد مواضعی داشتند سخن گفت و اعلام کرد که پس از جلساتی که به دعوت موسسه فرهنگی هنری «آوازی نو» با شاعران و ترانه سرایان برگزار شدهٰ حق و حقوق برخی از آنها پرداخت شده است.
محمد علی بهمنی در این باره گفت: حمید هیراد در حال پرداخت حق و حقوق شاعران است؛ دو شاعر دیگر مانده تا رضایتشان جلب شود که او از آنها خواسته که با قبول هزینههای سفر و اقامتشان در تهران، رضایت آنها نیز جلب شود. »
بهمنی در پاسخ به این سوال که چرا شورای شعر، هنگام صدور مجوز متوجه این موضوع نشده و جلوگیری نکرده است نیز گفت: اشعار از طریق سامانه ثبت میشوند و هنرمندان هم ملزم هستند تا زمان انتشار آلبوم تمام رضایتنامههای مربوط به شاعران را نیز در اختیار شورا قرار دهند. وقتی آلبوم به شورای موسیقی برای مجوز ارجاع میشود، تمام این موارد از جمله رضایتنامه شاعران باید در پرونده باشد در غیر این صورت مجوزی صادر نمیشود.
رییس شورای شعر دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: ایشان چهار قطعه دارد که هر کدام از آنها از تک بیتهای دیگر شعرا استفاده شده؛ به ما نیز اطلاع داده شده بود و تا انجایی که من اطلاع دارم به غیر از دو مورد، تمام حق و حقوق پرداخت شده و رضایت شاعران نیز جلب شده است که البته در مورد یکی از آنها شبهاتی وجود دارد و فردی خود را صاحب بیت معرفی کرده که طی روزهای آینده بنابر صحبتهایی که انجام شد قرار است رضایت ایشان نیز جلب شود.
این شاعر در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر این که با توجه به عذرخواهی هیراد و جلب رضایت شاعران، سرنوشت کمپینی که در این راستا تشکیل شده چه خواهد شد و آیا اینکه ماجرا به دادگاه کشیده خواهد شد یا خیر نیز عنوان کرد: راهاندازی کمپین و حمایت شاعران از آن به نظرم اتفاق خوبی بود که قطعا موجب میشود از این دست اتفاقات در آینده کمتر رخ دهد و من به نوبه خود از این اقدام تشکر میکنم. »
پیشتر موسسه فرهنگی هنری «آوازی نو» صاحب امتیاز آثار این خواننده در بیانیه ای از همه هنرمندان و شاعرانی که در این مورد ادعایی داشتند دعوت کرده بود که در جلسات مشترک نسبت به این موراد گفتگوهایی انجام شود.
در متن این بیانیه آمده:
«پیرو انتشار بیانیه هنرمند مردمی، جناب آقای حمید هیراد در مورخ دوازدهم فروردین ماه، بدین وسیله مؤسسه فرهنگی هنری آوازی نو به عنوان تهیه کننده و صاحب امتیاز آثار ایشان، از تمامی ترانه سرایان محترمی که اعلام نموده اند تک بیت هایی از سروده های ایشان بدون کسب رضایت در برخی از آثار آقای حمید هیراد استفاده گردیده است، دعوت می نماید به منظور رفع شبهه ی به وجود آمده، با این مؤسسه تماس حاصل فرمایند تا با تشکیل جلسه و بررسی مشترک موضوع، عنداللزوم نسبت به رفع سوء تفاهم، جلب رضایت و دلجویی از آنان اقدام گردد. همان گونه که در بیانیه آقای حمید هیراد و مؤسسه آوازی نو تأکید گردیده است ما خود را عضوی از خانواده بزرگ فرهنگ ایران و حافظ حقوق مؤلفان و مصنّفان می دانیم و از تمامی امکانات خود در جهت قانونمند نمودن کلیه تولیدات فرهنگی و هنری و حمایت از حقوق صنفی استفاده خواهیم نمود. »
Download new Track Mehdi Yarrahi
مهدی یراحی در واکنش به انتشار ویدئوی یک دوربین مخفی جنجالی همزمان با اکران فیلم «لاتاری» یادداشتی منتشر کرد.
گراتومیک – مهدی یراحی در یادداشتی با عنوان «از چاله «لاتارى» تا چاهِ «كبريت»»از نحوه ی تبلیغات فیلم لاتاری انتقاد کرد.
چندی پیش یک دوربین مخفی برای تبلیغ فیلم لاتاری منتشر شد که با واکنش مهدی یراحی روبرو شد و این خواننده پرطرفدار کشورمان آن تبلیغ را محصولی نژاد پرستانه و توهین به قومیت های ایرانی دانست.
متن منتشر شده توسط مهدی یراحی:
«شايد طى چند روز گذشته، ويديويى را که به شیوه «دوربين مخفى» توسط گروهِ تبليغات فيلم «لاتارى» (با عنوان «كبريت»)، تولید و منتشر شده ديدهايد.
نيازى نيست درباره ميزان «بىمايهگى» سازندگانِ اين آيتمِ «موذى» چيزى بگويم. تنها بايد به حالِ جوانِ بااستعدادى تأسف خورد كه در اولين تجربه سينمايىاش قلههاى بسيارى را فتح كرد، اما شايد به دليل حضورِ ياران و همراهانِ جديدش كه تحجر را با تدين و نژادپرستى را با وطندوستى اشتباه گرفتهاند، پا به بيراهه گذاشت و حال نه تنها جايگاه هنرىاش را به اين ميزان تنزل داده، بلکه گمان مى كنم حتي به نگاه انسانیاش، خدشهاى جدى وارد کرده است.
چنين محصول زشتی، با كمال آرامش در فضاى مجازى پخش مى شود تا عواید فيلمی با محتواى نژادپرستانه، بیشتر شود و در مقابل، قلبهای بسيارى بشكند.
جنابِ مثلاً ارزشى! نان در خون هموطنِ عرب تبار زدى تا براى عزيزانت كلاه ابريشم ببافى؟!
آيا اهانت به اقليتِ محرومى كه از گنج زير پايش حاصلى جز رنج نداشته و ندارد، “هنر” است؟
آيا از لباس سنتى، نجابت، قناعت و سكوتشان هم نتوانستيد بگذريد كه همينها را هم به ابزارى براى بهبود وضعیت گيشه فيلمى (که از نظر انسانى و هنرى شكست خورده)، تبدیل كرديد؟! با اين روشها قصد دفاع از آرمانها و ارزشها را داريد؟! آيا فكر نمیکنيد با اين ميزان توهم، ادا و شؤافِ انقلابى گرى كه داريد، بايد فاتحه ايرانى كه بنا باشد تندروهاى بىسليقه و کجفكرى چون شما مدافعِ فرهنگ و ارزشهايش باشند، را خواند؟! آيا گمان مى كنيد هنوزهم پُزِ داناى كُل گرفتن كار مى كند و جواب میدهد؟! از روى شهيد على هاشمى، شهيد متوسليان، شهيد جهانآرا و شهدايى كه به هر نحو در سخنرانىهايتان وامدارشان هستيد، شرم نكرديد؟
قبولِ شكست، به مراتب بيشتر از رسيدن به پيروزى جنبه، ظرفيت و جسارت مىطلبد. اى كاش اين ظرفيت در شما و همكارانتان وجود مىداشت و اينگونه به تلاشى مذبوحانه و عبث تن در نمىداديد، كه از چاله “لاتارى” به چاه “كبريت” بيفتيد! چرا كه با اين اهانت نژادپرستانه، نه تنها احساساتِ اقليتى نجيب و محروم را جريحهدار كرديد، بلكه با پر رنگ كردن مرزهاى قوميتى، آتشِ فتنه و نفرت را ميان اقوام مختلف ايرانى شعلهور ساخته و در ایام نوروز، عواطفِ هموطنان تان را به بازی و سخره گرفتید.
