Download new Track Behrooz Safarian
در آخرین جمعه سال نشست دیگری از مجموعه نشست های کانون ادبی زمستان با مدیریت سجاد عزیزی آرام برگزار شد که شامل قسمت های مختلفی بود.
گراتومیک – در این جلسه از کانون ادبی زمستان، شعرا و ترانه سرایان مطرحی نظیر: دکتر رادفر، بیژن ارژن، امید صباغ نو، استاد سلمانی، عباس سجادی، احسان افشاری، علی ایلیا، هوشنگ چالنگی، سعید دبیری، حمید چشم آور، صابر قدیمی، مجید معارفوند، عمران میری به شعرخوانی پرداختند. همچنین چهره های سرشناس دیگری مثل کیان قدم، داریوش تقی پور، داوود رحمت اللهی و نیکان به عنوان مهمان در این برنامه حضور داشتند.
با رسیدن به بخش تقدیر از بهروز صفاریان، محمد اصفهانی در خصوص وی گفت:« بهروز رهبر ارکستر من بوده و آنچه در خصوص او می توانم بگویم این است که پای کار می ایستد و جنبه های مادی کار برایش اولیت نیست. تنظیم های او در مرحله میکس به اصطلاح خوش میکس است و خوب صدا می دهد.
محسن رجب پور تهیه کننده موسیقی گفت: زمان زیادی است بهروز را می شناسم. او علاوه بر تکنیک بر پایه احساس هم کار می کند و جامعه شناس خوبی هم هست. سال های فعالیتش را رصد کنید می فهمید در هر زمان چقدر از دیگران جلوتر بوده و خوشحالم در میانسالی از او تقدیر شد نه در روزهایی که با ویلچر یا عصا روی صحنه بیاید. به نظر من بهروز به حق خودش نرسیده است. سپاسگذارم از امثال بهروز ها که برای موسیقی کشور زحمت کشیده اند.
پس از رجب پور نوبت به مهرداد نصرتی رسید تا درباره صفاریان بگوید و گفت: همیشه برای من الگو بوده و همیشه چند سال از موزیسین های هم دوره اش فاصله دارد. عباس سجادی نیز با ابراز خوشحالی از این برنامه عنوان کرد: به نظر من بهروز گنجینه موسیقی است و نگاهش به افق های دور است. عبدالجبار کاکایی با اشاره به رابطه اش با بهروز صفاریان گفت: من یک شاعر بودم و اولین رفیق من در عالم موسیقی بهروز صفاریان است. ذهنم در غزل بود و فکر می کردم کسی بهتر از خودم نمی تواند کارهایم را دکلمه کند یا بخواند. با شنیدن قطعه کبوتر وارد دنیای ترانه شدم که او تنظیم کرده است و فریدون خوانده. آرش نصیری در خصوص وی گفت: من به عنوان خبرنگار با همه اهالی موسیقی رابطه خوبی دارم و بهروز کسی است که همه موزیسین ها او را قبول دارند. همیشه به روز بوده و موسیقی اش هیچ وقت کهنه نمی شود.
در آخر مهدی مقدم با تشکر از دعوتش گفت: من یکی از افرادی هستم که با شنیدن آثار بهروز صفاریان به موسیقی بیشتر علاقه پیدا کردم و تصمیم گرفتم این شغل را ادامه دهم. برای من افتخاری است که در کنار اساتید روی صحنه هستم.
در نهایت بهروز صفاریان پشت تریبون ایستاد و گفت: قبل از هر چیزی از خدا ممنونم برای این سال های کاری و پس از خداوند از مادر و پدرم تشکر می کنم. با خواننده هایی کار کردم که موفق شدیم در کنار هم جریان ساز باشیم. خوشحالم در جایی هستم که افرادی که خیلی برایم اهمیت دارند این بینش و نگاه مثبت را روی کار من دارند. در کانون ادبی زمستان هستیم و می خواهم بگویم که قبلا موسیقی به تنهایی وجود داشت و فارغ از کلام. تاثیر و رسالت خود را هم انجام داد. وقتی کلام به آن اضافه شد محتوای دیگری گرفت و بار فرهنگی و تربیتی شکل گرفت. ورود کلام تفکرات آدم ها را جا به جا می کرد. در حال حاضر کارهای ماندگار زیادی داریم. این اضافه شدن در این اواخر آفتی را برای این موضوع ایجاد کرده که می خواهم خواهش کنم از همه نشست های ادبی که سایه خود را روی موسیقی نگه دارند و تجربه های بزرگان به جوان ترها برسد تا این آفت از موسیقی کم شود. برای خلوت آدم ها زیاد کار تولید نمی شود و آثاری که شنونده را به تفکر وادار کند زیاد نمی شنوم. در آخر از شما تشکر می کنم.
