Download new Track fereydoun shahbazian
«زنمرد» با بهرهگیری از تکنولوژی پروژکشنِ هولوگرافیک، یک اثر ترکیبی است که اجرای موسیقی آن را ارکستر ملی ایران به رهبری فریدون شهبازیان برعهده دارد.
این رویداد به نویسندگی و کارگردانی کامران رسولزاده و دراماتورژی علی شمس اجرا میشود و آرمان مهربان، تنظیمکننده قطعههای موسیقی – نمایش «زنمرد» برای ارکستر ملی است.
در این موسیقی – نمایش عاطفه رضوی، سارا میرایی و کامران رسولزاده به ایفای نقش میپردازند.
در این پروژه، علاوه بر عوامل یادشده مجید ضابطی مدیر تولید، آزیتا خرمی برنامهریز و دستیار کارگردان، امین علمایی دستیار کارگردان، مهدی مرودشتی سوپروایزر جلوههای ویژه، مِقِدی شامیریان طراح لباس، علی کوزهگر طراح نور، ماریا حاجیها طراح چهرهپردازی، بابک کیوانی طراح صدا، افروز پرتوی طراح و مجری دکور، محمود توسلیان مشاور رسانهای، احسان نقابت عکاس و طراح پوستر و سارا حدادی مدیر روابط عمومی حضور دارند.
این نمایش، ۲۳ و ۲۴ مردادماه از ساعت ۲۱:۳۰ روی صحنه میرود
Download new Track clone
این گروه فعالیت خود را از سال 1393 آغاز کرد و با کنسرتی که ارديبهشت سال جاری در عمارت روبهرو برگزار کرد، رسماً وارد فضای موسیقی شد.
گروه موسیقی «كُلون» که سرودن اشعار و آهنگسازىهای قطعات را خودشان برعهده دارند، سعی دارد رویکرد جدیدی در موسیقی تلفیقی داشته باشد. این گروه که توسط چند همدانشگاهی قدیمی تشکیل شده و آلبومی را هم آماده انتشار دارد، موسیقی خود را ملهم از موسیقی ایرانی میداند که بر اساس فرمهایی موسیقی پراگرسیوراک آهنگسازی شده و رگههایی از موسیقی جَز و کلاسیک در آن وجود دارد.
نوید زمردی (آهنگساز، نوازنده گیتار گلاسیک و گیتار الکتریک) فراز عقیلی (پیانو، آکاردئون و اورگان) شهاب شرفی (آهنگساز، شاعر و خواننده) ، بهتاش ابولقاسم (درامز) و علی شقاقی (گیتار بیس) اعضاى گروه موسیقی «كُلون» هستند که علاقهمندان میتوانند جهت تهیه بلیت این کنسرت به سایت «ایران کنسرت» یا گیشه فرهنگسرای نیاوران مراجعه کنند.
Download new Track naser farhodi
تشییع پیکر ناصر فرهودی همراه با آوازخوانی شهرام ناظری و سعید شهروز
در مراسم تشییع پیکر ناصر فرهودی که در فضای باز تالار وحدت از ساعت ۹ صبح انجام شد، شهرام ناظری در بخشی از برنامه پشت تریبون قرار گرفت و گفت: من هم مانند بسیاری از دوستداران ناصر فرهودی از شنیدن این خبر بسیار اندوهگین شدم. من حدود ۳۰ سال بود که با ایشان همکاری داشتم و آلبومهایی چون بشنو از نی، لولیان، مولویه و بسیاری آثار دیگر را با نظارت ایشان ضبط کردیم و همه کسانی که با ایشان کار کردند؛ میدانند که او به لحاظ اخلاقی صفات عالی و برجستهای داشت.
شهرام ناظری در ادامه گفت: در طی این ۳۰ سال همکاری من با ناصر فرهودی هیچگاه نکته منفی که در جامعه ما بسیار وجود دارد، در وجود او ندیدم. خوشبختانه ناصر فرهودی هم به لحاظ انسانی و هم از نظر تخصصی جایگاه ویژهای داشت و همواره از اینکه با او کار میکردم احساس آسودگی داشتم.
وی همچنین در ادامه افزود: زمان بسیار طولانی لازم است تا انسانی مانند ناصر فرهودی در این مملکت تربیت شود و جای خالی او برای همه ما احساس خواهد شد. امیدوارم میلاد فرهودی و حمیدرضا آداب بتوانند تا حدودی جای خالی زنده یاد فرهودی را پرکنند.
ناظری همچنین گفت: همه ما باید باور کنیم که روزی چنین مراسمی برای ما خواهند گرفت و این مسیری است که دیر یا زود باید طی کنیم این زندگی ارزش این همه خشونتهایی را که در جامعه میبینیم، ندارد و باید به سمت مهربانی حرکت کنیم.
در ادامه؛ بابک صحرایی که به عنوان مجری پشت تریبون قرار گرفته بود، گفت: خداوند بسیاری از انسانها را مانند امانتی نزد ما قرار میدهد و ناصر فرهودی یکی از همین انسانهای شریف بود که با رفتنش جان موسیقی ما ترک برداشت و به صدای ما خشم افتاد. نمیتوانم باور کنم که نگهبان خاطرات موسیقی ما به این زودی از میان ما رفت.
این شاعر در ادامه افزود: فرهودی در عرصه صدابرداری تبدیل به یک ستاره شد و نام درخشان او و برای همیشه در آسمان موسیقی ما خواهد درخشید. حضور فرهودی در موسیقی به نوعی باعث ارتقای سطح کیفی موسیقی ما شد و مردم ما بدون اینکه ناصر فرهودی را بشناسند، با بسیاری از آثاری که در آنها نقش داشت خاطره دارند و این آثار در ذهنشان جاودان است. فرهودی در بسیاری از آثار مهم چهار دهه اخیر نقشی مهم و انکار نشدنی دارد.
سیروس الوند، کارگردان سینما دیگر سخنران این مراسم بود که گفت: من بسیار سعادت داشتم که موسیقی برخی از آثارم را در دهه ۵۰ با همکاری ناصر فرهودی ضبط کردم. تجربه همکاری با او به من فهماند که ناصر فرهودی تنها یک صدابردار موسیقی نیست و ارادت ویژهای به خود موسیقی دارد و درک عمیق در وجودش جریان دارد. او زحمات بسیاری برای ضبط کارهای آهنگسازانی چون بابک بیات و واروژان کشید. در آن سالها امکانات چندان خوبی در زمینهی ضبط صدا وجود نداشت و باید اقرار کرد که کار فرهودی در آن سالها بسیار خلاقانه و هنرمندان بود.
در بخش دیگر این برنامه محمد اصفهانی درباره ناصر فرهودی گفت: هنوز نمیتوانم باور کنم که ناصر فرهودی عزیز با همان سادگی و آرامش همیشگیاش از میان ما رفته است. او تنها یک صدابردار نبود بلکه یک انسان واقعی و دوست داشتنی برای همه ما محسوب میشد. من با بسیاری از دوستانم کارهایی چون ولایت عشق، پهلوانان نمیمیرند، تنهاترین سردار و بسیاری آثار دیگر را در استودیو پاپ و با کمک ناصر فرهودی ضبط کردیم. امیدوارم میلاد عزیز بتواند راه پدر را به خوبی ادامه بدهد. به خانواده ناصر فرهودی و جامعه موسیقی درگذشت این عزیز را تسلیت میگویم.
حمیدرضا نوربخش دیگر سخنران این مراسم بود که گفت: صدابرداری یک بخش تکنیکی دارد که میتوان آن را یاد گرفت و یک بخش دیگر دارد که مهمتر است که به درک و دریافت زیباییشناسی صدابردار ارتباط دارد و آن را نمیتوان یاد گرفت. ناصر فرهودی جزو معدود افرادی بود که این درک دریافت را از موسیقی و صدابرداری داشت به همین دلیل است که یادگارهای جاودانهای از او به جای مانده است.
در بخشهای دیگری از این مراسم مانی رهنمای، فریدون خشنود، سیدمحمد میرزمانی، محمدعلی چاووشی، حمیدرضا آداب، سعید شهروز و همسر مرحوم ناصر فرهودی سخنرانیهای کوتاهی را همراه با تسلیت به جامعه هنری داشتند.
همچنین شهرام ناظری و سعید شهروز در سوگ ناصر فرهودی به آوازخوانی پرداختند. در پایان نیز پیکر زندهیاد فرهود به سمت قطعه هنرمندان بهش زهرا(س) تشییع شد.