عالیجنابان لاتارى كه مدعى فهم صحیح از شريعت، نژاد، انقلاب، ناموس و غيرتيد و تقريباً همه اصول را همچون ارث پدرى، با قرائت هاى منحط گروهى ، مصادره به مطلوب كردهايد!
چه خوب كه به فكرِ غيرت ملى هستيد و دست به كار! اما كاش براى اثبات دغدغه مندى هاى غيرت مندانه تان، به معضلات ريز و درشتى بپردازيد كه در بسيارى از موارد، براى جامعه ايران تبديل به بن بست شده اند. مصائبى كه غور در عمقشان (به مدد گستردگى مناسبات) تنها از شما و دوستان تان ، ساخته است. ساختش از شما، تضمينِ فروشش با من! نيازى هم به تبليغاتِ “كبريتى” نخواهيد داشت. روابطتان هم كه براى جذب سرمايه و اخذ مجوز، “الى ماشاء الله” است!
اما قبل از آن بگویید: چگونه مىتوان اثرى كه حتى به شعارهاى سازندگانش (فارغ از درست يا غلط بودن) پايبندي ندارد و در تعارض آشكار با خاستگاه اولیه آن است را باور كرد؟! فيلمى كه در “حرف” قرار است ضدامپريالسيم باشد، اما خالقينش در “عمل” حتى اسمش را (براى جذابيت بيشتر در فروش) بر مبناىِ يكى از نمادهاى نظامِ آمريكايى که در كشورهاى جهان سوم معروفیتى فراوان دارد، برمىگزينند؛ “لاتارى”!! نامى كه تا تيتراژ پايانى فيلم در پى دليلى قانع كننده براى انتخابش گشتم و پيدا نشد!
اگر حتى ذرهاى از شرافتِ شهداى جنگ را به ياد داريد، به جبرانِ تخمِ نفاق و تفرقهاى كه (خواسته يا ناخواسته) در دل جامعه كاشتيد، از اقوام و اقليتهاى ايران، كه با وجودِ ناديده گرفتنها و بىمهریها، هشت سال مرزها را حفظ كردند و هنوز پاى همه محروميتها، خاك مىخورند و دم نمىزنند (بهخصوص جمعيت ايرانى هاى عرب تبار) عذرخواهى كنيد و از اين بيراهه برگرديد.
در روزگارى كه بسيارى از جريانهاى سیاسی، قصد دارند ميان قوميتها، ملتها، اديان، مذاهب و اعتقاداتِ مختلفِ موجود در منطقه خاورميانه؛ بذر فتنه و شكاف و نفاق بپرورانند، غفلتهايى از اين دست، براى تحقق اهدافِ شومِ قدرتهاى معاند، كه خواستهای جز از بين رفتنِ تماميت ارضىِ اين اقليم را ندارند، كافيست!
صهيونيسم هم نمىتوانست چنين هنرمندانه كام مردم را در نخستين روزهاى سال جديد خورشیدی تلخ كند. احسنت!
جا دارد از مديران شبكه دوى سيما هم براى تعلل در معرفىِ ايرانيان عرب (در آيتم دردناكِ نقشه) تشكر و قدرداني كنم.
دست مريزاد! ما مدتهاست به اين ناديده گرفتنها از سوى صاحبان رانت، عادت كردهايم. گرچه مهر و محبت و برادرى هموطنانِ غيرعرب ايرانى، همواره مرهمي بر زخمها و رنجهایمان بوده است. فتنه حقيقى، آب به آسياب دشمن ريختن با هدفِ بهبودِ وضعيتِ گيشه يك فيلم نژادپرستانه و دهانكجى به اقليتهاى مظلوم كشور با سوءاستفاده از احساسات ملى است.
ايران مثال فرش پر نقش و نگاريست كه زيبايىاش را مديون تنوعِ اقوام، زبان، اقشار و فرهنگ هاى مختلف است. كافیست چشمها را بشوييم و جورِ ديگر ببينيم.
مهدى يراحى
فروردين ٩٧»
Download new Track keyhan kalhor
اینبار هنرمندان نباید در مقابل چنین فجایع اسفباری سکوت کنند
گراتومیک – کیهان کلهر (نوازنده و موسیقیدان) در پیِ قطعی غیرعادی برق و اینترنت شهر کلمه از توابع استان بوشهر در حین اجرای کنسرت محسن شریفیان و گروه لیان با انتشارِ متنیِ واکنش خود را نسبت به این مسئله نشان داد.
کیهان کلهر نوشت:
«خبر تاسف باریست که میبایست باعث شرمساری کسانی باشد که تحمل شادی مردم صبور و متین این کشور را ندارند، بله، قطعی غیرعادی برق و اینترنت شهر کلمه از توابع استان بوشهر در حین اجرای کنسرت محسن شریفیان و گروه لیان! او دیشب در دیار خودش به دلیل قطع برقِ تمام شهر به دستور یکی از مقامات این شهرستان از ادامه کنسرت بازماند و حتی حضور چند هزار نفری مردم علاقمندی که از شهرها و استانهای مختلف ایران به قصد تماشای کنسرت به این استادیوم آمده بودند نتوانست باعث لغو خواسته آن “مسئول” شود. متأسفانه این هنرمند سالهاست که از جانب مسئولان رسانه و مقامات استان بوشهر مورد بیمهری و بیاحترامی قرار گرفته به حدی که بردن نام او در رادیو و تلویزیون شهر متبوعش ممنوع است!
با خبر شدم زنان و مردان هنر دوست و علاقمند بهدلیل قطع برق در تاریکی و بی نظمی با مشکلات فراوانی در حین جابجایی و بیرون رفتن از محوطه استادیوم مواجه شدند، جای بسی خجالت و سرافکندگیست برای کسانی که هیچگاه جوابگوی خواستها و نیازهای این مردم مظلوم و عالیقدر نبودهاند و از قرار قصد شنیدن اعتراضات آنان را نیز ندارند.
متاسفانه این اولین بار نیست که اعمال سلایق شخصی که زاده خودسری و ملوکالطوایفی است، صورت پذیرفته و متاسفانه آخرین بار نیز نخواهد بود.
اینبار جامعه هنرمندان کشور نباید در مقابل چنین فجایع اسفباری سکوت کند، از آنجا که موسیقیدانان و هنرمندان ایران تشکل مستقل صنفی ندارند که قائدتاً میبایست پیگیر چنین مسائلی باشد، نمایندگان استان بوشهر در مجلس و وزیر ارشاد و دیگر مسئولان شهر کلمه باید مستقیماً جوابگوی مردم و جامعه هنری کشور باشند.
امیدواریم که اینبار مسئولان خاطی شناسایی و مورد بازخواست قرار گیرند نه اینکه طبق معمول تقصیر متوجه عوامل خارجی و مظنونین همیشگی شود.»
محسن شریفیان نیز در صفحه شخصی خود نوشت:
خیلى خاطرتون مىخوام.
شرمنده شدم که فرصت نشد حتى یه کوچولو تکنوازى کنم…
نذاشتن چیزى که مىخواستم تقدیم کنم…
خیلى ممنون که از راه دور و نزدیک همراهمون بودید.
با این حال من قدردان مسئولین و نیروهاى امنیتى و نظامى هستم که خونى از دماغ کسى ریخته نشد.
قطع برق اونهم براى دوبار و دقیقا زمانى که ما روى صحنه بودیم عمدى بود و قابل پیگیرى و بایستى جوابگو باشند.
دم شهردار و شوراى شهر کلمه که به شخصه اشکهاشون رو دیدم گرم، همینطور شجاعت فرماندار دشتستان.
