دست در سر میزنی
دنبال ساقی آمدی
آمدی آشفته و مجنون و ساقی آمدی
بر در می خانه ها گدایی میکنی
تا به مسجد میرسی
با ما خدایی میکنی
دیوانه خود را سر بریدی
دل به دریا میزنی
یوسف خود را باختی
سر به صحرا میزنی
به سرم زده حال تو امشب خوب کنم
تا صدام بزنی بگی من خوب شدم
به سرم زده حال تو امشب جور کنم
تو رو از غم عالم و آدم دور کنم
کارت که لنگه میگی خدا قشنگه
کارت تموم شه میگی دلش چه سنگه
آوردمت در این جهان خود را کشاندی در قفس
دنیای من تنهای دلیل امتحانت بو بس
ایمان خود را سر بریدی
دل به دریا میزنی
یوسف خود را باختی
سر به صحرا میزنی
به سرم زده حال تو امشب خوب کنم
تا صدام بزنی بگی من خوب شدم
به سرم زده حال تو امشب جور کنم
تو رو از غم عالم و آدم دور کنم