این برنامه چهار بخش موسیقایی داشت که در بخش اول آن محمدرضا مقدم پشت پیانو نشست و به نواختن و خواندن پرداخت. در بخش دوم افشین سیاهپوش به درخواست سجاد عزیزی قطعه ای را اجرا کرد و در بخش پایانی این جلسه، امیرعظیمی پشت میکروفون قرار گرفت. گفتنی است در پایان بخش بزرگداشت بهروز صفاریان، محمد اصفهانی با همراهی صفاریان به اجرای موسیقی پرداخت.
لازم به ذکر است در بخشی از این برنامه از ادکلن«Mr Winter» نیز رونمایی شد.
Download new Track Behrooz Safarian
بهروز صفاریان: هنوز هم فوت فریدون فروغی را باور نکرده ام
گراتومیک – مراسم رونمایی از کتاب «آشیلِ صدا» کتاب ناگفتههای فریدون فروغی به قلم حجت بداغی و سخنرانی بهروز صفاریان در پردیس باغ کتاب تهران برگزار شد.
در این مراسم که با حضور پرتعداد دوستداران فریدون فروغی برگزار شد، حجت بداغی (نویسنده کتاب آشیل صدا) گفت: «همه آدمها روزی به پایان زندگی شان می رسند و از دنیا می روند و برخی نیز در گوشه و کنار این سرزمین از فشارها و اتفاقات مختلف دق می کنند و می میرند. فریدون فروغی رفیق ما بود و این جلسه و این مراسم قرار نیست مثل اکثر بزرگداشت ها به اشک و ناله ختم شود. می خواهیم کمی از خاطرات با فریدون بگوئیم. من خودم دیدم که ممکن است فردی بمیرد و دیگر در این جهان نباشد ولی در قلب و یاد بسیاری زنده باشد و نفس بکشد.»
در ادامه بهروز صفاریان موزیسین شناخته شده و سرشناس روی صحنه آمد و گفت: «من و حجت بداغی خاطرات زیادی از زنده یاد فریدون فروغی داشتیم که سالها حتی جرات مرور این خاطرات هم نبود. من هنوز هم فوت فریدون را باور نکرده ام و هنوز با گذشت این همه سال نتوانسته ام به مزار او سری بزنم. فریدون فروغی برای من تنها یک دوست یا استاد یا رفیق نبود. شاید در زمینه موسیقی اتفاقات خوبی را برای من رقم زد ولی برای من یک نوع نگاه جدید به دنیا بود که زندگی من را ورق زد. از نظر من فریدون فروغی تنها آدمی بود که طرز فکر و اعتقاداتش را به پررنگ ترین شکل ممکن وارد انتخاب های موسیقی خود می کرد.»
صفاریان افزود: « در آن سن کم افتخار میکردم از کار کردن با فریدون فروغی اما هر چه بیشتر با این هنرمند پیش می رفتم، هر چه با هنرمندان دیگر کار کردم و هر چه هنرمندان بزرگی را ساختم و در موسیقی پاپ شناسانده شدند، بیشتر به دوستی و همکاری با فریدون فروغی افتخار کردم. فریدون فروغی برای من یک اسطوره بوده و هست. اعتقادات و آن جریان فکری برای من ارزشمند بود.»
این هنرمند افزود: «دلیل تاریخ مصرف نداشتن آثار فریدون فروغی تنها به نوع نگاهش به زندگی بود. قلب آدمها و آن ساختار فکری شان باعث ماندگاری است. در جشن «موسیقی ما» من تندیسم را به فریدون فروغی تقدیم کردم و امیدوارم روزی برسد که بتوانیم فستیوال «فریدون فروغی» را در ایران برگزار کنیم برای جذب استعدادهای خوب.»
در ادامه برخی دوستداران و هواداران فروغی از حاطراتشان با این هنرمندگفتند و در ادامه با حضور «پروانه فروغی» (خواهر فریدون فروغی) کیک تولد این خواننده بریده شد و خواهر فریدون در حالی که به شدت اشک می ریخت از برگزاری این مراسم تشکر کرد.