فقط یادتون باشه ما مجوز قانونى برگزارى برنامه و شوراى تامین رو داشتیم بنابراین مردم جواب مىخوان…
مرکز کنترل برق(دیسپاچنگ) میتواند مسئله را بررسی کند و علتهای قطع اتوماتیک توسط رلهها و ثباتها همواره بطور اتوماتیک ثبت میگردد.
هیچ نفری نمیتواند بدون اجازه مقام بالاتر یا دیسپاچینگ خطوط برق را قطع کند.
کلیه مکالمات توسط چند مرکز بطور عادى و پنهانى شنود دارد و ضبط میشود.
Download new Track Hamid Hiraad
فرصت اصلاح شیوه ها و ترمیم اشتباهات سهوی، همیشه فراهم است
گراتومیک – حمید هیراد پس از حواشی روزهای اخیر سرانجام سکوتش را شکست.
بلاخره حمید هیراد پس از انتقادات زیاد شعرا،تراسرایان و رسانه ها به این اتفاقات واکنش نشان داد و بیانیه ای عجیب را منتشر کرد که به نظر میرسد در آن بیشتر از خود دفاع کرده است، او سعی کرده با سیاستی خاص به این حواشی پاسخ دهد تا بتواند هم دل ترانه سرایان را بدست آورد هم نظر مردم را جلب کند که چندان هم در این امر موفق نبوده است.
او در جایی از این بیانیه به این موضوع اشاره میکند که از ترانه سرایان در صورت دسترسی اجازه گرفته اما هیچ یک از ترانه سرایان این حرف را تایید نمیکنند و جالب این است که او سعی کرده تمام خطاهای خود را توجیه کند و چند دلیل بچگانه را برای استفاده از شعر دیگران آورده است که هیچ بچه ای هم آن دلایل را باور نمیکند.
در جایی دیگر اشاره میکند که اگر نامی از ترانه سرایان نیاورده ام از آن ترسیده ام تا مبادا نام آنها اشتباه نوشته شود و حق صاحبان اثر ضایع شود. و یا حتی میگوید به این دلیل از شعر دیگران استفاده کرده ام تا نشان دهم که شعر کهن فارسی چقدر ارزشمند است…(ما هم مانند شما ربطش را نمیدانیم)
گویا برای این خواننده ی جوان همه چیز شبیه به یک بازی است، هم عملکردش کودکانه است و هم پاسخ هایش!
در حقیقت برای او مهم نیست که کسی این حرف ها را باور کند یا نه، مهم این است که مردم با استفاده ازهمین حواشی و اتفاقات بیشتر او را میشناسند و او معروف تر خواهد شد و در عرض یک یا دو سال آنچنان از کنسرت هایش درآمدزایی خواهد کرد که به راحتی میتواند بازنشست شود و باقی عمرش را در سواحل خارج از کشور به زندگی رویایی خود بپردازد و این مهم نیست که چه بلایی بر سر هنر این مملکت بیاید…
متن کامل بیانیه حمید هیراد:
«به نام خداوند بخشایشگر
سلام می کنم به هموطنان عزیزم
مایل بودم که در روزهای آغازین سال نو، به گونه ای دیگر با مشتاقان فرهنگ و هنر ایرانی مان صحبت کنم ولی حواشی پیش آمده در روزهای اخیر، مرا ناگزیر می کند تا به جای بهاریه، از دری دیگر چند جمله ای بگویم . امید که به گوش مهربانی و مروت، این نوبت، کمی منصفانه تر ، همدیگر را به شنیدن و تحمل و همراهی بنشینیم. برخی از هموطنانم ، چه در کسوت کارشناس و چه در زمره ی منتقد ، از سر دلسوزی در حق ترانه یا ترانه سرا، خطابیه هایی برای بنده نوشته اند و برخی شنوندگان هم ابراز لطف هایی داشته اند. از هریک ، به دلیلی و از نظرگاهی متفاوت سپاسگزارم ولی به سهم خود، لازم میدانم در اینجا توضیحی داده باشم تا خدای ناکرده، سکوت بنده ، حمل بر بی توجهی نشود.
چندی قبل هم در مصاحبه ی مکتوبی، بی آنکه داعیه ی کارشناسی داشته باشم ؛ گفته بودم که استفاده ی عینی از بخشی از سروده ی شاعری یا تغییر یافته ی بیتی از ترانه ای یا بهره مندی محتوایی از شعر سراینده ی محترمی، منحصر به کار بنده نیست و سابقه ای طولانی در ادب فارسی دارد و نمونه های این بهره مندی اینجانب هم عموما مورد تایید اهالی ادب معاصر، از جمله ” شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی کشور” قرار گرفته است و نمونه های این به اصطلاح “تدوین” و پیوند، هرگز با مخالفت این شورا و یا مشروط نمودن تولید این آثار، مواجه نشده اند و طبعا مثل سایر آثار دارای مجوز در این کشور ، دارای سابقه های مستند در دفتر موسیقی وزارت ارشاد است.
البته بنده هم به عنوان عضو کوچکی از جامعه ی هنری این خاک ، برای نشان دادن اعتقادم به ناپسند بودن سرقت ادبی از آثار دیگران و رعایت عرف و ادب، در پیوست معرفی آثار ارائه شده، به ویژه در قطعات اخیر، مرجع هر برداشت را هم ذکر کرده و در صورت دسترسی، از شاعر مورد نظر هم کسب اجازه و رضایت نموده ام . ناگفته هم نماند که پرهیز از ذکر نام صریح و همگانی این عزیزان، صرفا به دلیل فقدان اعتماد کامل به صحت اسامی در محدوده ی فضای مجازی و تردید اخلاقی در ضایع شدن حقوق صاحبان حقیقی این آثار بوده است نه نیتی دیگر . اما عجالتا عرض میکنم که بهره گیری از تجربیات ادبی شاعران و ترانه سرایان هموطنم، عموما دلایلی از این قرار داشته اند:
– یادآوری ظرفیت های متفاوت گنجینه ی ارزشمند شعر کهن فارسی و تشویق مخاطبان به نگاهی دیگر گونه به این میراث ملی
– معرفی دیگرباره و متفاوت سروده های شاعران معاصر و همنسلان ترانه سرا و همچنین بهره گیری از آشنایی های تاریخی و پاره های ادبی مشهور ایشان در “پیوندهای” کلامی خودم به علت ” تناسبات وزنی یا معنایی با کل قطعه ی درحال ساخت ، با هدف ارتقای صمیمیت کار و تقویت ماندگاری مجموعه ی اثر در ذهن مخاطبان و طبعا تسهیل در انتقال مفهوم کلی یک قطعه ی موسیقایی با استفاده از صرفا یک، دو بیت از سروده ی شاعر یا ترانه سرایی دیگر
– ایجاد طیف جدیدی از نشاط اجتماعی در خیل عظیم مردم و بخصوص میلیونها جوان علاقه مند به شنیدن صداهای تازه از بستر موسیقی پویای ایرانی
لازم میدانم با کمال صداقت و اعتماد ، اعلام کنم که اقبال نسبی و افتخار آمیز هموطنان باصفایم به این بنده ی کمترین، بعد از لطف خدای بزرگ، مرهون محبت وسیع و زلال مردم این سرزمین عزیز و همچنین بزرگواری ها و راهنمایی های شاعران و ترانه سرایان و منتقدین آثار مختصر اینجانب بوده است و یقینا تجربیات ارائه شده از سوی این بنده هم، از جنس آزمون خطای یک آدم معمولی است که نیازمند فرصت دهی و نقد و اصلاح است. اصلاحی که در مسیر دلسوزانه و منصفانه اش ، محسنات یک پدیده و شیوه ی متفاوت و تاثیرات آن در منظری وسیعتر به نام جمعیت جوان و مردم صاحب ذوق و شعور هنری نیز دیده میشود و مسیر هدایت و راهنمایی هم ، به اندک دلخوری شخصی یا اعمال سلیقه ای فردی، بسته نمیشود که این آیین شایسته ، البته از بزرگان، بسیار پسندیده تر است .