در این مراسم بسیاری از اهالی موسیقی چون بابک ریاحیپور، باربد بیات، تورج شعبانخانی، شهرام ناظری، سعید شهروز، حسین شریفی، مجید انتظامی، رضا تاجبخش، کامران رسولزاده، بابک صحرایی، علی جعفری پویان، مزدا انصاری، هومن نامداری، سیروس الوند، علی دهکردی، همایون رحیمیان، میلاد عمرانلو، حمید متبسم، علی اکبر شکارچی، پدرام کشتکار، رامین کاکاوند، مسعود جاهد، حسین علیشاپور، علی تفرشی، بابک زرین، علیرضا میرآقا، محمود علمشاهی، هادی آزرم، قاسم عابدین، علیرضا کهن دیری، سیدمحمد میرزمانی، حمید اسفندیاری، حمیدرضا نوربخش، مانی رهنما، پدرام فریوسفی، آتنا اشتیاقی، محمد اصفهانی، یغما گلرویی و بسیاری دیگر حضور داشتند. فرزاد طالبی (مدیرکل دفتر موسیقی)، بهرام جمالی(رئیس انجمن موسیقی ایران) و علی اکبر صفی پور (مدیرعامل بنیاد رودکی) نیز در این مراسم حضور داشتند.
Download new Track Dang Show
آلبوم جدید دنگ شو با عنوان “مدونای” از ده قطعه به نامهای بادگناهکار، خطا کردم، خطا نیست، عطار، چیزی، به شط، خلیج، حباب، خورشید میشوم، و آخر قصه تشکیل شده است.
کلیت آثار این آلبوم در همان راستای سبک و فضای گذشته دنگشو طراحی شده اما فضای الکترونیک و افکتیو هم به آثار این آلبوم اضافه شده است. دو آهنگ «باد گناهکار» و «چیزی» که پیش از این به صورت تک آهنگ منتشر شده بودند نیز در این آلبوم گنجانده شدهاند؛ اما این بار آهنگ «باد گناهکار» با تنظیمی جدید و متفاوت ارائه شده است.
طاها پارسا (خواننده، ترانه سرا و نوازنده ساکسفون)، میلاد باقری (خواننده)، رضا شایا (پیانو)، صبا صمیمی (تنبک و سازهای کوبه ای)، خشایار روانگر (درامز و سینی سایزر)، سروش عدل (گیتاربیس) به عنوان اعضای اصلی گروه موسیقی «دنگ شو» در کنار هنرمندان مهمان آیدین ترکیان (کمانچه)، اسحق چگینی (نی)، ماکان خویی نژاد (ویلن سل)، آناهیتا دری (هم خوان)، مهرآذین (هم خوان)، کاوه عابدین (صدابرداری، میکس و مسترینگ) و مازیار باباباشی (دستیار صدابردار) در تولید این اثر همکاری کردهاند.
Download new Track Ronnie Wood
رونی وود موسیقیدان و خواننده مشهور راک که فعالیت حرفه ای خود را از دهه هفتاد میلادی آغاز کرد اکنون 70 سال دارد.
او که در سال های اخیر برای بار چندم ازدواج کرد صاحب فرزندانی دو قلو هم شد، دوقلوهایی که یکی دختر و دیگری پسر هستند. وود یک ماه قبل از تولد دوقلوهایش سیگار را برای همیشه کنار گذاشت اما به نظر می رسد اقدام او برای ترک سیگار خیلی دیر بوده است. او اخیرا متوجه شده سرطان بدخیم ریه دارد و گویا راهی هم برای نجات او نیست. همسر 31 ساله رونی نیز این خبر را تایید کرده این در حالی است که دوقلوهای آنها هنوز یک سالشان هم نشده است.
رونی وود با پذیرفتن شرایط کامل جسمانی اش در گفت و گویی تاکید کرد می داند به زودی می میرد و آماده وداع با دوستان و خانواده اش است اما بیش از هر چیزی آینده دوقلوهایش نگرانش می کند.
او عضو یکی از مشهورترین گروه های موسیقی دنیا یعنی رولینگ استون بود.
Download new Track mahmod jahan
انتشار آلبوم محمود جهان با اعتراض خانوادهاش روبهرو شد
تنها چند روز پس از درگذشت محمود جهان، گلچینی از آثارش توسط یک سایت منتشر شد که موجب ناراحتی خانواده این هنرمند شده است.
محمود جهان خواننده جنوبی یکشنبه 8 مرداد 1396 دار فانی را وداع گفت. متاسفانه درگذشت این هنرمند عرصه موسیقی باز هم با حاشیههایی همراه شد.
در روزهای گذشته یکی از سایتها خبری منتشر کرد که براساس آن آلبومی با عنوان «ناخدای بندر» شامل مجموعهای از بهترین آثار «محمود جهان» خواننده و پیشکسوت فقید موسیقی جنوبی ایران، به شکل نسخه دیجیتالی از طریق این سایت منتشر شده است.
انتشار این آلبوم آن هم به صورت گلچین در چنین برههای از زمان، نشانههای سواستفاده را دارد. وقتی هنرمندی از دنیا میرود متاسفانه کسانی هستند که به هر قیمتی میخواهند از نام آن هنرمند سوءاستفاده کنند. گاهی این سواستفادهها به صورت قانونی است و منتشر کنندگان مجوزهای قانونی را دارند که البته از نظر اخلاقی باز هم کاری درست نیست. چرا که بسیاری از این ناشران با مرگ هنرمند، میخواهند از احساسات عمومی مردم نیست به هنرمندِ درگذشته سواستفاده کنند و درآمدهای مالی خود را بیشتر کنند.
گاهی هم این سواستفادهها نه تنها غیراخلاقی است که غیرقانونی هم هست. یعنی منتشر کنندگان نه تنها از مرگ هنرمند برای انتشار آثارش سواستفاده میکنند بلکه مجوز لازم برای انتشار آثار را هم ندارند.
امید جهان فرزند محمود جهان، درباره انتشار آثار پدرش درست چند روز پس از درگذشت او، میگوید: پدرم خیلی مظلوم بود، او زحمات بسیاری برای موسیقی جنوب کشید. اکنون هم که پدرم درگذشته میبینم که آثار او را منتشر کردهاند. درباره انتشار این آثار نه از من و نه از هیچ کدام از اعضای خانواده ما اجازهی لازم را نگرفتهاند.
او ادامه داد: منتشر کنندگان «ناخدای بندر» ممکن است اجازهی انتشار آثار را به طور قانونی داشته باشند و حتی ممکن است امضای محمود جهان را هم داشته باشند اما به طور حتم انتشار این آثار آن هم در این زمان، کار زشتی است. اگر میخواستند آثار محمود جهان را منتشر کنند، چرا زمانی که پدرم زنده بود این کار را نکردند.
امید جهان که خود از خوانندگان مطرح موسیقی پاپ است، میگوید: اینها اگر فکر میکنند با این کار از نظر مالی نجات پیدا میکنند بگذارید این کار را بکنند و نجات یابند. اما کارشان خیلی زشت است. نه اجازهای از ما گرفتهاند نه صحبتی با ما کردهاند. این کار از طرف ما تایید نیست. البته من اصل ماجرا را نمیدانم و ممکن است که منتشر کنندگان این آثار نامهای برای این کار داشته باشند اما اگر نداشته باشند من این ماجرا را از طریق معاونت هنری پیگیریِ قانونی میکنم.
او ادامه داد: مردم جنوب ناراحت می شوند اگر ببینند ما در این برهه از زمان دنبال این مسائل رفتهایم اما بعدا حتما پیگیر میشویم و این مسئله را پیگیری میکنیم.
فقط چند قطعهی 200 تومنی فروختهایم
این البته یک طرف ماجراست و طرف دیگر ماجرا که سایت منتشر کننده است نظر دیگری دارد. روابط عمومی این سایت میگوید: ما اجازهی انتشار آثار محمود جهان را داریم و این اجازه را آقای دهکردی مسئول شرکت «آوای سپهر» به ما دادهاند.
روابط عمومی این سایت همچنین تاکید میکند: ما این کار را برای زنده نگه داشتن یاد ایشان(محمود جهان) انجام دادهایم وگرنه انتشار این آثار سود مالی چندانی برای ما ندارد. تا همین الان هم فقط چند قطعهی 200 تومنی از این اثر را خریدهاند. متاسفانه در جامعه ما کسی برای آلبوم دیجیتال پولی نمیدهد. ما به عنوان کار تبلیغاتی این کار را انجام دادهایم.
به هر روی انتشار «ناخدای بندر» آن هم چند روز پس از درگشت محمود جهان، موجب رنجشِ خانوادهی این هنرمند شده و آنها از این کار به شدت ناراحتند. متاسفانه این نخستین بار نیست که عدهای سعی میکنند از احساسات مردم پس از درگذشت هنرمند محبوبشان، سواستفاده کنند و تاسف بیشتر زمانی است که میدانیم آخرین بار هم نخواهد بود.