Download new Track Behrooz Safarian
حواشی آلبوم ابراهیمِ بازی تبلیغاتی است
گراتومیک – بهروز صفاریان (آهنگساز و تنظیمکننده موسیقی پاپ) در مورد حواشی آلبوم «ابراهیم» محسن چاوشی و 9 ماه انتظار برای دریافت مجوز میگوید: من فکر میکنم اینها بازی تبلیغاتی است.
اگرچه بیش از یک هفته و چند روز از انتشار آلبوم «ابراهیم» محسن چاوشی میگذرد اما به واسطه حواشیاش که تاکنون نیز پاسخی برایشان یافت نشده است، میتوان همچنان در موردش حرف زد.
آلبومی که به واسطه ایرادات شورای شعر و ترانه به اشعار حسین صفا که پیشتر در کتاب «منجنیق» منتشر شده بود، حداقل 9 ماه منتظر دریافت مجوز از دفتر موسیقی ماند و سرانجام با تهدید خوانندهاش به انتشار بدون مجوز در فضای مجازی و با پادرمیانی علی ترابی (مدیرکل دفتر موسیقی)، توانست با شش قطعه روانه بازار شود اما چاوشی دو قطعه مجوز نگرفتهاش را هم با انتشار در تلگرام به گوش علاقهمندانش رساند تا این سوال بیجواب باقی بماند که اگر او پیه انتشار بدون مجوز را به تن مالیده بود، 9 ماه انتظار برای دریافت مجوز چه منطقی داشت؟!
بهروز صفاریان (آهنگساز و تنظیمکننده موسیقی پاپ) که سابقه فعالیتش در عرصه موسیقی به سال 76 برمیگردد، در این مورد گفت: مطالبی که به هم پیوندشان دادید خیلی سال است که مطرح میشوند؛ از زمانی که ما کار در زمینه موسیقی پاپ را شروع کردیم، از نظر خودمان، این مشکلات را داشتیم و تا همین الان هم صحبتش هست اما به نظر من این صحبتها، دیگر قدیمیاند و اکنون عملا چنین مشکلاتی در دفتر موسیقی وجود ندارد! یعنی من فکر نمیکنم کارهایی که نامشان را سخیف میگذارند، یا سیاسی یا اجتماعی یا هر نوعی که گمان کنیم سیستم با آنها مشکل دارد، بخواهند مجوز بگیرند و نتوانند. نمونههایی از هر کدام از این دستهها که نام بردم در بازار هست و میبینیم که مجوز گرفتهاند و روی استیج هم اجرا میشوند. یعنی به نوعی میتوان گفت دیگر ممیزی در مرکز موسیقی ارشاد وجود ندارد و فقط یک کنترل کیفی است که البته آن هم بحث جدایی است که ترجیح میدهم کمی کارشناسانهتر در یک مصاحبه دیگر در موردش صحبت کنم. چون آن هم در مکانیزمش اشتباهات و مشکلاتی هست؛ چه در ممیزی موسیقاییاش و چه در ممیزی ترانه و شعرش ولی اینکه آثاری بخواهند به خاطر نوع ساختارشان بیمجوز بمانند، گمان نمیکنم که حقیقت داشته باشد.
او تصریح کرد: من فکر میکنم اینها یک بازی تبلیغاتی است.
شاید میخواسته در این 9 ماه به دنیا بیاید!
صفاریان که سابقه همکاری با خوانندگان متعددی چون احسان خواجهامیری، شادمهر عقیلی، روزبه بمانی، قاسم افشار، فریدون آسرایی، محمد اصفهانی، خشایار اعتمادی، علی لهراسبی و… را در کارنامه دارد، استدلالش را اینگونه ادامه داد: من از شما سوال میکنم. سیستم موجود، از نظر خودش آدمی موجهتر از محسن چاوشی دارد؟! کسی که هم در 20:30 جا داشته باشد، هم در موسسه اوج، هم آدمهای بدنه سیستم دوستش داشته باشند و هم مردم عادی، خب! این یعنی اوج موجه بودن یک خواننده!