شاید قدمی به اشتباه رفته باشم یا کلامی به پختگی نگفته باشم؛ به گمانم فرصت اصلاح شیوه ها و ترمیم اشتباهات سهوی، همیشه فراهم است و همچون امید به لطف واسعه ی خداوند، همیشه میتوان امیدوار بود که دنیای گسترده ی هنر ، برای ایفای نقش های مختلف و رساندن نغمه های متفاوت، صحنه هایی بسیار بکر و وسیع دارد .
به قول آن ظریف: … خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد!
Download new Track Hamid Hiraad
حاشیه های حمید هیراد و ماجرای شکایت از او/ وادیه ی سارقان!
گراتومیک – عباس راد: امروزه در موسیقی ما تعدادی از به اصطلاح خوانندگان دست به سرقت ادبی میزنند، اما بیایید در ابتدا تعریفی از سرقت ادبی ارائه دهیم.
از دید نقد سرقت ادبی ازسرقت اموال شخصی زشت تر است زیرا توهین به جامعه ی موسیقی و فرهنگ یک سرزمین است .
چندی پیش اردلان سرفراز از رضا صادقی و علی لهراسبی به دلیل سرقت ادبی شکایت نمود و برای این دو خواننده ی قدیمی حکم حبس صادر شد! آخر کار به عذرخواهی رسید و اینکه چه چیز باعث شد این دو هنوز بدون هیچ مانعی به فعالیت ادامه دهند هم خودش نکته ای جالب است!
حال حمید هیراد خواننده ی “سطح پایین از دید نقد” که فقط به پشتوانه ی تبلیغات گسترده در حال فعالیت است بدلیل سرقت ادبی تحت پیگیری است و امضا های جمع شده برای برخورد قانونی با وی از تعداد آهنگ های او بیشتر است!
هیراد به خوبی نشان داد که پول هنر نمیاورد.
سوألی که پیش می آید این است که چرا با این دزدان “کلمه و هنر” برخورد صورت نمیگیرد؟؟؟ چرا صدای جامعه ی موسیقی شنیده نمیشود؟؟
امثال هیراد از ابتدا با سرقت جایگاه آمدند و بعد شروع به سرقت صدا کردند (صدا سازی) ، بعد که عرصه را فراخ دیدند حال دیگر به صورت علنی ترانه میدزدند و به ریش صاحب اثر و مخاطب میخندند!
طبق ماده ۲۳ قانون حمایت حقوق مؤلفان سرقت ادبی ( هرکس تمام یا قسمتی از اثر را بدون اجازه یا عمداً بنام خود نشر دهد تا ۳ سال حبس مجازات اوست)
امثال هیراد ۳ سال نه ! ۳ ماه هم از عرصه موسیقی خارج باشند هوای مسموم موسیقی این روز ها پاک تر خواهد شد و آلودگی صوتی نیز کمتر!
باید دید هیراد چه میکند! مدیر برنامه های وی نشان داد تیم او نه تنها سرقت ادبی میکند بلکه از ادبیات سارقان هم سرقت میکند و به فعالان موسیقی اهانت میکند.
تنها تقاضای موسیقی کشور برخورد جدی با این موضوع است و از مسؤلین انتظار میرود با این زبان درازی ها سر سختانه برخورد نمایند تا در آینده شاهد رونمایی از دزدان جدیدی در عرصه ی موسیقی نباشیم !
اگر بخواهیم تک تک بشماریم هر کدام از اتهام های وارده به هیراد به تنهایی چند سال و ماه او را به دردسر میندازند اما کاش میشد به جای محبوس کردن، او را خاموش کرد تا دیگر هیچ هنرمندی جرات نکند برای دیده شدن بیشتر دست به چنین سرقتی بزند چرا که بدنامی او پای هنر و هنرمند این مملکت نوشته میشود و این چیزی جز تخریب نیست…
منتقد :عباس راد
Download new Track Hamid Hiraad
هشتک “نه به سرقت ادبی” جواب داد
گراتومیک – بلاخره شاعران و ترانه سرایان هم یاد گرفتن که از حق خود دفاع کنند.
اگر یادتان باشد ما چندین ماه پیش مقالات و خبر های متفاوتی در ارتباط با سرقت ادبی حمید هیراد نوشته و برایتان منتشر کردیم، این مطالب از سوی شاعران و ترانه سرایان تایید شد اما طرفداران هیراد همچنان به آن باور نداشتند.
در آن ابتدا هیچ خبرگزاری و وب سایتی جرات انتشار چنین مطالبی را نداشت چرا که ممکن بود مورد هجوم طرفداران این خواننده ی جوان قرار گیرد و حتی شاعران هم همراه نمیشدند تا از حق خود دفاع کنند و به آن فرهنگی عمل کنند که در شعرهایشان از آن مینویسند.
اما نقد های ما از این خواننده ی جوان تنها در ارتباط با این سرقت ادبی نبود بلکه در ارتباط با رفتار و نوع عملکرد او هم بود و لیستی از مقالات منتشر شده در ارتباط با او عبارتند از:
ماجرای سرقت ادبی حمید هیراد از شاعری گمنام
ماجرای سرقت ادبی حمید هیراد از زبان علیرضا بدیع
افزایش محبوبیت حمید هیراد بعد از دورهمی
سواستفاده از لایک و کامنت یک دی جی هلندی
اما بعد از اینکه علیرضا بدیع در تلویزیون به سرقت ادبی حمید هیراد اشاره کرد و انتقادات از این خواننده بیشتر شد او در ابتدا هیچگونه واکنشی نشان نداد اما بعد ها آنها را تهدید به شکایت کرد و در حقیقت از آنها طلبکار هم بود که چرا می آیند و از حق خود دفاع میکنند.
سرانجام پس از این پیگیری ها جمعی از شاعران و ترانه سرایان بیانیه ای را منتشر کرده اند، در این بیانیه و شکایت نامه ترانه سرایان بنام ایران همچون روزبه بمانی، علی آذر، مهدی ایوبی ،محمد علی بهمنی، حسن علیشیری، حسین غیاثی و حتی هنرمندی مانند سیامک عباسی و … حضور دارند.
قطعا حمید هیراد بعد از این اتفاق دیگر نمیتواند سکوت کند و باید به این افراد و جامعه هنری ایران پاسخگو باشد البته از ابتدا معلوم بود راهی را که او انتخاب کرده به چنین سرانجامی ختم خواهد شد چرا که خواننده ای بود که در همان چند قطعه اولش دست به چندین سرقت ادبی زده بود.
او در حقیقت رکورد سرقت ادبی ایران را به نام خود ثبت کرده است و گویا ما میتوانیم او را “رکورد دار سرقت ادبی تاریخ ایران” بنامیم…
منبع: وب سایت گراتومیک
Download new Track Mag Article
حواشی برنامه دورهمی و شکایت علی اوجی از علیشمس
گراتومیک – علی اوجی با انتشار پستی در اینستاگرام به صحبت های اخیر علیشمس درباره ی گرفتن پول های کلان از خوانندگان واکنش نشان داد و گفت که از او شکایت خواهد کرد.
اما این واکنش او را هم میتوان مورد نقد قرار داد، چرا که این کاملا مشخص است که در صورت شکایت علیشمس متهم خواهد شد زیرا او نمی تواند بیاید و فیش های واریزی بیاورد و به همه نشان دهد و بگوید که ببینید من راست میگفتم و آن خوانندگان هم هرگز نمی آیند بگویند که ما پول داده ایم پس علی اوجی خوب میداند که چکار میکند!