Download new Track Mehrdad Nosrati
مهرداد نصرتی: نسل جدید، غمگینترین نسل موسیقی پاپ است
خیلیها میگویند موسیقی پاپ در حال پوستاندازی است و چهرههای جدیدی وارد این عرصه شدهاند که در حال ربودن گوی سبقت از قدیمیترها هستند. این خوانندههای جدید، در دو سال اخیر موفق شدهاند قطعاتشان را به گوش مخاطبان زیادی برسانند و به تبع آن، فروش خوبی هم در کنسرتها داشته باشند. برخی از این چهرهها جوان هستند و برخی دیگر هم از سالها پیش فعالیت میکردهاند اما طی یک سال اخیر موفق به ورود به عرصه رسمی موسیقی و برگزاری کنسرت شدهاند.
درباره این چهرهها دیدگاههای گوناگونی وجود دارد؛ برخی منتقد سرسختشان هستند و برخی دیگر معتقدند آنها به دلیل خلاقیت و نوگرایی، موفق به جذب مخاطب شدهاند.
مهرداد نصرتی یکی از آهنگسازان باسابقه موسیقی پاپ است که نگاه متفاوتی نسبت به خوانندههای نسل جدید بازار موسیقی دارد. او با وجود برخی انتقادات، در مجموع نگاه مثبتی نسبت به موج نوی موسیقی پاپ داشت و در مورد تکتک خوانندهها و همچنین تنظیمکنندههایی که طی یکی دو سال اخیر آثار هیت متعددی منتشر کردهاند، دیدگاههای خود را بیان کرد.
* خوانندههای نسل جدیدِ موسیقی پاپ موافقان و مخالفان زیادی دارند. با توجه به اینکه شما از آهنگسازان باسابقه موسیقی پاپ هستید، دیدگاهتان نسبت به آنها چیست؟
حرف من درباره تمام سبکهای موسیقی است و نه فقط موسیقی پاپ. من بیشتر پیشروهای این سبکها را میپسندم تا کسانی که صرفاً کارهای قدیمی را مجدداً اجرا میکنند. هنرمند باید بتواند خودش را تغییر دهد و بهروز شود. اگر من -که از نسل اول آهنگسازان موسیقی پاپ هستم- تا الان باقی ماندهام، به این دلیل است که همیشه نگاه و رویکردم، حرکت با موج نوی موسیقی بوده؛ حتی اگر برخی جاها با شاخصههای ذهنی من هم هماهنگ نبوده باشد. چرا که احساس میکنم همچنان میتوانم موسیقیای تولید کنم با ادبیات خاص و ملودیای که توانایی درگیر کردن مردم را داشته باشد. پس خودم را تغییر میدهم و با این موج به جلو حرکت میکنم.
این را هم بگویم که من معتقدم موسیقی پاپ این روزها، موسیقی مصرفیای است. البته در گذشته اینطور نبود و امکانات تولید کار و به نتیجه رساندن آن خیلی سخت بود. در واقع فقط برای کسانی میشد کار کرد که واقعاً سوپراستار یا فوقالعاده خلاق بودند. حالا موسیقیای که نسل جدید ارائه میکند، نیاز حال حاضر مردم است؛ حتی اگر ادبیات مناسبی نداشته باشد و غم و اندوهشان زیاد باشد.
* یعنی به نظر شما نیاز جامعه باعث شده هنرمندان به سمت تولید این موسیقیها بروند یا برعکس، حجم زیاد این نوع موسیقیها در جامعه باعث این رخوت شده است؟
من معتقدم معمولاً برای اتفاقات موسیقی پاپ، آگاهی قبل از اجرا وجود ندارد و در واقع، کمتر پیش میآید کسی با این آگاهی -که میخواهم فلان مسیر را تغییر دهم- ورود کند. هنرمند برای انتشار یک اثر، با احساس خودش هماهنگ میشود و کاری میکند که این اتفاقِ دلی، برای دیگران هم جذابیت داشته باشد. آنها هم همین رویکرد را دارند که نتیجه میگیرند وگرنه به نظر من، در بخش زیادی از موسیقی پاپ، تفکر خاصی وجود ندارد. این نوع موسیقی، برای لحظات تفریح و خوشگذرانی استفاده میشود و در حال حاضر، تعمقی در موسیقی پاپ وجود ندارد. حتی اکثر کسانی هم که در گذشته با شعر و ادبیات خاصی کار میکردند، الان موسیقی مصرفی و کاملاً بهروزی دارند. در موسیقی پاپ، به ندرت کسی میتواند به ادبیات و موسیقی خاص بپردازد و نتیجه هم بگیرد.
* در موسیقی پاپ، نسلهای مختلفی حضور داشتهاند؛ از نسل اول (دهه هفتاد) که دوران آغازین موسیقی پاپ پس از انقلاب بود و بعد از آن، هنرمندانی که در دهه هشتاد آمدند و حالا دهه نود که با چهرههایی در جنس دیگری از موسیقی طرف هستیم. شما فکر میکنید کسانی که در حال حاضر مشغول فعالیت هستند را میتوان به عنوان یک نسل در نظر گرفت و بعدها هم از آنها یاد کرد؟ یا آنها هم مثل موسیقیشان که میگویید مصرفی شده، فراموش خواهند شد؟
در حال حاضر، کل موسیقی در جهان به سمت مصرفی شدن پیش میرود اما آنها قطع به یقین در خاطرهها میمانند؛ خصوصاً خوانندههایی که امسال و پارسال شناخته شدهاند. این جوانها را نمیتوان فراموش کرد چون ما برای پیدا کردن خودمان و لحظات عاشقانهمان به آهنگهای پاپ این روزها رجوع میکنیم و جملات و صداهایی را میشنویم که با احساسات امروزمان جور هستند. اگر آرش عدلپرور، ده سال پیش میخواند، نمیتوانست مورد توجه قرار بگیرد چرا که صدایش نیاز جامعه امروز است. خود من نسل جدید را دوست دارم و موسیقیشان را هم گوش میکنم. این نسل، نگاه تازهای دارند و وزن کلمات را در شعرهایشان عوض کردهاند. اما در کل میتوان به یکسری بخشها ایراداتی هم گرفت؛ چرا که به نظرم جنس موسیقی امروز شتابزده و عاری از فرهنگ موسیقی هارمونیک است که شاید نیاز امروز جامعه اینگونه موسیقیها هستند. متأسفانه در خیلی از لحظات موسیقی پاپِ امروز -که مورد توجه مردم هم هست- عدم تلفیق شعر و موسیقی و ایرادهای فاحش هارمونیک و تنظیم وجود دارد که قبلاً در موسیقی ما کمتر بوده اما به دلیل آشنا نبودن تولیدکنندههای این آثار، موسیقی به صورت اشتباه به مردم منتقل میشود و عموم مردم هم آن را میپذیرند. حتی خیلی اوقات آهنگ به صورت ماکت منتشر میشود و مورد توجه مردم قرار میگیرد!
* یکی از تفاوتهای این نسل با دیگران، در جنس صدا و نوع خوانش آنها است. نظر شما در اینباره چیست؟
شروع موسیقی پاپ، با صداهای پرحجم مثل امیر کریمی، مانی رهنما، حامی، نیما مسیحا، ناصر عبداللهی و امیر تاجیک بود اما نسل عوض شد و جنس صداهای نازکتر و احساسی از جنس محسن یگانه و مرتضی پاشایی ورود کردند ولی الان رنگ صوتی عوض شده است. حالا در نسل جدید، صداهای گرفته و زِبر، با لحن ایرانی و ادا کردن کلمات به شکل اصطلاحاً «لاتی» مورد توجه مردم قرار گرفته است. انگار که مردم معترض هستند و به همین دلیل خوانندهها هم با اعتراض میخوانند و ادبیاتشان سهل و ممتع است. تنظیم هم به همین شکل و شمایل در حال پیش رفتن است.
اما مهمترین نکته این است که الان مردم این جنس از موسیقی را میپسندند و همین جنس موسیقی هم میتواند برای هنرمندان سرمایه شود تا بتوانند به کنسرت برسند. چرا که هیچ حمایت مالی از سمت هیچ ارگان و سازمان دولتی انجام نمیشود و بچهها نمیتوانند آزادانه کار کنند و طبیعتاً کسانی که با این شرایط سخت وارد موسیقی شدهاند، سعی میکنند به سمت بازار و موسیقی متداول روز حرکت کنند. یک عده هم هستند که میگویند من موسیقی را برای شنوندههای خاص خودم کار میکنم که من کاری به آنها ندارم. بحث من موسیقی پاپی است که میخواهد به موفقیت و در ادامه به کنسرت برسد.