او افزود: از سوی دیگر چاوشی یک دفعه به سراغ شعری عجیب و غریب مثلا به سبک شاهین نجفی نرفته است و همان فرمی را ادامه داده که قبلا هم انجام میداده است و همه اینها باعث میشود من فکر کنم این یک اتفاق تبلیغاتی بوده مثلا از طرف تهیهکننده که فکر کرده است اینطور باشد بهتر است. وگرنه من فکر نمیکنم کسی به آدمی مثل حسین صفا گیر بدهد که کارت ایراد ادبی دارد، محتوایش هم که مشابهاش در بازار هست و محسن چاوشی هم آدم غیرموجهی نیست که به او مجوز ندهند. پس اینجا یک حلقه مفقوده هست که ما نمیدانیم چیست.
او در جواب اینکه حداقل 9 ماه در انتظار مجوز ماندن «ابراهیم» چه معنایی دارد، گفت: شاید میخواستهاند به دنیا بیاید!
صفاریان در پاسخ به اینکه حلقه مفقودهای که به آن اشاره میکند، چیست؟ هم پرسید: تبلیغ؟!
ماجرای استعفای محمدعلی بهمنی و واکنشی به مجوز گرفتن «ابراهیم»
حدودا یک هفته پیش بود که محمدعلی بهمنی (رئیس شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی) با انتشار متنی در صفحه اینستاگرامش استعفای خود را از این شورا اعلام کرد و نوشت: من با آگاهی ِاشتباهم از قبول (ریاست شورای ترانه) -نه بهدلیل اینکه شش ماه است کارشناسانش هم حقوقی دریافت نکردهاند- فقط به این دلیل که دیگر مزاحم ترانههای ضعیف نباشم، با شرم خداحافظی میکنم.» اتفاقی که بسیاری با قرار دادن آن در کنار این اظهارنظر علی ترابی (مدیرکل دفتر موسیقی) در مورد «ابراهیم» که در حاشیه نشست خبری سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر مطرح شد؛ «من براساس مسئولیت خودم سه قطعهای را که اصلاحیه خورده مجوز دادم و دو قطعه دیگر نیز اصلاحاتی دارند که باید درباره آن اقدامات لازم انجام شود.»، خداحافظی شرمناک بهمنی را بیارتباط با «ابراهیم» ندانستند.
صفاریان در این مورد نیز گفت: ایشان که حی و حاضرند و در این مورد باید با خودشان صحبت کنید ولی من با توجه به شناخت دورادوری که از آقای بهمنی دارم، گمان میکنم این اتفاق به خاطر مجموعه مسائلی است از قدیم با یک عقبه طولانی از کل کارهایی که ایشان در سالهای مختلف امضا کرده و نکرده است که حالا یکجا سر باز کردهاند و ربطی به اثر خاصی ندارد.
او در جواب این اظهارنظر که محمدعلی بهمنی متوجه تسویه حساب شخصی شاعران در اشعارشان با یکدیگر شده است هم گفت: آقای بهمنی باهوش است و اگر چنین چیزی بوده باشد حتما متوجه شده است. البته که این گونه تسویه حسابها در شعر کاری است که به عنوان مثال رپرهای آمریکایی در گَنگهایشان انجام میدهند و در شان ادبیات ما نیست. شاید هم از چنین چیزهایی ناراحت شده باشند ولی در هر صورت باید از خودشان بپرسید و من نمیدانم.
وقتی شعری در قالب کتاب مجوز میگیرد اما در قالب آلبوم نه!
تنظیمکننده قطعات «مادر»، «همخواب»، «به رسم یادگار»، «دل مغموم»، «دل من» و «چنگیز» با صدای محسن چاوشی، در مورد اینکه آیا مجوز گرفتن اشعار حسین صفا در قالب کتاب «منجنیق» و مجوز نگرفتنش در قالب آلبوم «ابراهیم» قابل توجیه است یا خیر، گفت: این نکته را میتوان پذیرفت چراکه گاهی اوقات میتوان شیطنتهایی در موسیقی کرد به گونهای که معانی دریافتی از ترانه متفاوت شود. یعنی میتوان با لحنهای مختلف به یک کلام واحد، معانی متفاوت داد و غیرقابل قبول نیست که ترانه جدا از آنچه روی کاغذ است برای وارد شدن به آلبوم موسیقی، مجددا بررسی شود.
او در جواب اینکه میتوان این گونه توجیه کرد که شعر مخاطبان کمتری دارد و موسیقی تعداد مخاطبانش بیشتر است پس باید سختگیرانه با آن برخورد کرد، هم گفت: من کاری به تعداد مخاطب ندارم ولی ترانه وقتی از روی کاغذ به درون آلبوم میرود، میتواند در تعامل با موسیقی و در تلفیق با آن تاثیرگذاری متفاوتی داشته باشد.
