ورس ۱ :
باید رو پام وایسم تا به ابد
روزگار گذشت خورده ساده ورق
منم کج رو موود قایقای سفید
سرد شده دستم پا به پای رفیق
حال مارو بگیر اصلا دُم مارم بچین
دنیا خیلی راحت ساده بالو میچید
ولی حیف نکردیم اصلا گِلِگی
روزو شب گذشت صورت بدتر ترکید
سردمه رفیق ببین میدونی من کیم
خاطرات جوونیتو به نقش کشیدم
رو بدنم مونده ازتون یادگاری
کاری کردین روزو شبم بشن تکراری
باید بمونم رو موود تا که بخونم
آیندرو که بیخی تو دیروزم نمونم
من همون پرنده ی بی بالم
دون ندادن بهم فقط میکارن
اون خسته تنها سرد لَش بی حال
ابرم باریده تو فندک بیار
بزار من بمونم پا بیتا
شب تا صبح نوشتم رو ریتما
کسی نبود که حتی درک کنه حالم
از صبح تا شب نسخ الکل دارم
هر کسی دید منو شد بیزار
مثل یه مترسک تنها تو شالیزار
کورس ۱ :
سردرد بزا بمیرم من اصلا خب
سردی دستامم هی دیگه بدتر شد
ولی خب سردرگم شدم من هر شب صبح
قلب ترک خوردم از غما سنگ تر شد
زندگیمم سخت بود الماس دشتم کو
توام رفتی کاشکی خاطراتت کمتر بود
منی که هر شب موند روی دود از درد خوند
دیگه نیستم که بخوان بهم بگن برگردخ زود
مهلا :
کاش میدونستی نمیتونم بی تو من
میدونی اینطورم مهلاتم بی تو رفت
دلتو اینطور زد شکوندی گیتارم
که شدم واست راحت دیگه بی تاب من
اَی بابا دخترک قصه شده دیوونه
هیشکی درداشو نفهمید توی این خونه
منی که تنهایی هواتونو داشتم
منی که تو فکرتون گل قشنگ میکاشتم
ورس ۲ :
یروزی از خواب صبح پامیشی درداتو
رو چشات میبندی خوب میفهمی سردردو
منو تو از سر میگیریم حتما
تو خودتم یه قهرمانی نکن سر خم
منی که سرتر شدم از قبلم
توام میتونی خب پس بدو به سمتم
منم که رفتم دلمو کندم
از غصه بدترم نکن تو دیگه سردم
تو باید باشی باهام بشیم یه سرباز
بعدش باهم راحت بکنیم پرواز
کسی نفهمید دردامون از چی بوده
درخت خوش خیالمونم که خشکیده
نمونده رمقی از دنیا ام عقبیم
اگه شعرام تلخه زندگیمه اخوی
راهنما نداشتم کاشکی منم بیمارشم
تو ی خونه تنها وسط ی شیش تا شمع
کورس ۲ :
سردرد بزا بمیرم من اصلا خب
سردی دستامم هی دیگه بدتر شد
ولی خب سردرگم شدم من هر شب صبح
قلب ترک خوردم از غما سنگ تر شد
زندگیمم سخت بود الماس دشتم کو
توام رفتی کاشکی خاطراتت کمتر بود
منی که هر شب موند روی دود از درد خوند
دیگه نیستم که بخوان بهم بگن برگرد زود