* خیلی از خوانندههایی که بهخصوص در یکی دو سال اخیر روی بورس آمدهاند، از سالها پیش فعالیت میکردهاند. فکر میکنید چرا بعد از اینهمه سال فعالیت، تازه توانستهاند نبض بازار را دست بگیرند؟
یک بخش آن به همان توضیحات قبلیام برمیگردد؛ وقتی یک نسل با جنس خاصی از موسیقی ارتباط میگیرد، طبیعتاً جنس دومی را نمیپذیرد تا وقتی که زمان مصرفی آن تمام شود. این دوستان در دورانی فعالیت میکردهاند که صداهای نازک و احساسی روی بورس بودند اما نیازِ الان جامعه، جنس دیگری از صداها شده است. همین الان هم نسل آینده شروع به کار کردهاند و ما صدای آنها را نمیشنویم. برای شنیده شدن، باید آنقدر کار کرد و خواند تا بالاخره شنیده و باور شد. تکتک این هنرمندان با صفحههای شخصی خودشان تبلیغ و کار کردهاند و هیچ حمایت مالی و دولتی هم نداشتهاند. الان هم به نظرم کارهای جذابی تولید میکنند و مورد توجه هستند که حقشان هم هست.
* اگر بخواهیم بخش ترانه، ملودی، تنظیم و صدای خواننده را مد نظر قرار دهیم، به نظر شما کدامیک نقطهقوت آثاری است که امروزه تولید میشوند؟
به نظرم موفقیت موسیقی امروز بیشتر به ترانهها برمیگردد؛ چون با زندگی روزمره مردم هماهنگی زیادی دارد. البته موسیقی این نسل هم کمی از موسیقی سنتی قدیم بهرهمند است؛ الان شاهد این موضوع هستیم که هر چهقدر موسیقی ایرانی در موسیقی پاپ پرنگتر باشد، موفقیت بیشتری هم خواهد داشت.
بعد از ترانهها، ملودی و بعد هم صدای خواننده و در نهایت تنظیمها هستند که مورد توجه قرار میگیرند. من واقعاً در بعضی قسمتها غلطهای فاحشی حتی در نواختن و میکس و مسترینگ و حتی کوک صدای خواننده میبینم؛ اما انگار مردم دیگر با اینها کاری ندارند و همین که یک نفر حرفشان را به زبان بیاورد، برایشان کافی است.
* نظرتان درباره تنظیمکنندههای این نسل که در کارنامه کاری آنها قطعات هیت زیادی دیده میشود، چیست؟
من تمام کارها را پیگیری میکنم. الان چیزی که مسعود جهانی و حامد برادران به آن نگاه ویژهای دارند، مدیریت تولید است که باعث شده همهچیز کارهایشان خوب پیش برود. کارهایی که این دوستان انجام دادهاند را دوست دارم؛ خصوصاً کارهایی که حامد برادران در این مدت با بهنام بانی داشته است. یا حتی کارهایی که مسعود جهانی با هنرمندان قدیمیتر مثل محمد علیزاده انجام داده است. البته من گاهی در تنظیمهای این دوستان هم نقصهایی میبینم و فکر میکنم اگر جور دیگری اجرا میشد، اتفاق بهتری میافتاد.
* یکی از نکات مهم نسل جدید این است که خودشان شعر میگویند، آهنگ میسازند و تنظیم میکنند. این موضوع چهقدر در دیده شدن آنها نقش داشته است؟
در نسل اولیها هم چنین چیزی وجود داشت؛ نمونه موفق آنها هم ناصر عبداللهی بودند. بعد از آن هم کسانی مثل محسن یگانه، محسن چاوشی، احسان خواجهامیری و رضا صادقی (که به نظرم بهترین ترانههایش را خودش گفته و ساخته است) از این دست هنرمندان بودند. تقریباً تمام دوستانی که خودشان تولیدکننده بودهاند، موفقیت داشتهاند. اما الان به نظر من موفقیت، بیشتر به دلیل مدیریت تولید اثر است. حتی آقای محسن رجبپور -که یک تهیهکننده سرشناس موسیقی پاپ است و با آهنگسازی و تنظیم به صورت حرفهای آشنایی ندارد- با مدیریت خوب اجرایی، خوانندهای به اسم حامد همایون را به نقطهای میرساند که تبدیل میشود به یک سوپرستار پردرآمد که در موسیقی پاپ حرف اول را میزند. این روزها مدیریت تولید و مدیریت اجرا و در واقع شناخت بازار از هر چیز دیگری مهمتر است.
* البته این اتفاق برای محمد علیزاده هم افتاده و فکر میکنم او الان پرفروشترین خوانده پاپ ما باشد.
بله، خوب شد که به او هم اشاره کردید. محمد همیشه ملودیهای زیبایی ساخته، ترانههای بسیار خوبی روی کارهایش گفته و خیلی اوقات دوستانی که شبیه خودش ترانه میگویند را به سمت خود جذب کرده است؛ مثل مهرزاد امیرخانی. البته تنظیمهای میلاد ترابی و مدیریت اجرایی او هم تأثیر زیادی در موفقیت و بیشتر شنیده شدن محمد داشته است.
* یکی از موضوعاتی که امروزه زیاد مطرح میشود، این است که دلیل موفقیت نسل جدید، موسیقی شبهمداحی است.
ما از نسل قدیم یاد گرفته بودیم که حتی ترانههای اندوهگین را با ریتمهای شاد بخوانیم تا شادی و غممان با هم تلفیق شود. چرا که اندوهِ ترانههای قدیمی همیشه با ریتم ششوهشت خودش را آرام کرده است. این نوع موسیقی که امروزه به آن شبهنوحه میگویند، متعلق به ده پانزده سال اخیر است. شما اگر به نوحهها و پردهخوانیهای قدیم رجوع کنید، به هیچوجه چنین ملودیهایی نمیشنوید. آنها در گذشته شیوه خاصی داشتهاند که در چند سال اخیر کاملاً تغییر کرده و حتی به جایی رسیده که خیلی جاها از موسیقی پاپ وام میگیرند.
به نظر من، جنس هر دوی آنها از جنس موسیقی پاپ است و هیچیک از دیگری جدا نیستند. مایه اصلی موسیقی پاپ، نغمههای دوستداشتنی برای مردم است؛ مثل موسیقی فولکلور. پس نوحه وامگرفته از موسیقی پاپ و موسیقی پاپ وامگرفته از نوحه نوین است. اینها از هم جدا نیستند اما موزیسینی حرفهای است که این دو را از هم متمایز کند و مرثیه و غصهای که شنونده به آن نیاز دارد را با موزیکالیته و هارمونی مشخص به موسیقی نزدیکتر کند تا اینکه صرفاً آنها را به همان شکل اجرا کند. اما در خیلی از آثاری که میشنویم، خواننده فقط بر اساس چند آکورد مشخص، میخواند و هیچ هارمونی در آنها وجود ندارد.
* اگر موافقید کمی با جزئیات بیشتری درباره خوانندههای مطرح نسل جدید بازار موسیقی صحبت کنیم. من اسم تعدادی از این خوانندهها را میگویم و شما نظرتان را درباره آنها بگویید. میتوانیم از سینا شعبانخانی شروع کنیم.
خواننده بسیار خوشصدا و توانایی است که در حال حاضر حضورش برای موسیقی پاپ لازم است. او ابتدا با شیوه خواندن احسان خواجهامیری خود را به ما شناساند اما در ادامه، تغییر رویه داد و در حال حاضر هم خودِ سینا شعبانخانی را به ما هدیه داده است.
* اشوان.
اشوان ترانههایی از نسل خود خواند و از ریتمهایی در کارهایش استفاده کرد که تازه و جذاب بودند. رنگ صدای خیلی صمیمیای دارد که فکر میکنم حس خوبی را به طرفدارانش میدهد.
* رستاک حلاج.
به نظر من تنها خواننده مؤلف و خاصی است که در این روزگار در ترانههایش از شعر خوب استفاده میکند. رستاک ترانههای اندیشمندی دارد و من او را از تمام همنسلیهای خودش جلوتر میدانم.
* سیامک عباسی.
سیامک هم آهنگساز بسیار خوب و خواننده خوشصدایی است. او ترانهسرای خیلی خوبی هم هست و برای نسل خودش انگیزه زیادی ایجاد کرده است. بهطور مثال قطعه «خوشبختیت آرزومه» انرژی خیلی خوبی به آدمها داد و فکر میکنم طرفدارانش باید از او به خاطر این احساس خوب تشکر کنند. سیامک بهشخصه آدم بسیار اندیشمندی است و موسیقی را میشناسد و آن را بهخوبی تحلیل میکند. در یک کلام، موفقیتاش بیدلیل نیست.