اما عقل چیز دیگری میگوید، اگر دقت کرده باشید وقتی که نرگس محمدی به همراه علی اوجی به عنوان مهمان به برنامه دورهمی آمده بودند، نرگس محمدی به مهران مدیری گفت که همان دفعه اول هم که من به این برنامه آمدم علی مرا دعوت کرد! پس مشخص است آن کسی که مهمان ها را به برنامه دعوت میکند خود علی اوجی است اما او در فیلمی که در اینستاگرام منتشر کرد میگوید من مهمانان را به برنامه دعوت نمیکنم! پس این میشود اولین نکته که باید حواستان به آن باشد.
حال نکته ی دوم: آیا علی اوجی فقط بازیگران را به این برنامه دعوت میکند؟ یعنی به خواننده ها که میرسد میگوید که به فرد دیگری بگویید من نمیتوانم؟؟؟
نکته ی سوم: حال که علی اوجی خودش تهیه کننده موسیقی است و چند خواننده را در دست دارد به نظرتان رابطه اش با خواننده ها چطور است؟ آیا واقعا از این رابطه ها استفاده نمیکند؟
نکته ی چهارم: علیشمس در حرفان خود به مهدی جهانی اشاره کرد و گفت امثال مهدی جهانی و اشوان که پول نداده اند از لیست دورهمی حذف میشوند، و همانطور که میدانید علیشمس و مهدی جهانی دوستانی خیلی صمیمی هستند پس احتمالش خیلی کم است که الکی چیزی را گفته باشد و حتما در جمع دوستانه ی خودشان صحبت هایی در این باره شده که علیشمس لو داده است.
نکته ی پنجم: چرا علی اوجی اینقدر عصبی شده که میخواهد شکایت کند؟ چرا خیلی از کاربران اینگونه واکنش نشان میدهند که”تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها” و اگر علیشمس یک حرف مفت زده است چرا علی اوجی نمیتواند با یک حرف حساب جوابش را بدهد و کار به شکایت کشیده است؟
نکته ی ششم: چرا خیلی از مردم حتی با علیشمسی همراه شده اند که از او خوششان نمی آید؟ به نظرتان نشانه ی آن نیست که خیلی از مردم این داستان را میدانند ولی کسی نبوده که حرف دل آنها را بزند؟
نکته ی هفتم: مهران مدیری که از حرف هایش پیداست که اکثر خوانندگان امروزی را قبول ندارد پس چطور میشود که ماکان بند را به برنامه دعوت میکند؟ آیا فقط برای به سخره گرفتن است؟ آیا اینگونه نیست که با چیزی راضی شده است یا کسی راضی اش کرده و حال در برنامه سعی میکند تیکه ای هم به آنها بیاندازد تا ابهتش حفظ شود؟
اینها تنها چند نکته بود و قطعا نکات بسیار دیگری هم وجود دارد که باید به آنها توجه شود.
حال ممکن است عده ای از طرفداران علی اوجی بگویند اصلا گرفته که گرفته! نوش جانش!
باید به اینگونه از عزیزان بگوییم که صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران ارث پدری کسی نیست که هرکسی بخواد با آن بیزینس راه بیاندازد! آنجا حرمت دارد و با مخاطبان میلیونی آنجا میتوان حتی طرز فکر های مردم را عوض کرد چه برسد به سلیقه ی موسیقی…
ما هم در مقالات قبلی و هم در اینجا سعی کرده ایم توضیحاتی را به شما ارئه دهیم اما در نهایت قضاوت با شما مردم است و شما هستید که میتوانید با حمایت از کسی که فکر میکنید حق با او است جلوی فساد،دروغ و خراب کاری را بگیرید…
لینک مقاله قبلی : “تریبونی برای میلیاردرها“
Download new Track Mag Article
در پی صحبت ها و افشاگری علیشمس در خصوص حضور خوانندگان در دورهمی
گراتومیک – پس از صحبت ها و افشاگری علیشمس در خصوص پشت پرده حضور خوانندگان در برنامه دورهمی، عماد طالب زاده و ماکان بند با انتشار یادداشت کوتاهی در صفحه مجازی ، در رابطه با حضورشان در برنامه دورهمی توضیح دادند و هرگونه پرداخت پول توسط خودشان و یا درخواست هزینه از سوی سازندگان برنامه دورهمی را رد کرده و غیرواقعی دانستند.
البته این واکنش ها از سوی طالب زاده و ماکان بند بیشتر شبیه به توجیهاتی بود که کم تر کسی میتواند آنها را باور کند.
یادداشت «عماد طالب زاده» در صفحه مجازی اش، به این شرح می باشد:
«علی اوجی رو خیلی ساله می شناسم، من تو این برنامه مثل خیلی از همکاران باارزشم حضور داشتم، به دعوت آقای مهران مدیری و علی عزیز و همچنین تهیه کننده برنامه آقای احمدی. پولی رو پرداخت نکردم. ازم درخواستی هم بابت پرداخت نشد و اگه مقداری منطقی فکر کنیم، این برنامه نیازمند دریافت وجهی هم نیست.
کاشکی بیایم تو سال جدید بدون دشمنی و کینه ادامه بدیم. کاشکی به این راحتی گناه کسی رو نشوریم»
پیش از این علیشمس در بخش لایو اینستاگرام خود، در خصوص پشت پرده حضور خوانندگان در برنامه «دورهمی» گفته بود:
برنامه دورهمی را دوست دارم، اما علی اوجی که مسئول آوردن مهمان ها به این برنامه است، در پشت پرده پول های سنگینی از خواننده ها می گیرد. از حمید هیراد صد میلیون گرفته بودند و از ماکان بند هم گرفتند ولی کسانی که پول نمی دهند به راحتی از لیست مهمانان این برنامه حذف می کند. مثل «مهدی جهانی» و «اشوان». مطمئنم که آقای مدیری به هیچ وجه از این ماجراها با خبر نیستند. توضیحات بیشتر این خبر را میتوانید در این “نقد” بخوانید.
و اما پاسخ اعضای ماکان بند به سخنان مطرح شده از سوی علیشمس درباره برنامه دورهمی و علی اوجی که برای توجیح کارشان به حالت غیر عادی علیشمس اشاره میکنند…
متن منتشر شده توسط ماکان بند:
منبع: وب سایت گراتومیک
Download new Track Mag Article
پشت پرده برنامه دورهمی و ماجرای انتقاد علیشمس از علی اوجی
گراتومیک – عباس راد: مهران مدیری با برنامه دورهمی این سالها یکه تاز در عرصه ی برنامه های انتقادی در صدا و سیماست اما همانطور که میدانیم اتفاقاتی در پشت پرده رخ میدهد که برخی از خواننده ها فقط با پنج آهنگ به عنوان مهمان در این برنامه حضور پیدا میکنند،بیایید کمی به این مسأله بپردازیم !
علی اوجی شخصیتی است که این روزها یکی از قدرتمندان در عرصه ی تولید موسیقی، برگزاری کنسرت، تهیه کنندگی و انتخاب مهمان برای برنامه ی دورهمی و مدیر برنامه های رضا یزدانی است و طبق ادعای علیشمس و دانسته های ما اوجی یکی از دلالان فعال درموسیقی یا به قول معروف همان مافیای بزرگ موسیقی ایران است. او با قدرتی که به وسیله تهیه کنندگی در موسیقی و روابط خود به دست آورده است به سینما راه پیدا کرده و حال او است که تعیین میکند چه کسی به دورهمی بیاید و چه کسی نیاید، به عبارتی اینکه مردم چه کسی را بشناسند و چه کسی را دوست داشته باشند و به او گوش دهند را همین شخص مشخص میکند و ما چندین ماه پیش به همین موضوع اشاره کردیم و “ماجرای حضور خوانندگان در برنامه دورهمی” را برایتان توضیح دادیم.
