×
×  دانلود رابطه ی موسیقی ضعیف و مخاطب وظایف مخاطب در برابر موسیقی ضعیف

وظایف مخاطب در برابر موسیقی ضعیف

چه رابطه ای بین موسیقی ضعیف و مخاطب است؟

در سالهاي اخير حتما از زبان بسياري از افراد اين جمله را شنيده ايد که: حالو روز موسيقي ايران اصلا خوب نيست !

گويا اين جمله ديگر جا افتاده و هر کسي که اين حرف را بزند سريعا همه حرف او را تاييد ميکنند. بدون اينکه بدانند مشکل کجاست و بدون اين که بدانند آيا خودشان هم در اين مصيبت نقشي را ايفا ميکنند يا نه؟

در اينجا سعي ميشود به چندين مشکل و همچنين چگونگي شکل گيري آن و راه حلش اشاره شود! 

اما چه شده که اين موسيقي با اين پتانسيل به چنين منجلابي دچار شد:

ايران يکي از کشورهايي است که در سالهاي اخير در زمينه ي موسيقي پيشرفت چشمگيري نداشته که هيچ ،بلکه معيار و تراز خود را نيز تا حدي گم کرده است و هر کسي به خود اجازه ي فعاليت در اين حوضه را ميدهد.با پيشرفت تکنولوژي و همچنين نبود دانشگاهاي بزرگ مختص به موسيقي و نبود زير ساخت هاي مناسب براي آموزش، هرکسي که دسترسي به تکنولوژي داشته باشد سعي ميکند به صورت تجربي و آزمون خطا وارد موسيقي شود. يعني به اينگونه که سعي ميکند شعري سر هم کند و با آهنگسازي هم تراز خودش، بر روي آن ملودي بگذارد و در نهايت آهنگ با تنظيمي بي کيفيت با وجود رسانه هاي خود مختار و پولکي روانه ي بازار شود. وقتي که همچين اتفاقي مي افتد عده اي از مردم به طور طبيعي از آن آهنگ خوششان مي آيد و يا نيز ممکن است خوششان نياد که هر دو باعث اين ميشود که آن خواننده يا به اصطلاح موزيسين ترغيب شود تا خود را ثابت کند و سطح خود را کم کم بالا ببرد يا نبرد.

در اين بين وقتي حجم عظيمي از موسيقي هاي درجه چند به گوش مخاطب ميرسد کم کم انتظار مخاطب نيز کم تر ميشود و ديگر با کمي استاندارد شارژ ميشود و در دراز مدت کلا سليقه ي او تغيير ميکند و ديگر از آرتيست همان موسيقي ضعيف را طلب ميکند و بعد از گذشت چندسال اگر هنرمندي بخواهد با معيار هاي جهاني کاري را ارائه دهد ديگر مخاطب او را قبول نميکند زيرا توان ارتباط برقرار کردن با موسيقي خوب را ندارد!

اينجاست که کار و وظيفه ي مخاطب از کار و وظيفه ي هنرمند مهم تر ميشود.

يعني مخاطب بايد با شناختن موسيقي استاندارد از موسيقي ضعيف دوري کند تا به هنرمند جهت دهد و در واقع جور هنرمند رابکشد. زيرا وقتي که معياري وجود ندارد و همچنين به دليل لذت بخش بودن شهرت هنرمند آنچيزي را ارائه ميدهد که مخاطب ميخواهد و شنونده بايد براي گوش و وقت خود ارزش قائل شود و هر چيز بي ارزشي را از هنرمند نخواهد. هرچند که اين بازي را يک عده از بيسوادان در عرصه ي موسيقي به راه انداخته اند اما اين مخاطب است که ميتواند اين بازي که به نابودي هرچه بيشتر موسيقي ايران ختم ميشود را پايان دهد!





Music Amoozesh
چه رابطه ای بین موسیقی ضعیف و مخاطب است؟در سالهاي اخير حتما از زبان بسياري از افراد اين جمله را شنيده ايد که: حالو روز موسيقي ايران اصلا خوب نيست !گويا اين جمله ديگر جا افتاده و هر کسي که اين حرف را بزند سريعا همه حرف او را تاييد ميکنند. بدون اينکه بدانند مشکل کجاست و بدون اين که بدانند آيا خودشان هم در اين مصيبت نقشي را ايفا ميکنند يا نه؟در اينجا سعي ميشود به چندين مشکل و همچنين چگونگي شکل گيري آن و راه حلش اشاره شود! اما چه شده که اين موسيقي با اين پتانسيل به چنين منجلابي دچار شد:ايران يکي از کشورهايي است که در سالهاي اخير در زمينه ي موسيقي پيشرفت چشمگيري نداشته که هيچ ،بلکه معيار و تراز خود را نيز تا حدي گم کرده است و هر کسي به خود اجازه ي فعاليت در اين حوضه را ميدهد.با پيشرفت تکنولوژي و همچنين نبود دانشگاهاي بزرگ مختص به موسيقي و نبود زير ساخت هاي مناسب براي آموزش، هرکسي که دسترسي به تکنولوژي داشته باشد سعي ميکند به صورت تجربي و آزمون خطا وارد موسيقي شود. يعني به اينگونه که سعي ميکند شعري سر هم کند و با آهنگسازي هم تراز خودش، بر روي آن ملودي بگذارد و در نهايت آهنگ با تنظيمي بي کيفيت با وجود رسانه هاي خود مختار و پولکي روانه ي بازار شود. وقتي که همچين اتفاقي مي افتد عده اي از مردم به طور طبيعي از آن آهنگ خوششان مي آيد و يا نيز ممکن است خوششان نياد که هر دو باعث اين ميشود که آن خواننده يا به اصطلاح موزيسين ترغيب شود تا خود را ثابت کند و سطح خود را کم کم بالا ببرد يا نبرد.در اين بين وقتي حجم عظيمي از موسيقي هاي درجه چند به گوش مخاطب ميرسد کم کم انتظار مخاطب نيز کم تر ميشود و ديگر با کمي استاندارد شارژ ميشود و در دراز مدت کلا سليقه ي او تغيير ميکند و ديگر از آرتيست همان موسيقي ضعيف را طلب ميکند و بعد از گذشت چندسال اگر هنرمندي بخواهد با معيار هاي جهاني کاري را ارائه دهد ديگر مخاطب او را قبول نميکند زيرا توان ارتباط برقرار کردن با موسيقي خوب را ندارد!اينجاست که کار و وظيفه ي مخاطب از کار و وظيفه ي هنرمند مهم تر ميشود.يعني مخاطب بايد با شناختن موسيقي استاندارد از موسيقي ضعيف دوري کند تا به هنرمند جهت دهد و در واقع جور هنرمند رابکشد. زيرا وقتي که معياري وجود ندارد و همچنين به دليل لذت بخش بودن شهرت هنرمند آنچيزي را ارائه ميدهد که مخاطب ميخواهد و شنونده بايد براي گوش و وقت خود ارزش قائل شود و هر چيز بي ارزشي را از هنرمند نخواهد. هرچند که اين بازي را يک عده از بيسوادان در عرصه ي موسيقي به راه انداخته اند اما اين مخاطب است که ميتواند اين بازي که به نابودي هرچه بيشتر موسيقي ايران ختم ميشود را پايان دهد!