* فریان.
فریان صدای زیبای جامانده از نسل دهه هفتادی ما است که اگر در آن دوران ظهور میکرد، میتوانست اتفاقات خوبی را برای خود و موسیقی رقم بزند. البته او آدم خلاقی است و میتواند کاری کند که این روزها هم ترانههایش شنیده شوند. او چون از نسل قدیم آمده، با خود کولهبار موسیقی قدیم را دارد و در دورهای که کسی به سمت این نوع موسیقیها نمیرود، کارش را آگاهانه انجام داده است. تهیهکنندهاش هم واقعاً برایش انرژی گذاشت. میدانم که برای امروز هم حرفهای خاصی دارد و در سالهای آینده میتواند موسیقی امروزش را به گوش همه برساند.
* بهنام بانی.
خوانندهای که توان خواندن هر سبکی از موسیقی را دارد؛ از قرائت قرآن تا موسیقی سنتی کاملاً ایرانی. یکی از دلایل موفقیتاش، مدیریت خیلی خوب حامد برادران است که توانست قطعات خوبی برایش بسازد و او هم انصافاً خیلی خوب آنها را خواند.
* امیرعباس گلاب.
صدای مهربان و دوستداشتنیای دارد و کارهایش خیلی مبتنی بر شعر هستند. شعر را به خوبی میشناسد و ادبیاتش خیلی به او کمک کرد تا خودش را به اینجا برساند. به نظرم این دو مؤلفه، از مهمترین وجوه شناخته شدنش هستند.
* خواننده بعدی، کسی است که هواداران و منتقدان زیادی دارد؛ حامد همایون که برخی میگویند موفقیت او تب زودگذر است.
حتی اگر تب زودگذر هم باشد، مگر الان موفق نیست؟ چرا چشمهایمان را روی این چیزها میبندیم؟ او الان موفق است و کنسرتهایش هم پرفروش هستند. سلیقه شخصی من که نباید در این ماجرا دخیل شود. من شاید هیچوقت ترانههای امروز را در لحظات شخصی خودم گوش نکنم، اما به هیچ عنوان منکر موفقیتاش نمیشوم. او توانسته برای آدمها، جذابیت به وجود آورد که کار بسیار مشکل و بزرگی است. نوع موسیقی او برگرفته از موسیقی شبیهخوانی و پردهخوانی قدیمی است که مردم این شیوه را خیلی دوست داشتهاند. حامد از این موسیقی بهرهمند شده و آن را وارد موسیقی پاپ کرده است. او نوعی از موسیقی را ارئه میدهد که بعضی از قسمتهای آن، شبیه به بحرطویلخوانی است.
* شما در صحبتهایتان گفتید جامعه و بالطبع موسیقی ما، فضای غمگینی دارد و مردم به دنبال این فضاها هستند اما شاید حامد همایون نمونه عکس این ماجرا باشد که با یک موسیقی پرانرژی و ریتمیک وارد شد و مردم هم او را پذیرفتند.
مطمئن باشید اگر روی مردم دریچهای به شادی باز شود، آن را سریعاً قبول میکنند. مگر سیروان را قبول نکردند؟ مگر قطعه «دوست دارم زندگی رو» این همه طرفدار پیدا نکرد؟ مگر کسی میتواند امید حاجیلی را انکار کند؟ یا بهنام بانی که این روزها با نگاه مثبت در ترانههایش خود را به مردم نشان داده است. هیچکس از فشار و رنجی که دارد، لذت نمیبرد؛ اما نمیتوان منکر این موضوع هم شد که مردم جامعه ما مشکل دارند و به این فضاهای غمگین نیازمندند.
* نظرتان درباره آرش و مسیح چیست؟
خوانندههایی هستند که برای نسل امروز لازماند. شیوه اجرا و خوانندگیشان را دوست دارم و خوشحالم از اینکه توانستهاند با مخاطب امروز ارتباط برقرار کنند. آرش صدای تازهای دارد. البته شاید خیلی از همکارانم با نگاه من مخالف باشند، اما من همیشه به تازگی و خلاقیت بها میدهم.
* «پازل بند» که در ابتدا با تنظیمهایشان شناخته شدند و اخیراً به خواندن روی آوردهاند، چطور؟
آنها هم تا حدودی موفقاند چون از جنس موسیقی ایرانی بهرهمند هستند. حالا سرعت موفقیتشان به اندازه کسانی که نام بردیم نیست اما توانستهاند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند. آنها با خوانندههای خوبی کار کردهاند و مطمئنم اگر با همین شیوه ادامه دهند، روزگار درخشانتری در انتظارشان خواهد بود.
* هوروش بند.
من چیز زیادی از این گروه نشنیدهام و فقط یک کار از آنها را گوش کردهام. اما فکر میکنم که آینده خوبی در انتظارشان است چون جوان، جسور و خلاق هستند و اگر بفهمند شنوندههایشان با آنها ارتباط برقرار نمیکنند، سریعاً از مسیر دیگری وارد میشوند.
* شهاب مظفری.
چیزی که از او شنیدهام، بیشتر شبیه محمد علیزاده بوده است اما امیدوارم در ادامه، مسیر خود را جدا کند.
* برای انتهای گفتوگو میخواهم درباره این موضوع حرف بزنیم که با حضور نسل جدید، برخی از خوانندههایی که در دهه هشتاد توانستند بازار موسیقی را دست بگیرند، کمی به حاشیه رفتهاند و کنسرتهایشان دیگر مثل قبل پرفروش نیست. فکر میکنید تا چه حد نوع فعالیتهای خودشان باعث شد مخاطبان کنسرتهایشان کم شود و تا چه حد حضور نسل جدید باعث شد این هنرمندان در سایه قرار بگیرند؟
نمیتوان منکر این شد که مردم دوست دارند صداهای جدید بشنوند و حتی تیپ و قیافه آنها را از نزدیک ببینند؛ اما اینگونه هم نیست که به دلیل حضور نسل جدید، مردم قدیمیترها را فراموش کرده باشند. به نظر من شاید خودشان گاهی نیاز مخاطبانشان را فراموش کردهاند یا اینکه به نسل جدید فکر نکردهاند. اما اگر خودشان را بهروز کنند، هیچ مشکلی برایشان به وجود نمیآید. باز هم به سیروان اشاره میکنم که از همین نسل است اما بهروز کار میکند و هوشمندانه جلو میرود. یا محسن یگانه که با تنظیم جدید یکی از قطعاتش -که مربوط به چند سال پیش است- و اجرای آن در کنسرت، دوباره برگشت و مورد توجه بیشتر قرار گرفت.
* البته این اتفاق برای نسل اول موسیقی هم افتاد. وقتی در دهه هشتاد خوانندههای تازه روی کار آمدند، آنها کمکم فراموش شدند.
درباره چه کسانی صحبت میکنید؟ کدامیک از آنها کنسرت داشتند که الان ندارند؟
* خیلیها بودند؛ کسانی مثل محمد اصفهانی، محمدرضا عیوضی، علیرضا عصار، امیر کریمی و…
همین الان علیرضا عصار بعد از حضور دوبارهاش توانست 13 سانس روی صحنه برود. کسی که با موسیقی خودش قهر نکرده و مردم را هم فراموش نکرده باشد، میتواند دوباره بازگردد. دکتر اصفهانی هم به هر دلیل، مدت زیادی حضور نداشت و کمکار بود. خود من الان مشغول طراحی کارهای جدیدی برای او هستم و مطمئنم که آثارش باز به گوش مردم خواهند رسید. مطمئن باشید اگر ناصر عبداللهی هنوز زنده بود، کنسرتهای پربینندهای داشت. اما باقی دوستان در آن سالها کنسرت زیادی نداشتند؛ چرا که آن زمان کنسرت به تعداد زیاد، خیلی متداول نبود.
* و حرف پایانی؟
من با ادبیات خاص و قدرتمند و همچنین موسیقی فاخر موافقام و خودم هم از همان نسل هستم. اگر الان درباره این نوع موسیقی صحبت میکنم، به این دلیل است که میدانم این موسیقی نیاز امروز جامعه است وگرنه کماکان موافق موسیقیای هستم که مبتنی بر هارمونی و ارکستر باشد و خودم هم از همین شیوه پیروی میکنم. من در این گفتوگو، نظرم را درباره خوانندههایی بیان کردم که امروزه، خودشان را به مردم شاساندهاند و نگاه کلی من درباره موسیقی پاپ، همچنان همان موسیقیای است که با تبادل تفکر امروزی، از سرمایههای هارمونیک بهرهمند است.