از درِ دروازه تو نمیروند اما از سوراخ سوزن رد میشوند
صفاریان ضمن تاکید بر این نکته که اگر بخواهیم نقدی هم بر دفتر موسیقی و وزارت ارشاد داشته باشیم، گفت: آن سیستم را هم من به شخصا به هیچ وجه موجه و درست نمیدانم چراکه در سالهای گذشته ثابت کردهاند که خیلی درست عمل نمیکنند و از جمله همین الان که از در دروازه تو نمیروند اما از سوراخ سوزن رد میشوند یعنی یک دفعه به خوانندگانی مجوز میدهند که آدم از شنیدن ترانههایشان خجالت میکشد و از آن طرف در آثار ما به مسائل ریزی گیر میدهند که ابدا ایراد محسوب نمیشود و سلیقه شخصی است. اینها مسائلی است که از قدیم بوده و هست و احتمالا خواهد بود. من روی عملکرد آن طرف هم صحه نمیگذارم و انتقاداتی دارم ولی از این طرف هم فکر نمیکنم کسی بخواهد به آدمهایی مثل محسن چاوشی و حسین صفا که بِرَند هستند، گیر بدهد و 9 ماه پشت در نگهشان دارد.
شورای فنی آری، شورای سلیقه فنی نه!
او در جواب اینکه در کنار شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی، نظارت بر خود موسیقی را هم درست میداند یا خیر هم گفت: ما فقط به یک شورای فنی نیاز داریم. موسیقی به تنهایی و بدون کلام نمیتواند مبتذل باشد چون اتفاق خاصی درش نمیافتد و ما فقط به لحاظ بُعد فنی، به یک شورا نیازمندیم که موسیقیمان به لحاظ ساختار سطح پایین نباشد و فالشی و این طور چیزها درش وجود نداشته باشد.
صفاریان افزود: من با شورای فنی مخالف نیستم ولی با شورای سلیقهای یا شورای سلیقه فنی مخالفم؛ تاکید من روی چیزی است به هیچ عنوان سلیقه درش لحاظ نشده باشد و اثر را به لحاظ چهارچوبهای تکنیکال بررسی کند با این نیت که اثر ایرادی نداشته باشد و از سطح استاندارد و خوبی برخوردار باشد که خب، اگر از چنین فیلتری رد شود میتواند سطح موسیقیمان را هم قدری بالا ببرد و کسانی که میخواهند کارشان را ارائه دهند، بدانند که همیشه باید به یک استاندارد و خط کیفیتی توجه کنند چون یک شورای تکنیکال آثارشان را بررسی میکند. البته آدمهایی هم که میخواهند آنجا بنشینند باید آدمهای مناسبی باشند و من الان چنین کسانی را در دفتر موسیقی سراغ ندارم.
او با اشاره به آلبوم «عشق یعنی» با صدای فریدون آسرایی گفت: آلبوم «عشق یعنی» که سال 93 با فریدون آسرایی ریلیز کردیم در جشن «موسیقی ما» عنوان بهترین آلبوم پاپ را از نگاه کارشناسان کسب کرد و در جشنواره فجر هم جایزه بهترین آلبوم را گرفت و اینها همه به لحاظ کارشناسی بود و نه انتخابهای مردمی. از آن طرف، این آلبومی بود که در سال 92 که برای گرفتن مجوز به دفتر موسیقی وزارت ارشاد ارائه شد، به پنج مورد از تنظیمهایش که توسط من انجام شده بود، ایراد گرفتند و خواستار اصلاحشان شدند! این ایراد نه به شعرها بود، نه به چیزی دیگر و فقط گفتند تنظیمها ضعیف است و ردشان کردند و گفتند باید درست شود و این آلبوم همان آلبومی بود که وقتی منتشر شد در جشنوارههای مختلف از نگاه کارشناسان جوایز متعددی گرفت!
بهروز صفاریان در پایان در مورد آلبوم «ابراهیم» هم گفت: در آلبوم «ابراهیم» که دیروز موفق شدم بشنومش متوجه شدم با وجود آنکه در یکی، دو قطعه به محسن چاوشی کمک کردهام و اُوِرتور کارها و سکشن سازهای زهی را نوشتهام ولی هیچ نامی از من نیست و برایم عجیب بود که محسن از ترابری ترمینال هم تشکر کرده بود اما از من نه! این از محسن چاوشی عجیب بود چون او آدمی است اینطور چیزها را خیلی مدنظر میگیرد.