چه رابطه ای بین موسیقی ضعیف و مخاطب است؟

در سالهاي اخير حتما از زبان بسياري از افراد اين جمله را شنيده ايد که: حالو روز موسيقي ايران اصلا خوب نيست !

گويا اين جمله ديگر جا افتاده و هر کسي که اين حرف را بزند سريعا همه حرف او را تاييد ميکنند. بدون اينکه بدانند مشکل کجاست و بدون اين که بدانند آيا خودشان هم در اين مصيبت نقشي را ايفا ميکنند يا نه؟

در اينجا سعي ميشود به چندين مشکل و همچنين چگونگي شکل گيري آن و راه حلش اشاره شود! 

اما چه شده که اين موسيقي با اين پتانسيل به چنين منجلابي دچار شد:

ايران يکي از کشورهايي است که در سالهاي اخير در زمينه ي موسيقي پيشرفت چشمگيري نداشته که هيچ ،بلکه معيار و تراز خود را نيز تا حدي گم کرده است و هر کسي به خود اجازه ي فعاليت در اين حوضه را ميدهد.با پيشرفت تکنولوژي و همچنين نبود دانشگاهاي بزرگ مختص به موسيقي و نبود زير ساخت هاي مناسب براي آموزش، هرکسي که دسترسي به تکنولوژي داشته باشد سعي ميکند به صورت تجربي و آزمون خطا وارد موسيقي شود. يعني به اينگونه که سعي ميکند شعري سر هم کند و با آهنگسازي هم تراز خودش، بر روي آن ملودي بگذارد و در نهايت آهنگ با تنظيمي بي کيفيت با وجود رسانه هاي خود مختار و پولکي روانه ي بازار شود. وقتي که همچين اتفاقي مي افتد عده اي از مردم به طور طبيعي از آن آهنگ خوششان مي آيد و يا نيز ممکن است خوششان نياد که هر دو باعث اين ميشود که آن خواننده يا به اصطلاح موزيسين ترغيب شود تا خود را ثابت کند و سطح خود را کم کم بالا ببرد يا نبرد.

در اين بين وقتي حجم عظيمي از موسيقي هاي درجه چند به گوش مخاطب ميرسد کم کم انتظار مخاطب نيز کم تر ميشود و ديگر با کمي استاندارد شارژ ميشود و در دراز مدت کلا سليقه ي او تغيير ميکند و ديگر از آرتيست همان موسيقي ضعيف را طلب ميکند و بعد از گذشت چندسال اگر هنرمندي بخواهد با معيار هاي جهاني کاري را ارائه دهد ديگر مخاطب او را قبول نميکند زيرا توان ارتباط برقرار کردن با موسيقي خوب را ندارد!

اينجاست که کار و وظيفه ي مخاطب از کار و وظيفه ي هنرمند مهم تر ميشود.

يعني مخاطب بايد با شناختن موسيقي استاندارد از موسيقي ضعيف دوري کند تا به هنرمند جهت دهد و در واقع جور هنرمند رابکشد. زيرا وقتي که معياري وجود ندارد و همچنين به دليل لذت بخش بودن شهرت هنرمند آنچيزي را ارائه ميدهد که مخاطب ميخواهد و شنونده بايد براي گوش و وقت خود ارزش قائل شود و هر چيز بي ارزشي را از هنرمند نخواهد. هرچند که اين بازي را يک عده از بيسوادان در عرصه ي موسيقي به راه انداخته اند اما اين مخاطب است که ميتواند اين بازي که به نابودي هرچه بيشتر موسيقي ايران ختم ميشود را پايان دهد!

رابطه ی موسیقی ضعیف و مخاطب
وظایف مخاطب در برابر موسیقی ضعیف
موسیقی ایران
2017 / 08 / 02
Music Amoozesh Music Amoozesh news آخرین خبر از رابطه ی موسیقی ضعیف و مخاطب اخبار موسیقی اخبار موسیقی پاپ خبر جدید در مورد رابطه ی موسیقی ضعیف و مخاطب خبراهای جدید از رابطه ی موسیقی ضعیف و مخاطب درباره رابطه ی موسیقی ضعیف و مخاطب رابطه ی موسیقی ضعیف و مخاطب
More