موضوع دیگری که دوست دارم به آن اشاره کنم، یکی از حسرتهای بزرگ من است که ای کاش در همین فضای جدید که خوانندههای تازهای در حال ظهور هستند، هنوز کسانی مثل ناصر عبداللهی و مرتضی پاشایی کنار ما بودند و میتوانستیم این صداها را دوباره بشنویم. میخواهم از کسانی که احساس میکنند میتوانند برای امروزِ مردم بخوانند، درخواست کنم که بدون ترس ورود کنند و بخوانند، دست به ساز شوند و ترانه بگویند و هر جور که شده، صدای خود را به گوش مردم برسانند. اگر این انرژی را داشته باشند، مردم آنها را پیدا میکنند؛ مثل همین دوستانی که این روزها دارند برای اولین کنسرت خود آماده میشوند.
نکته دبگر اینکه برنامهای دارم که تعدادی از خوانندگان بااستعداد ولی کمنامونشان را پیدا کنم و برای آنها آهنگهای خوبی بسازم که مهر من را به همراه داشته و بتواند در آینده موسیقی پاپ باقی بماند. این یکی از کارهایی است که همیشه در ذهن داشتهام و امروز بیش از هر زمان دیگری به دنبال آن هستم.
در آخر هم آروز میکنم این موج نویی که امروز در موسیقی شکل گرفته و در حال پیشروی است، شناخت دقیقتری از موسیقیِ درست و اصولی پیدا کند. از نوازندگی و تنظیم خوب بهرهمند شود و با شاخصههای موسیقی روز جهان خود را هماهنگ کند؛ مثل سیروان که توانست به خوبی خود را با موسیقی روز جهان هماهنگ کند و چیزی هم از آنها کم ندارد.
Download new Track siamak abbasi
«سیامک عباسی» برای کنسرت شانزدهم مرداد خود در شهر رشت از پنجاه مهمان ویژه دعوت به عمل آورده است.
مهمانانی که شاید مشهور نباشند اما به گفته این خواننده مهربان هستند و قلب بزرگی دارند. سیامک عباسی چندی پیش عکسی از چند کودک مبتلا به سندروم داون در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد که پوسترهای کنسرتش را در دست داشتند و گفت كه از اين اتفاق خوشحال شده و قصد دارد از آنها برای اجرایش در تالار گلستان دعوت کند. حالا این دعوت محقق شده و قرار است پنجاه کودک و نوجوان مبتلا به سندروم داون مهمان ویژه کنسرت سیامک عباسی در شهر رشت باشند.
این خواننده درباره حرکت زیبای خود گفت:«از طریق اینستاگرام متوجه شدم چند تن از مخاطبان من که مبتلا به سندروم داون هستند بابت برگزاری کنسرتم در شهر رشت ابراز خوشحالی کرده بودند و يك عکس از خودشان در حالى كه پوسترهای کنسرت را در دست داشتند به اشتراک گذاشته بودند. از این اتفاق خیلی خوشحال شدم و از آن دوستی که عکس را برایم ارسال کرده بود خواستم که ارتباطی با این عزیزان برقرار کند. با برگزارکنندگان کنسرت هم تماس گرفتم و خواستم که این بچهها را از طرف من به این برنامه دعوت کنند، چرا كه از حضورشان بسیار خوشحال میشدم. با موسسهای مربوط به سندروم داون در شهر رشت، تماس گرفتیم و از طریق آنها 50 نفر از این بچههای سندروم داون را به کنسرتمان دعوت کردیم. امیدواریم که شب خوبی باشد و به همه این عزیزان خوش بگذرد.»
او سپس گفت:«حقیقتاً بلیتی باقی نمانده بود و تهیهکننده هم اعلام کرد که تمامی بلیتها به فروش رفته و امکان دعوت از این عزیزان نیست. اما با پیگیریهای من و هماهنگی هاى تهیهکننده بليت هاى جديد صادر شدند و شرایط حضور این دوستان در کنسرت فراهم شد. تهیهکننده برنامه با اصل موضوع مخالفتی نداشت، به همين دليل توانستيم با افزايش ظرفيت صندلىها، موفق به هماهنگی حضور این دوستان بشويم. ابراز لطف آنها در فضای اینستاگرام برای من بسیار خوشایند بود و دوست داشتم پاسخ محبتشان را بدهم. بچههای سندروم داون بسیار مهربان و خوشقلب هستند. درست است که مبتلا به این سندروم هستند اما قلب بزرگی دارند و هیچ وقت هم حمایت نمیشوند. خودشان که به تنهایی نمیتوانند در چنین برنامههایی حاضر شوند و اطرافیان آنها هم مشکلات بسيارى دارند که معمولاً به کنسرت نمیآیند. به همین دلیل دوست داشتم حداقل یک بار هم كه شده برای آنها چنین اتفاقی رخ دهد و به کنسرت من بیایند.»
این خواننده درباره دومین اجرایش در شهر رشت اعلام کرد:«رشت یکی از فرهنگیترین شهرهای کشور است و مردم هنردوست و موسیقیدوستی دارد. من هم خوشحال هستم که مخاطبان زیادی در آن شهر دارم و اجرای دوباره در رشت برایم باعث افتخار است.»
سیامک عباسی سپس در مورد سایر مقصدهای تور کنسرتهایش گفت:«گرگان، کرمان، اهواز و احتمالاً جزیره کیش سایر شهرهایی هستند که در برنامه تور کنسرتهای ما قرار دارد. اجرای ما در گرگان 19 مرداد به میزبانی سالن فخرالدین اسعد برگزار خواهد شد و سایر برنامهها به محض صدور مجوزهاى قانونى اطلاعرسانی میشود.»
اين خواننده در پایان گفتگو اضافه كرد :«هنرمندان هميشه درباره کارهای خیریه و عامالمنفعه پیشقدم بودهاند. همین که بتوانیم دل مردم و خصوصاً بچههای استثنایی را شاد کنیم کار بزرگی انجام دادهایم. من ابتدا خودم، و بعد همه جامعه موسیقی را برای تداوم چنین حرکتهایی دعوت میکنم. در کنسرت تهران تا کنون میزبان این عزیزان نبودم ولی برای اجرای تهران هم اگر برگزارکننده برنامه موافق باشند من خوشحال میشوم که این کار انجام بشود. این اتفاق از رشت آغاز شد و امیدواریم در همه کنسرتها شاهد حضور این عزیزان باشیم.»
Download new Track babak jahanbakhsh
تیزر کنسرت تابستانی «بابک جهانبخش» منتشر شد. این خواننده در روزهای 23 و 24 مرداد و طی 4 سانس در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی تهران روی صحنه میرود.
اجرای بابک جهانبخش به تهیهکنندگی موسسه فرهنگی هنری «اکسیر نوین» و مدیریت «محمدرضا خانزاده» برگزار میشود. قرار است در این برنامه برای اولینبار قطعه «دیوونه جان» با صدای این خواننده که تیرماه منتشر شد اجرا شود و احتمالاً موزیکویدئوی این آهنگ هم به زودی در اختیار مخاطبان بابک جهانبخش قرار میگیرد.
بابک جهانبخش این روزها علاوه بر تولید قطعات و موزیکویدئوهای جدیدش، مراحل جمعآوری آلبوم جدیدش را هم دنبال میکند. آلبومی که هنوز جزئیات و زمان دقیق انتشارش عنوان نشده اما شنیدهشدن آن در سال 96 بعید به نظر نمیرسد.
Download new Track amir abbas golab
«امیرعباس گلاب» پس از ده سال فعالیت حرفهای در موسیقی طی روزهای نهم و دهم مرداد روی صحنه رفت و یکی دیگر از کنسرت اولیهای سال 96 شد.
اجرای این خواننده طی چهار سانس و به همت شرکت «اکسیر نوین» به مدیریت «محمدرضا خانزاده» برگزار شد. گلاب این کنسرت را با تکآهنگهای پرطرفدارش روی صحنه برد. تکآهنگهایی که غالباً فضای ریتمیک و شاد ندارند و به گفته امیرعباس روایت غم و استرس ده سالهاش است. اما او با همین کارها هم موفق به جذب مخاطب شده و اکنون وارد مرحله تأثیرگذاری از خوانندگیاش شده است.