اما قبل از پرداختن به حاشیه ی علی اوجی چیزی که ذهن را مشغول کرده دروغ آشکار ماکان بند روی آنتن سیما بود که برایتان بازگو میکنیم: ما با پول نیامدیم ، سختی کشیدیم، خنده ام از سخنان امیر مقاره است که میگفت: پیک موتوری بودم و بی پول! مردم را چه فرض کرده اید؟ اینکه تهیه کننده برایتان خرج میکند تا به دورهمی بیایید و این همه تبلیغات گسترده را پول حساب نمیکنید؟ به شهرت رسیدن با پول چه چیزی غیر از این است؟؟؟
واقعاً فکر کرده اید مردم نمیدانند که تریبون مدیری جایی برای شما و امثال هیراد ندارد و خود را با باج دادن وارد تلویزیون کرده اید؟؟ برای دیده شدن حتی حاضر بودید مدیری با لحنی تمسخر آمیز بگوید : ترک (در ) را برایمان میخوانی؟؟؟؟ و بعد بدون آهنگ و ریتم، شبیه کودکی ۵ ساله شعری را که چرکنویس کرده اید میخوانید .
آقای اوجی سوأل من از شما این است که معیار شما برای انتخاب چیست؟؟؟؟؟ ارزش برنامه ی مدیری را با چه قیمتی پایین میاورید؟؟ ۱۰۰ میلیون؟؟؟؟ این رقم برایتان کافیست تا بی استعداد هایی امثال ماکان بند را به تمام ایران نشان دهید؟؟ و آنها جایی بنشینند که امثال سامان احتشامی و سالار عقیلی و نوابغ موسیقی ایران آنجا جلوس کرده اند؟؟
به راستی که هر چیزی قیمتی دارد و با پول همه چیز آسان گردد !
اما جالبتر اینجاست اولین هنرمندی که در مورد حواشی علی اوجی صحبت کرد علیشمس بود کسی که خودش از موسیقی بهره نمیبرد و کاملا در هر آهنگی خود را به گوش شنونده تحمیل میکند. حرفهایش کاملا بجا و درست بود اما جناب علیشمس یادتان باشد شما هم دست کمی از این دوستان ندارید و یادمان نرفته که چگونه آهنگ ها را با صدای خود تخریب میکنید ! جنابعالی هیچ سهمی از موسیقی ما ندارید اما موضعتان قشنگ و درست بود و قابل تحسین و دفاع!
این را هم فراموش نکنیم اگر راه برای شما هم باز بود قطعاً جنابعالی هم این روز ها یکی از مهمانان دورهمی بودید و روی آنتن زیارتتان میکردیم و کاملا حق به جانب از سختی هایی که برای ارتقائ موسیقی این مرز و بوم کشیدید برایمان سخنرانی میکردید!
یادمان باشد پول استعداد را نخواهد ساخت و هرگز هنر با پول خریدنی نیست هرچند که بی هنران این روزها تور کنسرت اروپا برگزار میکنند و از در و دیوار میخوانند اما اینها ماندگار نیست.
منتقد :عباس راد
Download new Track parvaz Homay
پرواز همای به انیميشن ديرين ديرين براى سواستفاده از آهنگ معروف انتقاد کرد
گراتومیک – پرواز همای خوانندهی موسیقی سنتی ایران- نسبت به استفاده از قطعهی «سفر» از انیمیشن «دیرین دیرین» انتقاد کرد.
او در یادداشتی آورده است:
«خطاب به محمدرضا علیمردانى و تمام كسانى كه با سواستفاده از آهنگهاى معروف و قديمى، آثار هنرى يا تبليغى مىسازند و از شبكههاى مجازى يا تلویزيون ايران به نمايش در مىآورند؛ از هنرمند با شعورى مثل «على مردانى» بعيد بود كه با اين ادبيات زشت شعرِ آهنگى را كه براى مردم و هزاران جوان يادآور خاطراتى زيبا و نوستالژيك بوده، استفاده کند تا يک انیميشن براى انتقال پيامى اجتماعى خودش بسازد. «اگه یه روز بری سفر» یکی از معروفترین آثاری است که در ذهن و خاطرهى همه رنگ و بويى جاودانه دارد؛ حالا اما شما با يك شعر بسيار زشت و … آن را ابزارى براى ساخت اثر هنرى خود تبديل كردهايد.»
این خواننده در ادامهی پیام خود آورده است: «آيا براى به اصلاح ابتكار خودتان از خوانندهی این اثر اجازه گرفتيد كه تك تك بيتها را به شكل كاملا مبتذل تغيير دهيد؟ آيا تا به حال از كنار رودخانههاى دركه يا دربند گذر كرده و جوانهاى گيتار به دست را در حال خواندن اين آهنگ ديدهاید؟ آيا مى دانستىد خيلى از جوانهاى گيتار به دست اولين آهنگى كه ياد گرفتهاند، همين آهنگ بوده است؟ آيا به عنوان يك هنرمند به حق كپىرايت باور دارید؟ آيا مى دانىد اگر در يك كشور اروپايى مرتكب چنين جنايت هنرى بشوىد چه اتفاقى برايتان خواهد افتاد؟ آيا فكر مىكنید استفاده از آهنگ معروف براى انتقال پيامهايتان كار درستى است؟
آيا با اين حساب خودتان را هنرمند مىدانید؟ اجازهى هنرمند شرط ادب و اصول كار حرفهاىهاست؛ حتى اگر خوانندهای باشد که در کشور حضور نداشته باشد؛ اما گويا این روند در آثار شما ادامه دارد؛ به نظر میرسد شما یک عذرخواهى بزرگ به خوانندهی این اثر و همچنین جامعهى موسيقى بدهكار هستید كه اين كارتان به شدت قابل نقد است.»
او ادامه داده است: «نبود حق كپى رايت در ايران موجب فاجعههاى اينچين بزرگى است كه اين روزها بسيار زياد شاهد آن هستيم و مشاهده میکنیم كه حتى از ملودى آهنگهاى بسيار فاخر در تبليغات تلویزيونى براى كالاهايى مانند گلاب و فرش و روغن و ماكارونى و ماست و پيچ و مهره و … استفاده مىكنند و در این میان همه سكوت كردهاند و به رويشان نمىآورند؛ به راستى از ماست كه بر ماست وگرنه …»
این در حالی است که اولين كنسرت تور اروپايى هماى و گروه مستان با عنوان نان و دندان از تاريخ سوم ماه مارچ از شهر استكهلم سوئد با استقبال هوادارانشان آغاز شد و پس از اجرا در شهرهاى كلن و برلين و لندن و منچستر ٢٨ فروردين در دوسلدورف به پايان رسيد.
«هماى» در اين تور تركيبى از آهنگهاى تازه و قديمىاش را همراه با گروهى از نوازندگان قديمى و جديد گروه مستان اجرا مىكرد. پاشا هنجنى و ميلاد عليپور و عليرضا مهدى زاده و محمد جابرى و آرزو رضوانى در اين تور هماى را همراهى کردند.
Download new Track Mag Article
اجرای گریه آور احسان علیخانی، بهنام بانی و شهاب مظفری در لحظه تحویل سال
گراتومیک – سلبریتی هایی که با خودخواهی تمام بهترین لحظات ملتی که در طول سال با مشکلات مختلف روبرو هستند را به عزاداری تبدیل میکنند.