دانلود آلبوم محسن چاوشی ابراهیم
Download new Track Behrouz Safarian
گفتگو با بهروز صفاریان
گراتومیک – چهارمین جشن سالانه موسیقی با یادبود متفاوتی برای زندهیاد نادر گلچین همراه بود؛ هنرمند بزرگ و خاطرهسازی که تابستان امسال دار فانی را وداع گفت و روحش در آثاری که از او به یادگار مانده، متجلی گشت.
روز 25 آذر، دکتر محمد اصفهانی همراه ارکستری به رهبری بهروز صفاریان قطعه «کوچه باغ راز» را به میزبانی جشن موسیقی در تالار وحدت اجرا کرد؛ اثری که با تنظیم مجدد بهروز صفاریان و همراهی نوازندگان سرشناسی روی صحنه رفت و استقبال هنرمندان و مخاطبان حاضر در سالن را به دنبال داشت. روز گذشته هم اجرای زنده این قطعه به شکل صوتی از طریق تماشاخانه سایت موسیقی ما در اختیار مخاطبان قرار گرفت.
از سوی دیگر، بهروز صفاریان تندیس طلایی بهترین آلبوم پاپ از دیدگاه کارشناسان در سال 1395 را هم که به آلبوم «امیر بیگزند» محسن چاوشی با مدیرت هنری و تنظیمهای این تنظیمکننده تعلق گرفته بود، دریافت کرد. اجرا با دکتر محمد اصفهانی که بار دیگر بعد از پانزده سال اتفاق افتاد و همچنین همکاری صفاریان با محسن چاوشی بهانهای بود تا دقایقی را با او گفتوگو کنیم.
شما در کنار دکتر محمد اصفهانی، یکی از اجراهای مهم چهارمین جشن سالانه موسیقی را روی صحنه بردی که از دو منظر قابل توجه بود؛ یکی اجرای قطعه «راز» که به یاد استاد نادر گلچین اجرا شد و یکی هم همکاری دوباره شما بعد از پانزده سال در کنار دکتر محمد اصفهانی که پیش از این رهبر ارکسترش بودی.
این اجرا، ادای احترام به هنرمند با ارزشی بود که در مملکت خودمان زندگی کرد و هیچ قت هم ترک وطن نکرد که برای ما اتفاق ارزشمندی است. «کوچه باغ راز» قطعهای بود که همگی روی آن اتفاق نظر داشتیم و احساس کردیم با صدای دکتر هماهنگ است. در مدت بسیار کوتاهی با هم هماهنگ شدیم و چون دکتر اصفهانی برای ضبط آلبومش ایران نبود، از طریق تلگرام و با یکسری تمرینهای جزئی آن را به سرانجام رساندیم. همکاریهای من با دوستانم از جمله محمد اصفهانی همیشه اتفاق خوبی بوده است؛ حتی اگر کمترین زمان را برای ساخت یک اثر صرف کردهایم.
شما سالها بود که به عنوان نوازنده و رهبر ارکستر روی استیج نرفته بودی، به نظرت این همکاری میتواند بابی برای ادامه پیدا کردن آن باشد؟
راستش من فعلاً قصدی برای روی استیج رفتن به عنوان رهبر ارکستر ندارم. حتی در پروژههایی مثل کنسرت-تئاتری (در روزهای آخر اسفند) که اجرا کردیم هم خودم علاقهای به حضور روی استیج نداشتم. این هم یک اتفاق سمبولیک به یاد دورانی بود که به مدت یکسال رهبر ارکستر دکتر اصفهانی بودم و علاوه بر آن، درخواستی بود که من هم آن را با کمال عشق برای تقدیم به نادر گلچین پذیرفتم.
در کل چه برنامهای برای حضور در دنیای موسیقی داری؟
تقریباً بیست سال است که در دنیای موسیقی فعالم و در حال حاضر تصمیم دارم ژانرم را تغییر دهم و از جنبههای دیگر موسیقی لذت ببرم. خدا را شکر نسل جدیدِ شنوندگان و مصرفکنندگان موسیقی، بینش دقیقتری نسبت به موزیکهای مدرن دارند و برای همین به آدم انگیزه بیشتری برای انجام کارهای خاص میدهند.