در ابتدای برنامه آرین قیطاسی با ساکسوفون و بهرنگ معتمدی با ویلنسل الکترونیک خود به جلوی صحنه آمدند و اینتروی آهنگ اول را نواختند. چهارمین سانس از اجراهای امیرعباس گلاب با اجرای قطعه «تو از کجا پیدات شد» آغاز شد. تنظیم جدید این کار فضای ریتمیکی داشت که با تکنوازی آرین قیطاسی و انرژی خوب امیرعباس، برنامه با فضای خوبی آغاز شد. این خواننده سپس گفت: «دیدید بالاخره آمدم؟! شاید امشب برای شما عزیزان شبی باشد که بگویید به کنسرت امیرعباس آمدیم و خوب یا بد بود. اما امشب برای من بزرگترین شب زندگیام است و بودن در کنار شما عزیزان برای من از همه چیز قشنگتر است. من ده سال بدون آرامش خوابیدم و در این ده سال هر شب استرس رسیدن به این مقطع را داشتم. اما همه شما حداقل یکبار با صدای من به آرامش رسیدید. تمام تلاشم را کردم که یک نفر را به آرزویش برسانم و اگر لحظهای با یکی از قطعات من خاطره داشتید برای مادرم دست بزنید.»
قطعه بعدی «دنیا رو تکون میدم» بود که این کار هم با حضور نوازنده پرکاشن در جلوی صحنه همراه شد و امیرعباس در هنگام اجرای مصرع «از رو قله دست تکون میدم» اکتهای جالبی داشت و میشد این کار را به نوعی روایتی از داستان زندگی خودش دانست. او در ادامه از زحمات شرکت اکسیرنوین و مدیر این مجموعه و مدیران شرکت «آراد» قدردانی کرد و گفت:«از برادر بزرگترم محمدرضا خانزاده تشکر میکنم که با صحبتهایش به من آرامش میداد و حضورم روی این صحنه را مدیون او هستم. همچنین از زحمات دو برادر خوبم «میلاد ماهان» و «سعید سالافزون» مدیران شرکت آراد تشکر میکنم که آشنایی با آنها اتفاق خوبی بود و از راهنماییهای آنها استفاده کردم و مدیریت برنامههای من را بر عهده دارند.»
اما کنسرت امیرعباس گلاب را میشد به دو بخش اصلی تقسیم کرد. یکی قطعات اسلو یا کارهایی که در آنها تلاش شده بود فضایی نزدیک به راک داشته باشند و دیگری قطعاتی که یا ریتمیک بودند یا تنظیم جدیدشان فضایی پرانرژی داشت. با وجود اینکه او در کل کنسرت تلاش میکرد با انرژی بخواند، اما به نظر میرسید که در کارهایی که تنظیم آرامتر داشتند خود واقعیاش است و راحتتر کارها را میخواند. این موضوع را میشد از اکتها و تحریرهایش در کارهایی نظیر دیوونه و ازدواج متوجه شد. البته یکی دیگر از بخشهای این برنامه اجرای مدلی از چند آهنگ این خواننده بود که تنظیم آن اثری از مهیار رضوان بود.
او سپس تهیهکننده آلبومش «مهیار ضمیری» را معرفی کرد و پیش از اجرای قطعه «دلخوشی» از خواهرزادهاش «رادین» دعوت کرد و پس از تشویقهای حاضرین خطاب به او گفت:«دایی جان همه این آدمها اعضای خانواده ما هستند و من ده سال برای دیدنشان منتظر بودم.» البته رضا تاجبخش نوازنده مهمان ساز پیانو در این آهنگ بود.
اما طی سالهای اخیر امیرعباس گلاب در اغلب آثارش یک زوج هنری داشته است. امین قباد چهرهای بوده که آهنگسازی بسیاری از کارهای این خواننده را انجام داده و با این توضیحات به حاضرین معرفی شد:«با احترامی که برای همه قائل هستم، آهنگساز روی دست او ندیدم و کارهای زیادی را خواندهام که مدیون او هستم. امیدوارم هرچه سریعتر او را روی صحنه ببینم.»
در اواسط برنامه این خواننده برای معرفی سیامک عباسی که قطعه «دلفریب» را با همصدایی هم خواندهاند گفت:«ما جسارت نکردیم در این کنسرت این قطعه را بخوانیم. اما از او قول میگیرم که در کنسرتهای بعدی این کار را با هم بخوانیم.»
بخش پایانی کنسرت هم به اجرای چند قطعه پرطرفدار این خواننده از جمله «عشق تو» با تکنوازی «کیان دارات»، فقط برو، لعنت، بریم دریا و تیتراژ ستایش 2 اختصاص داشت. کارهایی که غالباً در سطح زیادی از این خواننده شنیده شدهاند و همخوانی جالب حضار را به دنبال داشت. اما برگزاری اولین کنسرت امیرعباس گلاب و ورود او به عرصه رسمی موسیقی پاپ همانند خوانندههای دیگری که وضعیت مشابه او را در این سال داشتند اتفاق خوبی بود. از او و چهرههای دیگری که به تازگی مجوز فعالیت رسمی یا مجوز اولین کنسرت خود را اخذ کردهاند انتظاراتی وجود دارد. شاید مهمترین آنها این باشد که صرفاً یک موج نباشند و بتوانند روند مثبتی در بازار موسیقی پاپ داشته باشد. امیرعباس هم میتواند در اجراهای آینده صرفاً روی برگزاری یک کنسرت برای دیدار مخاطبانش متمرکز نشود. او میتواند در کنار تقویت اجرای صحنهای و صحنهگردانیاش، به آزمون تجارب موسیقیایی متنوع نظیر برگزاری کنسرت با ارکستر بزرگ زهی توجه داشته باشد. اتفاقی که با توجه نوع صدا و خوب خواندن او میتواند برایش با بازخوردهای خوبی همراه شود و روند برگزاری اجراهایش را هم وارد چرخه تنوع کند.
مهیار رضوان، آرین قیطاسی، بهرنگ معتمدی، سعید شمس، فرزاد رضایی، میلاد جوزی، سهراب رمضانزاده، پیمان جویندهپور، امیر محمدی، عرفان پاشا و عرفان قویقلب اعضای گروه امیرعباس گلاب در این برنامه بودند. فرزاد ماهان، پریسا سیر و گرشا قباد سایر مهمانان سانس چهارم اجرای این خواننده بودند.
اما معین راهبر یکی دیگر از مهمانان این کنسرت بود که درباره امیرعباس گلاب گفت:«شخص امیرعباس گلاب و شخصیتش و صدایش را دوست دارم و صدای او خاص و بینظیر است. کنسرت و اجرایش و اعضای گروهش را بسیار دوست داشتم و مخصوصاً از اجرای قطعات ازدواج و دلخوشی بسیار لذت بردم. این کارها با تنظیم خودم بود و وقتی دیدم که مردم هم همخوانی میکنند حس خوبی داشتم. امیدوارم امیرعباس بیشتر از اینها بدرخشد و به حقش برسد چون او بسیار خوش قلب و مهربان است و شخصیت منحصر به فردی دارد. امیدوارم در آینده بیشتر شاهد اجراهایش در تهران و شهرستانها باشیم.»
Download new Track payam azizi
پیام عزیزی: موسيقي عرفاني در ادوار تاريخ جايگاه ويژه خود را حفظ كرده است
«پیام عزیزی» با گروه هشتاد نفره دف نوازان «فروزان» و «هوران» به سرپرستی سیاوش عبدی و بهروز قهاری در تالار اندیشه حوزه هنری در تهران کنسرت بزرگ عرفانی برگزار میکند.
این خوانندهی موسیقی عرفانی در مورد جدیدترین کنسرت خود با گروه هشتاد نفره دف نوازان «فروزان» و «هوران» گفت: «این کنسرت با گروه هشتاد نفره دف نوازان «فروزان» و «هوران» به سرپرستی سیاوش عبدی و بهروز قهاری در ساعت 21 روز 19 مردادماه جاری در تالار اندیشه حوزه هنری در تهران کنسرت بزرگ عرفانی برگزار میشود و در آن قطعات و آهنگهای عرفانی از جمله «الله مدد»، «يا رسول الله یا شاهي مدينه»، «از دست عشق»، «يا رسول الله نظري فرما»، «كوچه محبت»، «مسلمانان»، «يار ميگويد الله»، «باده جبار» و آهنگهای كوردي شاد همچون؛ «مهگري مهگري»، «كابوكي» و … را اجرا میکنیم.»
او در مورد اجرای آهنگهای موسیقی عرفانی در جدیدترین کنسرت خود در تهران گفت: «موسيقي عرفاني كه ريشه موسيقي ايراني است؛ در خانواده ما قدمتی ٣٠٠ ساله دارد. موسيقي عرفاني به دليل اينكه از دل عارفان و عاشقان ناب خداوند عزيز و حضرت رسول اكرم صل الله عليه وسلم، بر ميآيد لاجرم بردل مينشيند و هميشه در ادوار تاريخ جايگاه ويژه و مستقل خودش را در موسيقي حفظ كرده است. دست از طلب ندارم تا كام من بر آيد/ يا تن رسد به جانان يا جان زتن بر آيد. تا جان در تن دارم به عشق خدا و حضرت رسول الله صل الله عليه وسلم ميخوانم؛ چون اعتقاد و باور من و همه عارفان حقيقت بر اين است كه بالاترين و مقدسترين و با صفاترين عشق، عشق به خدا و رسول خدا صل الله عليه وسلم است.»