اگر در لحظه تحویل سال به شبکه سوم صدا و سیما نگاه کرده باشید حتما اجرای بهنام بانی را در برنامه احسان علیخانی دیده اید، اجرایی که بیشتر شبیه به عزاداری بود تا برنامه ی تحویل سال. مجری این برنامه احسان علیخانی “سلطان گریه ی ایران” بود و مهمانان ویژه ی او بهنوش بختیاری همیشه در صحنه، و بهنام بانی خواننده به ظاهر محبوب این روزهای موسیقی ایران بودند، البته شهاب مظفری هم لحظاتی در این برنامه حضور یافت.
گویا احسان علیخانی این ویژه برنامه را با برنامه ی ماه عسل که به موضوعات سیاه جامعه میپردازد و معمولا بیننده را به گریه می اندازد اشتباه گرفته بود و درست در لحظه ی تحویل سال، این سه سلبریتی شروع به گریه و اشک ریختن کردند تا بتوانند فاجعه ی دیگر را خلق کنند.
بهنام بانی که با اجرای دعای تحویل سال آنچنان غمگین بود که گویا به مراسم ختم آمده است، شهاب مظفری هم که جدیدا در هر برنامه ای که حاضر میشود چند اشک تمساح میریزد و یادش میرود که همان آدمی است که به شاخ های اینستاگرام پول میدهد تا با آهنگ هایش قر بدهند تا بتواند مخاطب بیشتری را جذب کند.
گویا که در ورودی سازمان صداو سیما نوشته اند “لطفا با گریه وارد شوید“!!!
واقعا جای سوال است که چرا باید لحظات شیرین یک ملت به دلیل خودخواهی شما خراب شود؟ چرا فکر میکنید این مظلوم نمایی ها هنوز جواب میدهد؟ چرا آن لحظاتی که با ماشین های گران قیمت خود در حال رانندگی و یا لذت بردن از زندگی هستید را به مردم نشان نمی دهید؟ چرا به مردمی ظلم میکنید که در طول سال با مصیبت های مختلف دست و پنجه نرم میکنند؟
این را بدانید که خودخواهی شما مثال زدنی و بسیار سخیف است. قطعا سال ها بعد پشیمان خواهید شد اما این لحظات را یادتان نرود که تا میتوانستید از آب گل آلود ماهی گرفتید و با چند جمله ی کلیشه ای و گریه زاری با احساسات مردم بازی کردید تا مردم بیشتر شما را دوست داشته باشند.
شما نشان دادید که مردم برای شما اهمیت ندارند پس در هر برنامه ای که میروید نگویید که ما برای مردم میخوانیم! شما محتاج توجه آنها هستید!
مردم ناراحت تر میشوند تا شما بتوانید در زندگی خوشحال تر شوید….
Download new Track benyamin bahadori
درگیری لفظی بنیامین بهادری و محسن رجب پور
گراتومیک – گفتوگوی محسن رجب پور مدیرعامل شرکت ترانه شرقی با یکی از رسانهها در روزهای گذشته سر و صداهایی در فضای مجازی به پا کرد و پاسخ اینستاگرامی بنیامین بهادری در این باره نیز باعث شد موج این حاشیهها بیشتر و بیشتر شود.
محسن رجبپور روز گذشته در گفتوگو با رسانه اینترنتی «تیوی پلاس» گفته بود: «هیچ پولی از بنیامین نگرفتیم و گذاشتیم از قطعات ما در کنسرتهایش استفاده کند.»
این گفتوگو که در صفحه اینستاگرام محسن رجبپور نیز منتشر شد، با واکنش بنیامین بهادری همراه شد و او در کامنتی پای این مطلب نوشت: «شما حقی در مورد اجرای قطعات من در کنسرتها نداشتید و ندارید. ضمناً اگر میتوانید به صورت قانونی جلوی اجرای قطعهای را بگیرید، حتماً این کار را انجام دهید. بعد از اینکه «دنیا دیگه مثل تو نداره» را همه ایران شنیدند و آلبوم «85» تولید شد و آماده انتشار بود، برای اولینبار شما را به واسطه آقای علمشاهی دیدم. اولین چیزی که به من گفتید، «حضرت بنیامین» بود. به نظرم با «حامد همایون» عزیز هم همین کار را کردید و هیچ سندی برای ارتباط شما قبل از هیت شدن کار ایشان وجود ندارد؛ حتی اگر خودش هزار حرف دیگر بزند. (آقای خباز در جریان هستند.) خلاصه اینکه وقت و حوصله جواب دادن به این موضوعات را در مصاحبه و دنیای مجازی ندارم. فقط در صورتی که خواستید به صورت قانونی پیگیری کنید، جوابگو خواهم بود. شما اینکاره نیستید و بیشترین امتیازتان، ارتباطات ارگانی سؤالبرانگیز و اخذ مجوزهای مشکوک است. حالا به زودی دنیا تغییر خواهد کرد و شما باید پاسخگوی سوالات زیادی باشید.»
نگاهی به ماجرای جدایی آنها در گذشته:
خرداد سال 92 بود که به یکباره خبر اتمام همکاری بنیامین بهادری با شرکت «ترانه شرقی» منتشر و با واکنشهای مختلفی روبهرو شد. بنیامین آن زمان در یک گفتوگوی کوتاه در این باره گفت: «بله بنده تأیید میکنم. همکاری من و آقای رجبپور تغییر پیدا کرده است؛ اما جدا نشدهایم. در واقع باید بگویم شکل همکاریمان تغییر پیدا کرده و از آن حالت انحصاری خارج شده است. آقای رجبپور در این سالها زحمات زیادی برای بنده کشیدهاند و همه مسائل مربوط با بنیامین اعم از قراردادها، توافقنامهها و… را انجام دادهاند؛ اما این بار دیگر تصمیمگیرنده و مدیر برنامه گروه بنیامین نیستند و از این پس، بنیامین با گروه خوب و موفقش تصمیمگیری خواهد کرد.»
این خواننده پاپ درباره علت جداییاش از مدیر برنامهاش گفته بود: «احساس کردم گروه بنیامین از پویایی افتاده و به حالت یکنواختی در آمده؛ به همین دلیل، تصمیم داشتم مقداری فضا تغییر کند. البته این تغییرات، ارتباطی با آلبوم جدید ندارد. من با آقای رجبپور دوستی قدیمی داشته و خواهیم داشت. امیدوارم هنرمندان و تهیهکنندههای دیگر هم یاد بگیرند زمانی که یک دوره همکاری به پایان میرسد، بدون کمترین آسیب و ناراحتی و حتی با خوشی، فصل همکاری جدیدی را رقم بزنند. حالا ممکن است کمی محدودتر شود. آقای رجبپور دیگر مدیربرنامه و تهیهکننده آلبوم سوم بنیامین نیستند و آلبوم سوم بنیامین هرگاه به سرانجام رسید، با تهیهکننده جدیدش ارائه خواهد شد.»
محسن رجبپور، مدیرعامل شرکت فرهنگی هنری «ترانه شرقی» پس از اظهارات بنیامین، اتمام همکاریاش با این خواننده پاپ را تأیید کرد و گفت: «بیانیه دادیم و خبری را که منتشر شده، تأیید کردیم؛ اما واقعیت این است که همین الان هم مردد هستم در مورد این موضوع حرف بزنم یا نه. برای من جالب است که چرا جامعه نسبت به این موضوع حساس برخورد میکند. شاید قیم بودن ما برای بنیامین یک جایی دست و پای بنیامین را بسته بود. من این کار را به دو علت انجام دادم؛ یکی برای تجربه کردن بنیامین و دوم برای انجام کارهای بلندپروازانهاش. به نظر من، بنیامین باید مدتی خودش فکر کند و بعد خودش تصمیم بگیرد تا درک و لمس واقعیتهای این جامعه در این حوزه برایش راحتتر باشد. او تصمیمهایی داشت که من مانع آن میشدم؛ بعضی جاها خواسته کارهایی انجام دهد که من نگذاشتهام.»