اولین سالی بود که آلبوم محسن چاوشی در بخش کارشناسی جشن موسیقی ما جایزه میگرفت و در واقع دستاورد حضور شما در این آلبوم ظاهراً این بوده که جایزه او از بخش مردمی به بخش کارشناسی منتقل شده است. امسال چقدر احتمال دریافت این جایزه را میدادی؟
این پیشبینی را میکردم؛ البته علاوه بر بخش کارشناسی، به نظرم محسن در بخش مردمی هم رأی جدی داشته و میتوانست در این قسمت هم انتخاب شود. موضوع دیگر اینکه در همه جای دنیا، با توجه به محتویات داخل آلبوم در بخش شعر و تنظیم و آهنگسازی و در کل ساختار کلی آلبوم، به این نتیجه میرسند که آن را به عنوان آلبوم برگزیده انتخاب کنند و طبیعتاً در این فستیوالها که سابقه و تجربه بیشتری هم در این قضیه دارند، به تمام عوامل آلبوم در بخشهای مختلف جایزه میدهند و این کمی غیرطبیعی است که در دیگر بخشها، دیگران جایزه بگیرند.
فکر میکنی نقش خودت در موفقیت آلبوم «امیر بیگزند» تا چه حد بوده و اینکه پروسه ساخت این آلبوم به چه شکل پیش رفت؟
به نظرم در کنار محسن توانستیم مجموعهای را جمعآوری کنیم و آدمهایی را در کنار هم قرار دهیم تا به لحاظ شعر و فرم موسیقی و همچنین بعد فنی به یک اثر یکرنگ و یکدست برسیم. از طرفی، افرادی چون فرشاد حسامی و عادل روحنواز را با یک رنگآمیزی خاصی کنار هم قرار دادیم تا به نتیجه مطلوبی که مدنظرمان است برسیم. این مشورت و استفاده درست از عوامل، در تعامل با یکدیگر و در یک اتاق فکرِ درست تصمیمگیری شد و مثل همیشه نتیجه آن را هم گرفتیم.
همکاری با محسن چاوشی ادامهدار خواهد بود؟
رفاقتم قطعاً ولی برای همکاری به این بستگی دارد که چه پیش بیاید. به هر حال ما رفقای خیلی خوبی هستیم و ممکن است این همکاری دوباره اتفاق بیفتد.
نظرت درباره جوایز جشن سالانه موسیقی چه بود؟
همیشه وقتی مراسمهای معتبر خارجی در حوزه موسیقی را میبینم، تقریباً 99.9 درصد پیشبینیهایم درست هستند اما در این مراسم خیلی از پیشبینیهایم درست از آب در نمیآیند که گاهی اسباب تعجبم را فراهم میکند. البته امسال نسبت به سالهای دیگر بهتر بود و دلایل قابل قبولی برای برخی از این جوایز دیدم اما باز هم میتوانست دقیقتر اتفاق بیفتد.
البته درک میکنم که مدت کوتاهی است این مراسم برگزار میشود و طبیعتاً سختیهای زیادی سر راه شما وجود دارد. من هم امسال با تمام عشق، حمایت خودم را با حضورم در آنجا اعلام کردم و دوست دارم در سالهای آینده این مسائل بهتر شوند.
کلیت جشن را چطور دیدی؟
با کلیت این جریان موافقم و خیلی خوب است که چنین تشکلی وجود دارد. اصلاً بهترین مکانیزم برای تشویق آدمها است تا آثار خوب تولید کنند و در مقابلش به جوایز خوبی هم دست پیدا کنند. اما به نظرم باید در اتاق فکر موسیقی ما، به جز هنرمندان موسیقی، آدمهای نخبهای در بحث کارشناسی و جامعهشناسی هم وجود داشته باشند که مشکلات مباحث اجرایی، نوع سیاستگذاری و انتخاب بخش جوایز را به حداقل برسانند.
این جشن بخشهای مختلفی از جمله، اجراهای صحنهای، تقدیر از بزرگان موسیقی، جوایز و … داشت، کدام بخش آن شب برای شما نقطه عطف این مراسم بود؟
خیلی زیبا است که از آدمهای بزرگی مثل احمد پژمان، کیهان کلهر و افراد دیگری که آدمهای بسیار ارزشمندی هستند، تقدیر میشود. آدمهایی که سالیان سال در موسیقی زحمت کشیدهاند و اسمشان کمی خاک گرفته اما فراموش نمیشوند. حضور آنها اعتبار بسیار بزرگی برای این جشن بود که باعث خوشحالی من هم شد.