عزیزی در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: «من در جدیدترین كنسرتم تلاش کردم با دعوت به توازن و تعادل، دعوت به اعتدال و راه میانه، دعوت به حقیقت وحدت آفرین پاسخی به رشد خشونت و افراطگرایی در دنیایمان بدهم. با این حال در این کنسرت، دیدار دوبارهای با موسیقی کسانی داشته باشم که قبل از ما در این راه میانه به سمت مرکز حرکت کردهاند. من معتقدم که بسیاری از مشکلات فعلی ما عمیقا مرتبط با یک نوع قطع ارتباط فرهنگی با گذشته و فراموشی میراث فرهنگی، هنری و معنوی ماست.»
«پیام عزیزی» خواننده آلبومهای «بارگاه»، «با قدسیان» ، «لبیک»، «پیام عاشقان» و «ملکا» در پایان تأکید کرد: «این کنسرت به عنوان تجلیل بیش از 1000 سال سنت موسیقی اسلامی و دعوت به بهرهگیری از این میراث ارزشمند فراهم شده است؛ امیدوارم که به عنوان یادآوری از سنت باشکوه و تمدن بزرگی که وارث آن هستیم عمل کنیم و دعا میکنم که تمام شنوندگان و علاقمندان به موسیقی با هر زمینهای راهی به سوی منزلگاه، راهی به سوی آرامش و راهی به سوی صلح در این موسیقی پر برکت پیدا کند.»
Download new Track Homayoun shajarian
به علت مراسم تحلیفِ ریاست جمهوری و استقرارِ تعدادی از سیاست مدارانِ کشورهای خارجی در کاخ سعدآباد و محوطهٔ اطرافِ آن و حفظ مسایل امنیتی و محدودیت های ترافیکی، اجرای کنسرت- نمایش «سی» کاری از همایون شجریان و سهراب پورناظری در روز پانزدهم لغو و به روزِ دیگری موکول شد. بلیتهای پانزدهم مرداد ماه برای روز بیست و یکم همین ماه معتبر است؛ در غیر این صورت کسانی که تمایل دارند، میتوانند مبلغ بلیتِ خود را از سایت ایران کنسرت دریافت کنند
این در حالی است که «حمید نعمتالله» – کارگردان – که به عنوان مشاور در پروژهٔ «سی» فعالیت می کند، در نظر دارد فیلمی مستند از این کنسرت- نمایش بسازد. این کارگردان که پیش از این سابقه همکاری با این دو هنرمند را در فیلمهای سینمایی «آرایش غلیظ» و «رگ خواب» داشته است، حالا بار دیگر با آنان همکاری میکند.
علاوه بر آن آنسامبل «شهرزاد» نیز به نوازندگانِ بخش موسیقی این اثر اضافه شده و تمریناتِ فشرده و نهایی برای اجرا را پشت سر میگذارند. در این اثر با خوانندگی «همایون شجریان» و آهنگسازی «سهراب پورناظری» نوازندگانی چون حسین رضایى نیا: دف، بندیر، آزاد میرزاپور: تار، نگار خارکن: کمانچه، صراحی، آیین مشکاتیان: ضرب زورخانه، کوزه، مهیار طریحى: سنتور، حمید خوانسارى: بربت، آرین کشیشی: بیس، خورشید دادبه: رباب، شیده شکرابی: چنگ مینوازند و «سهراب پورناظری» نیز خود تنبور، سهتار و کمانچه میزند؛ علاوه بر آن آنسامبل شهرزاد: تینا جامه گرمی (ویولون)، یگانه حسینی نیا (ویولون)، نیلوفر سهی (ویولا) و نگار نوراد (ویولونسل) گروه نوازندگان را یاری خواهند داد.
«سی» از شانزدهم مرداد ماه در مجموعهٔ فرهنگی- تاریخی سعدآباد روی صحنه میرود و تا کنون به دلیل استقبال مخاطبان در چندین نوبت تمدید شده است و در جدیدترین اتفاق، بلیتفروشی این کنسرت- نمایش برای روزهای بیست و نهم مرداد و همچنین اول تا پنجم شهریور ماه تمدید شده است.
«سی» نوشته «نغمه ثمینی» و با کارگردانی «علی اصغر دشتی» بر اساس سه داستان از داستانهای شاهنامه – زال و رودابه، رستم و اسنفندیار و رستم و سهراب- از ۱۶ مرداد ماه در مجموعهٔ فرهنگی- هنری سعدآباد با تلاش برای بازسازی هویت ملی و با حضور تعدادی از چهرههای موسیقی، نمایش و همچنین انیمیشن روی صحنه میرود
Download new Track lian
سرپرست گروه موسیقی لیان درباره قطع نور و صدای سالن برگزاری تازهترین کنسرتش، توضیحاتی را ارائه داد.
محسن شریفیان سرپرست گروه موسیقی لیان که شب گذشته تازهترین کنسرت این گروه را در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران برگزار کرد درباره مشکل قطع برق و صدا توضیح داد: «متاسفانه در کنسرت شب گذشته ۱۳ مرداد و اواخر اجرای برنامه که با استقبال بسیار گرم مخاطبان مواجه بودیم مدیران سالن ناگهان صدای سالن را قطع کردند تا آخرین قطعه ما در کمال تعجب بدون سیستم صوتی اجرا شود. اصلا چرا بایستی صدای سالن قطع شود در حالیکه مخاطب همچنان در تالار اجرای برنامه حضور دارد؟ من سوالم از مدیران محترم سالن میلاد نمایشگاه این است که وقتی گروهی هزینه بسیار گران ۷۵ میلیون تومان را برای کرایه سالن می دهد آیا باید چنین رفتاری صورت گیرد؟»
او ادامه داد: «با توجه به محدودیت هایی که در جنوب کشور برای برگزاری برخی از کنسرت ها وجود دارد بسیاری از مخاطبان جنوبی هستند که با صرف هزینه های زیاد به تهران می آیند تا تماشاگر کنسرت ما باشند. ما باید باور کنیم که تماشاگر ایرانی تماشاگر متینی است و نباید چنین رفتاری با مخاطبان و گروه اجرایی شود. متاسفانه این برای دومین بار است که در سالن میلاد نمایشگاه چنین برخوردی با گروه لیان میشود.»
سرپرست گروه لیان تصریح کرد: «اگر دوستان مشکلی هم در برنامه ما دیده بودند حداقل به احترام تماشاگر نباید این کار را می کردند و می توانستند بعد از برنامه از ما توضیح بخواهند نه اینکه بروند و به یکباره برق و صدای سالن را قطع کنند. باور کنید کاری که ما روی استیج انجام می دهم گوشه ای از موسیقی نواحی مردمان جنوب ایران است و با تمام هزینه های سنگینی که برای ما، تهیه کننده و حتی مخاطب دارد فضای پرانرژی را با در نظر گرفتن تمامی قوانین و مقررات فراهم می کنیم.»
گروه موسیقی لیان در تازهترین کنسرت خود که شب گذشته به همت موسسه کامیاب بهاران به تهیهکنندگی علی حقشناس در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران برگزار شد گوشه هایی از موسیقی منطقه بوشهر را برای طرفداران خود اجرا کرد.
حضور مهدی طارمی، محسن مسلمان و حسین ماهینی سه ستاره پرسپولیس روی صحنه اجرای زنده لیان دیگر بخش این کنسرت بود. شریفیان گفت: «ما امروز می خواهیم با حضور ستاره های پرسپولیس به شما تشویق ایسلندی را یاد بدهیم.»
Download new Track Mohsen Yeganeh
محسن یگانه با بیان خاطرهای از ناصر فرهودی نوشت: «به چند نسل از این موسیقى لطف کرده خوبىها فراموش نمىشوند.»
محسن یگانه خواننده مطرح پاپ، با انتشار عکسی از ناصر فرهودی در اینستاگرام نوشت: «ناصر فرهودی بزرگ و عزيز، روحت شاد و آرام يادم نرفته موقع ميكس آلبوم «نفسهاى بىهدف»، ميدونست اوضاع مالى جالبى ندارم هوامو داشت… البته نه فقط به من، به چند نسل از اين موسيقى لطف كرده خوبىها فراموش نمىشوند.»