محسن رجبپور پس از واکنش اینستاگرامی بنیامین بهادری در جوابی کوتاه به او نوشت: «خود خواسته را تدبیر نیست»!
گراتومیک: در ادامه باید دید که درگیری بین آنها به کجا خواهد کشید و آیا محسن رجب پور با استفاده از روابط و تریبونی که در اختیار دارد برای بنیامین دردسرهای جدیدی را خواهد ساخت یا خیر؟
Download new Track Masih
خرید و فروش بلیط های این کنسرت در بازار سیاه، آخرین ورژن کنسرت!
گراتومیک – عباس راد: همانطور که انتظار میرفت دو پدیده ی جدید موسیقی امروز ایران، یعنی مسیح و آرش AP( آرش عدل پرور) که کارهای زیادی را درعرصه ی شعر و تنظیم و موسیقی از خود برجا گذاشته اند و طرفداران زیادی هم دارند بلاخره پس از مدتها انتظار مجوز کنسرت را دریافت نموده و 17 اسفند نخستین اجرای زنده ی خود را برگزار کردند و بلاخره انتظار طرفداران خویش را به پایان رساندند، اما کمی به حواشی کنسرت نه چندان جالب آنها از لحاظ کیفی بپردازیم:
کنسرتی که به ظاهر در عرض فقط ۵ دقیقه تمام بلیط هایش به فروش رفت و در نوع خود رکوردی را که متعلق به بهنام بانی بود در حضور خودِ بانی با خاک یکسان کرد !
اما خرید بلیط این کنسرت شباهتی عجیب به پیش فروش خودرو های تازه وارد مملکت داشت ! بدین معنی که بازار سیاه بلیط فروشی داغ تر از بازار ارز تهران بود به طوری که دلالهای فعال در عرصه ی کنسرت، بلیط های سالن را به قیمت های نجومی قیمت گذاری کردند و از آب گل آلود ماهی گرفتند.
اما جالبتر از این مبحث لحظه شروع کنسرت بود، درست زمانی که تمام جمعیت منتظر شنیدن صدای دو خواننده محبوبشان بدون فیلتر و افکت بودند.
در یک کلام از لحاظ تکنیک فاجعه رخ داد! دقیقا همان مسأله ای که امروز موسیقی ایران را وارد حاشیه کرده، صدا سازی بدِ آنها هنگام اجرا حس هنرمندان تقلید صدا را القا میکرد و مهمتر از آن، این مسئله بود که آنها کاملاً فالش اجرا میکردند، تعداد نت های درست اجرا شده انگشت شمار بود که این مسأله را نمیتوان به حساب نخستین کنسرت آنها گذاشت و جای بسی تأسف دارد که مردم باید با این هزینه ی گزاف شاهد کنسرت فالش خوانی باشند !
کنسرتی که بسیار احساسی شد و صحنه شاهد بغض و اندوه دوخواننده در آغوش یکدیگر بود، اجرایی که بیشتر مخاطب را احساساتی میکرد تا راضی …
اما نکته ی مثبت هم این بود که اگر شغلی ندارید و سرمایه ای اندک دارید از همین امشب منتظر آغاز بلیط فروشی خواننده های مَجازیِ تازه مجوز گرفته باشید و دلالی را از همین امشب آغاز کنید! و اگر خواننده هستید با حربه ی احساسات وارد سالن شوید یا با پرش های متعدد تهران را به لرزه در آورید!
با این آپشِن ها شما میتوانید در راه موفقیت قدم بگذارید و یکشبه رَه صد ساله را طی کنید.
در پایان فقط میتوان گفت ای کاش کیفیت فدای کمیت نمیشد و اخذ مجوز به منظور صرفاً قبولی کنکور تلقی نمیشد و خواننده ها یاد میگرفتند که کسب مجوز یعنی تا به حال ۱۰ بودید و بعد از مجوز باید ۱۰۰ باشید!
به مخاطب احترام بگذارید کنسرت صحنه ی تئاتر شهر نیست که اشک ها و لبخندها را به تصویر بکشید به گوش ها احترام بگذارید اینها برای بالا رفتن شما از پله های سالن از جان مایه گذاشته اند….
منتقد: عباس راد
منبع: وب سایت موسیقی گراتومیک
Download new Track Mag Article
موسیقی امروز به وسیله اکولایزرهای مختلف که صدا را زیباتر به گوش مخاطب میرسانند و نویز های صدا را کمتر میکنند به سمت و سویی مدرن پیش میرود،اما…
گراتومیک – عباس راد: مشکلی که امروزه گریبان گیر موسیقی ایران شده استفاده ی افراطی از ابزار دیجیتال موسیقی است که باعث شده صداهای نامتعارف بعضی از خوانندگان قابل تحمل به نظر برسد !!!
البته لازم به ذکر است خواننده های خوش صدا و خوش سبک هم به خوبی از این ابزار بهره میبرند.
جنبه ی مثبت استفاده از این تجهیزات “به روز” شدن موسیقی ما است اما در عوض استفاده های نامناسب از آنها باعث فریب مخاطب میشود .
برای مثال خواننده ای جدید با کارهای قابل قبول پا به بازار موسیقی میگذارد، مجوز کنسرت را به راحتی اخذ میکند و بعدها در خبرهای مختلف میبینیم که در عرض چند ساعت تمام بلیط هایش بفروش میرسد و در روز کنسرت مخاطبانی با شور و هیجان برای اولین بار وارد سالن میشوند و با نارضایتی کامل و یک نگاه بُهت زده آنجا را ترک میکنند!
گاهاً دیده شده بعضی ها از آنها آنقدر به تجهیزات وابسته اند که ۳۰۰ میلیون تومان در زمانِ دلار ۱۵۰۰ تومان خرج کرده اند تا در استودیو ای حرفه ای صدای نداشته ی خود را به صورت آلبوم موسیقی در گوش مخاطب فرو کنند تا روی بیلبورد ها شاهد تبلیغ کنسرت احسان حق شناس و امثال او باشیم،با آلبومی که فقط خودشان میتوانند بهمراه اطرافیان از آن لذت ببرند.
و دقیقا به لطف همین تجهیزات است که در نیازمندی های روزنامه شاهد آگهیِ “به چند خواننده نیازمندیم” هستیم…
از طرفی با آگاهی بر این مسائل و وجود همین تجهیزات است که حاشیه سازهایی مانند تتلو ادعای دستگاهی بودن صدای محسن چاوشی را مطرح میکنند و جنجال های جدیدی را در فضای مجازی بوجود آورند.
در اینکه ما راه موسیقی را اشتباه رفته ایم شکی نیست و معلوم نیست که چه زمانی فرا خواهد رسید که دوباره امثال نوری ها و شجریان ها ظهور کنند و یا چند خواننده ی واقعی و مجهز به دستگاهِ هنجره را تحویل موسیقی ایران بدهند!
یادمان نرود که این اوضاع خراب موسیقی ایران باعث شده که بسیاری از خوانندگان خوش تکنیک و کار بلد آنقدر محو بی قانونی این روزهای موسیقی شوند که کلا عرصه موسیقی را ترک کنند که اتفاقا و با این کارشان میدان را برای جولان دادن بُنجُل های امروزه خالی کرده اند،خدا داند که آخر این ماجرا چه میشود…
بی شک در ادامه ی این مسیر تأسف بار چیزی از موسیقی ما باقی نخواهند ماند و اگر این روز ها سبک ها اصلاح نشوند و صدای واقعی به “عرصه ی صدا” تزریق نشود آینده روشنی در انتظار موسیقی ما نیست.
منتقد:عباس راد