برای بخش پایانی اگر حرفی باقی مانده بگویید؟
توصیهام به جامعه موسیقی و البته خودم این است که فقط برای ادای احترام به افراد سالخورده در سالن بلند نشوند و تشویق کنند؛ بلکه برای آدمهای لایقی که امروز سلامت هستند و دارند زندگی میکنند هم بلند شوند و به موقع آنها را تشویق کنند. ما باید به آدمها قبل از اینکه بلایی سرشان بیاید توجه نشان دهیم؛ مثل افشین یدالهی عزیز که آن شب برای اولینبار بود این میزان لطف بسیاری از دوستان نزدیکش را میدیدم و میشنیدم. به نظرم باید روزی که هستند و حالشان خوب است برایشان از جا بلند شویم و دست بزنیم تا روح لطیف هنرمند، بتواند با انرژی آثار زیبایی برای جامعه خلق کند.
Download new Track Behrouz Safarian
جلسه دیگری از مجموعه جلسات آواز و ترانه ملیکا تهرانی و افشین مقدم با حضور مهمان های ویژه در سالن سرنا برگزار شد.
در این جلسه نیز به رسم دیگر جلسات کارورزان ترانه افشین مقدم به ترانه خوانی و هنرجویان ملیکا تهرانی به اجرای موسیقی پرداختند و از نقطه نظرات مهمان های این برنامه از جمله بهروز صفاریان، امین قباد و مهرداد نصرتی بهره بردند.
بهروز صفاریان در انتهای این جلسه گفت: خیلی از خواننده ها به جای اینکه برای با احساس تر شدن و جذاب تر شدن اثر تلاش کنند، بیشتر وقت خود در تولید اثر را برای ادیت، ملوداین و گرفتن رنگ صدای مناسب از خودشان صرف می کنند. سطح سواد خواننده ها با این نوع برنامه ها و نشست ها بالا می رود و خواننده های آینده ما، فضای موسیقی را تکان خواهند داد. من از چنین جلساتی استقبال می کنم و امیدوارم خانم تهرانی و شاگردانشان پایدار باشند و در دراز مدت اتفاقات خوبی رخ بدهد.
مهرداد نصرتی نیز در این برنامه نکاتی را عنوان کرد و با تاکید بر اینکه در برنامه های اینچنینی اجرای زنده ساده نیست گفت: وقتی هنرجوها مشغول اجرا بودند به بهروز جان گفتم این بالا خواندن ساده نیست. انقدر به تماشاچی نزدیک هستی که نمی توانی خودت را پیدا کنی. همه خوب اجرا کردند. بعضی دوستان می گفتند خواننده های قدیمی نه کلاسی رفته اند و حتی شاید آموزش خاصی هم ندیده باشند اما به چنین جایگاهی رسیدند. به نظر من مهم ترین قسمت کار موسیقی پاپ در آن دوره، آهنگسازی بوده که خواننده را هدایت می کرده. بزرگان موسیقی مسیر و خط خواندن دادند.
وی در ادامه گفت: روزی با بهروز صفاریان عزیز مشغول کار روی یک اثر بودیم و دیدم بهروز چقدر از تحریرهای شادمهر استفاده می کند. بعدا متوجه شدم تمام الگوهای ابتدایی شادمهر از هنر و خطی که بهروز به او داده بود بهره برده است.
بهروز صفاریان پس از صحبت های مهرداد نصرتی رو به حاضرین در سالن گفت: خانم پرستو گلستانی اینجا حضور دارند و مثل خیلی از بانوان دیگر در ایران در حوزه موسیقی فعالیت می کند. از آنجا که رسانه های مختلف در این نشست حضور دارند، آدم هایی مثل ما لازم است که این چیزها را بگویند که موسیقی بانوان و صدای زن از نظر سیستم جمهوری اسلامی مشکلی ندارد. چه بسا که در تئاتر و سینما و جاهای دیگر از آن استفاده می شود و بنا بر دلایل و مدارک مختلف که در یک فضای مناسب آن را باز خواهیم کرد، سیستم با تک خوانی زن مشکلی ندارد و در حال حاضر وجود دارد. اما این موضوع به آن برمی گردد که مدیران موسیقی جرات انجام بعضی کارها را ندارند و امیدوام این جرات در آن ها به وجود بیاید.